هوش هیجانی و ارتباطات اثر بخش چیست ؟ دانیل گلمن معتقد است، هوش عاطفی بالا تبیین میکند که چرا افرادی با ضریب هوشی (IQ) متوسط موفق تر از کسانی هستند که نمرههای IQ بسیار بالا تری دارند.ضریب هوشی(IQ) نمی تواند بخوبی از عهده توضیح سرنوشت متفاوت افرادی بر آید که فرصت ها، شرایط تحصیلی و چشم اندازهای مشابهی دارند . با خواندن این مقاله به اهمیت هوش هیجانی و نحوه تائیر آن در ارتباطاتات با افراد و مدیران خود پی می برید منظور از هوش هیجانی چیست ؟ بنا بر تعریف ویکی پدیا ، دانشنامه آزاد ، هوش عاطفی یا هوش هیجانی ، شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان های خود است . به عبارت دیگر ، شخصی که هوش هیجانی بالاتری دارد سه موله هیجان ها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می کند که عبارتند از مولفه شناختی ، مولفه فیزیولوژی و مولفه رفتاری . به طور خلاصه هوش هیجانی یعنی : داشتن ظرفیتی برای شناخت احساسات و هیجانات خود و دیگران و استفاده از این هیجانات به نحو مناسب ، برای برقراری ارتباط بهتر با خود و دیگران. [4] از این سخنان این طور بر می آید که : هوش هیجانی به معنی ملایمت نیست بلكه به هوشمند بودن نسبت به احساسات گفته می شود كه در واقع روشی متفاوت برای با ذكاوت بودن است. در حقیقت توانایی شما برای اكتساب و بكارگیری دانش به دست آمده از احساسات خودتان و احساسات دیگران به منظور دستیابی به موفقیت بیشتر و بهره مندی از زندگی كامل تر عملكرد هوش هیجانی است. [5] اما اهمیت هوش هیجانی در چیست ؟ طبق تحقیقاتی که در مورد هوش هیجانی صورت گرفته است مشخص شده که هوش هیجانی 80 درصد در موفقیت افراد در مراحل زندگی نقش داشته و تنها 20 درصد باقی مربوط به ضریب هوش آنها بوده است . شخصی که هوش هیجانی بالاتری نسبت به شخصی که ضریب هوشی بالایی دارد ، موفق تر خواهد بود زیرا می داند با تیپ های شخصیتی چگونه بر خورد کند و خود را با آنها و احساسات آنها منعطف سازد . برخی از تائیرات مثبت هوش هیجانی را در زیر بررسی خواهیم کرد : تاثیر مثبت بر حرفه و تجارت [6] مشخص شده توانایی های هوش هیجانی در موفقیت افراد و سازمان ها حائز اهمیت است. گسترش و استفاده از مهارت های هوش هیجانی توانایی های مهمی را ارائه می دهند كه بر بسیاری از موضوعات و موقعیت های شغلی كه برای موفقیت افراد و سازمان ها مهم است، تاثیر می گذارد. بارآوری شخصی: مهارت های هوش هیجانی به افراد اجازه می دهد تحت شرایط سخت، بهتر فكر كنند و از هدر رفتن زمان به واسطه احساساتی هم چون خشم، اضطراب و ترس جلوگیری نمایند. جهت كسب اطلاعات بيشتر به قسمت مقالات مديريتي سايت مديريت سرآمد ايرانيان مراجعه نماييد منبع: مديريت سرآمد ايرانيان www.msi-co.ir پیشینه: ارسطو میگوید:"عصبانی شدن آسان است – همه می توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب – آسان نیست!" دانیل گلمن معتقد است، هوش عاطفی بالا تبیین میکند که چرا افرادی با ضریب هوشی (IQ) متوسط موفق تر از کسانی هستند که نمرههای IQ بسیار بالا تری دارند.ضریب هوشی(IQ) نمی تواند بخوبی از عهده توضیح سرنوشت متفاوت افرادی بر آید که فرصت ها، شرایط تحصیلی و چشم اندازهای مشابهی دارند.وقتی نود و پنج دانشجوی دانشگاه هاروارد در دهه ۱۹۴۰ را- یعنی دورانی که دانشجویان دانشگاه های شرق آمریکا را افرادی با بهره های هوشی متنوع تر از امروز تشکیل می دادند-تا سنین میانسالی مورد بررسی قرار دادند، چنین دیدند که افرادی که بالاترین نمره های تحصیلی را داشتند از نظر میزان حقوق دریافتی بهره وری و موفقیت شغلی از همدوره ایهای ضعیف تر خود موفق تر نبودند. آنان حتی از نظر میزان رضایت از زندگی شخصی با رضایت از روابط دوستانه، خانوادگی و عشقی نیز وضعیتی برتر نداشتند[1] با ظهور عصر اطلاعات و ارتقاء ارزش مندی ارتباطات انسانی و هم چنین بروز موقعیتهای استراتژیک سازمانی، نظریه هوش عاطفی رشد چشم گیری یافته و از مباحث پرطرفدار سازمانی شدهاست. هوش هیجانی، اصطلاح فراگیری است که مجموعه گستردهای از مهارتها و خصوصیات فردی را در برگرفته و معمولاً به آن دسته مهارتهای درون فردی و بین فردی اطلاق میگردد که فراتر از حوزه مشخصی از دانشهای پیشین، چون بهره هوشی و مهارتهای فنی یا حرفهای است. هوش هیجانی از آخرین مباحث متخصصین در خصوص درک تمایز بین منطق و هیجان بوده و برخلاف مباحث اولیه در این جا، فکر و هیجان به عنوان موضوعاتی برای سازگاری و هوش مندی تلقی شدهاست به علاوه، شبیه سایر مباحث مطرح درخصوص ماهیت انسان، هوش هیجانی نیز دستخوش دو نوع بحث و گفتگوی علمی و عوام پسند گردیدهاست.