پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / ارتباطات          09 اسفند 1389 - 28 February 2011


مطبوعات عامه‌پسند اصطلاحی نسبتا تازه است که در متون فارسی عمر چندانی ندارد. تعبیر عامه‌پسند در این اصطلاح، ترجمه رایجی برای واژه Popular است؛ که در مقابل اصطلاحاتی چون Popular Press یا Popular Journalism وضع شده است. از این نوع روزنامه‌نگاری با تعابیر دیگری چون روزنامه‌نگاری جاز (Jazz)، تابلوئید (Tabloid) و روزنامه‌نگاری زرد (Yellow Journalism) نیز یاد شده است.[1] به‌تدریج و با گذشت زمان، كلمه Yellow Journalism به‌دلیل آنكه نشریات زرد، به‌دنبال تیراژ بالا و جلب توجه هرچه بیشتر توده مردم بودند و سعی می‌كردند به مخاطبان بیشتر دست یابند، مطبوعات عامه‌پسند لقب گرفتند.[2]
در پی انقلاب صنعتی و با افزایش شهرنشینی، مردم عادی به خواندن نشریات تمایل پیدا کردند؛ اما بیشتر آنها توانایی پرداخت هزینه اشتراک یک نشریه روزانه را نداشتند. در سال 1833 بنجامین دی با انتشار روزنامه‌ای تحت عنوان نیویورک‌سان قیمت روزنامه را تا یک پنی کاهش داد؛ به‌همین جهت به آن پنی‌پرس‌ (Penny press) می‌گفتند و این شروعی برای دوره‌ای به‌همین نام یعنی پنی‌پرس (روزنامه یک‌پولی) بود. او برای جلب توجه توده‌های جدید، به سوژه‌هایی مثل اخبار و شایعات محلّی، خشونت، قتل، اعدام و مسائل عامه مردم توجه بیشتری نشان داد. پنی‌پرس‌ها شکل اولیه مطبوعات عامه‌پسند (نشریات زرد) بودند.[3]
مطالعه و بررسی مطبوعات عامه‌پسند در اواخر قرن نوزدهم توسط پولیتزر و هرست در امریکا قدم به عرصه مطبوعات نهاد و بعدها در انگلستان و آلمان غربی نیز طرفدارنی یافت.[4] به‌دلیل آنکه هدف روزنامه‌نگاری در آمریکا در درجه اول کسب سود بود، روزنامه‌های دارای مالکیت خصوصی، شدیدا در حال رقابت بودند. پولیتزر برای دست یافتن به تیراژ بالا بر گزارش‌های متکی بر مصائب و مشکلات عامه و داستان‌هایی با پایان خوش تأکید کرد. عکس‌های احساساتی و مطالب کوتاه و طنز و کمدی برای جلب نظر و علایق خوانندگان چاپ می‌شد. به‌دنبال پولیتزر، هرست نیز نشریه خود را پایه‌گذاری کرد؛ او نیز مطالب طنز زیادی چاپ می‌کرد و به داستان‌های احساسی می‌پرداخت. به‌محض این‌که روزنامه هرست شروع به رقابت با روزنامه پولیتزر نمود، صاحبان هردو روزنامه به در پیش گرفتن موارد عملی و مصلحتی برای جلب هرچه بیشتر مشتری تمایل یافتند. این روش‌ها، روزنامه‌نگاری آمریکا را در آن دوران تحت تأثیر قرار داد.[5]

فرهنگ عامه و مطبوعات عامه‌پسند
مطالعه و بررسی مطبوعات عامه‌پسند، بخشی از حوزه مطالعات موسوم به فرهنگ عامه (Popular Culture) است. فرهنگ عامه و محصولات آن (از جمله داستان‌های، فیلم‌ها، موسیقی و مطبوعات عامه‌پسند)، فرهنگی است که خود مردم نمی‌سازند؛ بلکه صنعت فرهنگ برایشان می‌سازد و به آن‌ها تلقین می‌کند که این فرهنگ، از آنِ خودشان است. فرهنگ عامه، در نقد ادبی، اشاره به آثار نازل‌تر یا آثاری که عامدا برای جلب توجه عامه تولید می‌شود، دارد؛ البته این مفهوم، اخیرا فضای خنثی‌تری پیدا کرده و به آثاری اطلاق می‌شود که مردم دوستشان دارند و با علاقه وافر از آن استفاده می‌کنند.[6]
پیتر دالگرن (Peter Dahlgren:1946-Live) معتقد است، یکی از مهمترین جنبه‌های ارتباط مطبوعات عامه‌پسند با فرهنگ عامه، داستان‌گویی است. به‌اعتقاد او، داستان‌گویی و تحلیل، دو شیوه بنیادین شناخت جهان هستند. هدف رسمی مطبوعات، عبارت از ارائه اطلاعات درباره رویدادهای جهان است. از این‌رو می‌توان گفت که دست‌اندرکاران مطبوعات، می‌بایست متعهد به استفاده از شیوه تحلیلی باشند؛ اما در عمل، شیوه‌ای که اکثر اوقات در مطبوعات دیده می‌شود، شیوه داستان‌گویی است. دالگرن تأکید می‌کند که داستان‌گویی و تحلیل را نباید ملاکی برای تمایزگذاری بین اخبار منتشرشده در نشریات جدّی و خبرهای مطبوعات جنجالی دانست؛ زیرا بین این دو قطب، یک پیوستار داستان‌گویی وجود دارد.[7]

ویژگی مطبوعات عامه‌پسند
مطبوعات عامه‌پسند تعریف روشن و غیر قابل مناقشه‌ای ندارد. با این همه تحلیل‌گران رسانه‌ای در غرب، نشریات را به دو دسته کیفی و عامه‌پسند تقسیم می‌کنند. به‌طور کلی برای تمایز مطبوعات عامه‌پسند از مطبوعات کیفی، باید معیارهای متفاوتی را در نظر گرفت. این معیارها را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
ویژگی‌های نشریه‌ای؛ مهمترین ویژگی این نشریات (از لحاظ صوری) قطع کوچک آن است. روی جلد همه آن‌ها به یک پوستر شبیه است و بخش زیادی از فضای داخل نشریه نیز به چاپ عکس اختصاص دارد. چاپ عناوین متعدد با حروف درشت در صفحه اول، به‌کارگیری رنگ‌های تند و صفحه‌بندی شلوغ و به‌لحاظ هنری ضعیف، از دیگر ویژگی‌های شکلی این نشریات است. از لحاظ محتوایی نشریات عامه‌پسند شهر فرنگی است که در آن، همه چیز یافت می‌شود. حوادث، عاشقانه‌ها، ورزش، اخبار، طالع‌بینی، اصول تغذیه، فکاهی، داستان‌های مصور، جنجال و هیجان، عنصر ثابت نوشته‌های عامه‌پسند است. یکی دیگر از ویژگی‌هایی که به نوشته‌های عامه‌پسند نسبت می‌دهند، غیر سیاسی بودن آن‌هاست. لحن نوشته‌های عامه‌پسند، ساده، شاعرانه، طنزآلود و گاه توهین‌آمیز است. این نشریات، تلاش دارند با به‌کارگیری کمترین لغات، بیشترین تأثیر را بر خوانندگان خود بگذارند.

ویژگی‌های خوانندگان؛ خوانندگان نشریات عامه‌پسند را می‌توان در مقوله عام‌تری که "هواداری" نامیده می‌شود، گنجاند. هواداران به‌طور مشخص با نوعی گونه‌های فرهنگی سروکار دارند، که نظام ارزشی فرهنگ مسلط، آن‌ها را خوار می‌شمارد؛ مانند موسیقی پاپ، رمان‌های عاشقانه، طنز تصویری و ستارگان سینما.
افرادی باسطح تحصیلات پایین، زنان، جوانان و اعضای طبقات پایین جامعه، بیشتر از تحصیل‌کرده‌ها، مردان، افراد مسن و اعضای طبقات بالای جامعه از این نشریات استفاده می‌کنند.

ویژگی‌های مشترک؛ ویژگی‌های مشترک شامل مواردی چون کارکرد، قیمت و تیراژ مطبوعات عامه‌پسند است. تیراژ و قیمت این نشریات، معمولا به یکدیگر وابسته‌اند. این نشریات، از آغاز کوشیده‌اند با کاهش قیمت، تیراژ خود را افزایش دهند و از این طریق، آگهی‌های بیشتری جذب کنند؛ تا قیمت خود را پایین نگه دارند. تیراژ این قبیل نشریات، اغلب بسیار بیشتر از نشریات کیفی است.[8] مهمترین کارکرد نشریات عامه‌پسند، ارضای مخاطب و پرکردن اوقات فراغت اوست. نشریات عامه‌پسند، به نیاز‌های آتی و آرزوهای طیف وسیع مخاطبان خود پاسخ می‌دهند. شکل‌دهی به افکار جوانان، افزودن به‌شمار روزنامه‌خوانان از طریق عادت دادن به مطالعه و افزایش اطلاعات عمومی خوانندگان، از کارکردهای دیگر این نشریات است.[9]

رویکرد نظری به نشریات عامه‌پسند
در فهم، ارزیابی و تحلیل نشریات عامه‌پسند درحوزه نظریه‌پردازی فرهنگی و رسانه‌ای، می‌توان دو رویکرد را از یکدیگر تمییز داد:
الف) رویکرد استمرار فرهنگی و ایدئولوژیک؛ استمرار فرهنگی و ایدئولوژیک می‌تواند به‌معنای گسترش فرهنگی و ایدئولوژیک یک گروه در جامعه باشد. گروه‌های مسلّط، برای حفظ کنترل خود، به‌جای استفاده از زور، به‌گسترش تفکرات، نگرش‌ها، ایدئولوژِی و شیوه زندگی خود و سایر گروه‌های مردمی می‌پردازند و ارزش‌های اجتماعی خود را بر آنان غالب می‌کنند. گروه‌های رهبری‌کننده جوامع، سعی نمودند، با به‌کارگیری مطبوعات عامه‌پسند، بنیادهای فکری و ارزش‌های فرهنگی خود را به‌شکلی که مورد علاقه گروه‌های پایین جامعه است و منطبق با سلیقه آنان است، گسترش دهند. با به‌کارگیری گفتمان مورد استفاده عامه مردم و چاپ مطالب مورد علاقه آنها از زاویه نگرش گروه‌های بالای جامعه، مطبوعات عامه‌پسند به سلاح مؤثری در دست صاحبانشان تبدیل گردیدند.[10]

ب) رویکرد ترقّی‌خواهانه و مخالف؛[11] نشریات عامه‌پسند محمل بیان خواست‌ها و علائق عامه مردم به بلوک قدرت و کانون مقاومت و مخالفت با نظم هژمونیک است و هژمونی و سلطه بلوک قدرت را با چالش و مخاطرات مواجه می‌سازد. توجه به نظریات جان فیسک (John Fisk: 1939-Live)؛ بیان‌کننده این رویکرد است.
رویکرد جان فیسک به نشریات عامه‌پسند را با این مدّعای کلی او می‌توان شناخت که فرهنگ عامه، ماهیت ترقی‌خواهانه (اما نه بنیادستیز) دارد. او تفاوت بین ترقی‌خواهی و بنیادستیزی را این‌گونه توضیح می‌دهد: «متون عامه‌پسند می‌توانند از این حیث ترقی‌خواه باشند که موجد معنایی هستند که عملکردشان معطوف به تغییر یا بی‌ثبات ساختن نظم اجتماعی است؛ لیکن این متون، هرگز نمی‌توانند بنیادستیز باشند؛ به این مفهوم که هرگر قادر نیستند مستقیما با آن نظم اجتماعی مقابله کنند یا آن‌را براندازند». فیسک، نشریات عامه‌پسند را هم از مطبوعات رسمی متمایز می‌داند و هم از مطبوعات بدیل. آن‌گونه که وی متذکر می‌شود، نشریات عامه‌پسند، هم از طرف دست‌اندرکاران مطبوعات رسمی، و از طرف دست‌اندرکاران مطبوعات بدیل، کم‌ارزش محسوب می‌شود. به اعتقاد فیسک، نشریات عامه‌پسند در قلمرو بینابینی عمل می‌کنند؛ که از یک‌سو به ساحت امور عمومی و از سوی دیگر به ساحت امور خصوصی مربوط می‌شود. به‌گفته او، مطبوعات رسمی، مبیّن جبهه قدرت است؛ بنابراین اطلاعات را به‌صورت هرمی از بالا به پایین در جامعه به جریان می‌اندازد. به‌بیان دیگر، مطبوعات رسمی آن اطلاعات و اخباری را در اختیار مردم قرار می‌دهند که برای اطمینان از بقای ساختارهای قدرت، ضرورت دارد. او بر این موضوع تأکید دارد که هر نشریه‌ای، خواه عامه‌پسند و خواه جز آن، برای جا گرفتن در فرهنگ عامه می‌بایست مردم را خواننده خود کند؛ چنین نشریه‌ای باید گفت‌وگوی مردم را برانگیزد و وارد چرخه توزیع و بازتوزیع شفاهی شود. چنان‌که فیسک توضیح می‌دهد، «اخبار رسمی باید دوباره از طریق قدرت تولید عامه، محتوایی جدید یابد؛ در غیر این صورت، آن اخبار، نسبتی با زندگی روزمره نخواهد داشت.» در نهایت، قدرت تولید عامه، نشریات عامه‌پسند را به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل می‌کند.

ویژگی نشریات عامه‌پسند ایرانی
یکی از مهمترین ویژگی نشریات عامه‌پسند ایرانی عدم وجود خط سردبیری در این‌گونه نشریات است. این مسئله در عرصه‌های مختلف این‌گونه نشریات به‌خوبی دیده می‌شود. از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1)  تغییرات صوری مداوم؛ یکی از شاخص‌های مهم وجود خط سردبیری، وجود ثبات نسبی در شکل ظاهری نشریات است. عدم ثبات در صفحه‌بندی، کارهای گرافیکی، چگونگی پرورش مطالب، چگونگی به‌کارگیری عکس‌ها و ...، از جمله تغییرات صوری مداوم بوده و نشان‌دهنده عدم وجود خط سردبیری در این‌گونه نشریات است.
2)  سرمقاله‌ها؛ سرمقاله‌ها در هر مجله‌ای نشان‌دهنده خط سردبیری آن مجله هستند. بسیاری از نشریات عامه‌پسند ایران، سرمقاله ندارند؛ یا چنان‌چه اگر سرمقاله‌ای داشته باشند، با محتویات درونی نشریات سازگار نیست.
3)  پرورش خبری؛ پروش خبری زاویه برخورد و در واقع بیان‌کننده نوع نگاه روزنامه‌نگار به رویدادهای خبری تعریف‌شده است. در نشریات عامه‌پسند کشورهای صنعتی، همگونی کاملا مشهودی در پرورش خبری مطالب نشریات عامه‌پسند به‌چشم می‌خورد. هماهنگی، به‌معنای وجود خط سردبیری و عدم هماهنگی به‌معنای عدم وجود خط سردبیری است. آنچه در نشریات ایران دیده می‌شود عدم وجود هماهنگی در پرورش خبری این‌گونه نشریات است. به‌طور مثال چنانچه در نشریه‌ای در بخش حوادث از ملودرام خبری استفاده شود، باید در صفحات ورزشی، صفحات سیاسی و دیگر صفحات نیز از این زاویه به مسئله نگریسته شود؛ اما در نشریات عامه‌پسند ایرانی این هماهنگی دیده نمی‌شود.

پرورش خبری در نشریات عامه‌پسند ایران[12]
ملودرام خبری؛ متون خبری ملودرامیک متونی هستند، که برای ساده کردن پیچیدگی‌های جهان، چندصدایی بودن را به تک‌صدا بودن تقلیل می‌دهند. این متون، به احساس مخاطب توجه می‌کنند و سعی دارند از این طریق، بر تعقّل او اثر بگذارند. تحقیقات نشان داده که در نشریات ایرانی، هنگامی که حادثه‌ای "نو" و "تازه" است، خبرنگار، امکان سخن گفتن با شاهدان را دارد؛ به‌همین دلیل، حادثه، به‌شکل ملودرام مستندگونه گزارش می‌شود؛ اما حادثه‌ای که مربوط به گذشته است، مربوط به یک راوی است و به‌شکل داستان ارائه می‌شود (ملودرام داستانی). به‌طور کلی ملودرام تنها در صفحات حوادث این نشریات دیده می‌شود.
خبرهای نرم و سخت؛ خبرهای سخت، خبرهای اطلاع‌دهنده هستند؛ که هدفشان ارائه هرچه بیشتر اطلاعات در فضای کمتر است و خبرهای نرم، خبرهای احساسی هستند و به جوانب ماجرا می‌پردازند. در نشریات عامه‌پسند ایرانی، خبر نرم خبر غیرجدی است و خبر سخت، خبر جدی است. تفاوت، بین رسمیت و عدم رسمیت خبر است و نه در ساختارهای بازنمایی آن. در نشریات ایرانی، حتی موضوعات بی‌اهمیت با ساختاری اطلاع‌دهنده و کوتاه به مخاطب ارائه می‌شود؛ درحالی‌که رویکرد عمده نشریات عامه‌پسند کشورهای صنعتی حتی درمورد مسائل سیاسی "نرم" است.
ارزش‌های خبری؛ از مهمترین مباحث در رابطه با انتخاب خبر، ارزش‌های خبری است. در نشریات عامه‌پسند ایرانی بیشترین مطالب درباره ستارگان است (ارزش خبری شهرت) که نام این ستارگان، از همان تیتر، به‌عنوان مهمترین فاکتور مورد استفاده قرار می‌گیرد.
تمرکز خبری؛ به این معنا که خبرنگار بر چه موضوعاتی تأکید می‌کند. در خبرهای شخصیت‌مدار بر حضور فیزیکی شخصیت تأکید می‌شود و حادثه به فراموشی سپرده می‌شود، در خبرهای موضوع‌مدار به طرح مباحث مجرد تأکید می‌شود بدون در نظر گرفتن دوره زمانی خاصی، در خبرهای ستاره‌مدار تمرکز بر نام و اعمال ستارگان است و در نهایت، در خبرهای مخاطب‌مدار، مخاطب در مرکز همه رویدادهاست و نقش ستارگان و شخصیت‌های سیاسی، کمرنگ می‌شود و حادثه در رابطه با فرد معمولی گزارش می‌شود.

[1]. قاضیان، حسین؛ ویژگی‌های مخاطبان عامه‌پسند، فصلنامه رسانه، زمستان 1380، شماره 48، ص108.
[2]. سلطانی‌فر، محمد؛ زردنویسی در رسانه‌ها، فصلنامه رسانه، زمستان 1383، شماره 60، ص107.
3. قاضیان، حسین و شاه‌رکنی، نازنین؛ مطبوعات عامه‌پسند و ویژگی‌های آن، فصلنامه رسانه، پاییز 1380، شماره 47، ص106.
4. آلبر، پیر؛ مطبوعات، فضل‌الله جلوه، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368، چاپ اول، ص90.
[5]. دفلور، ملوین و ای. دنیس، اورت؛ شناخت ارتباطات جمعی، سیروس مرادی، تهران، دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 1383، چاپ اول، ص126-125.
[6]. میلنر، آندرو و براویت، جف؛ درآمدی برنظریه فرهنگی معاصر، جمال محمدی، تهران، ققنوس، 1385، چاپ اول، ص330.
[7]. استوری، جان؛ مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه، حسین پاینده، تهران، 1385، چاپ اول، ص180.
[8]. قاضیان، حسین و شاه رکنی، نازنین؛ پیشین.
[9]. مهدی‌زاده، سیدمحمد؛ ساخت و محتوای مطبوعات عامه‌پسند: تحلیل محتوای صفحه اول هجده نشریه عامه‌پسند، فصلنامه رسانه، بهار 1387، شماره 73، ص170.
[10]. میرفخرایی، تژا؛ مطبوعات عامه پسند گسترش ارزش‌های فرهنگی، مجموعه مقالات دومین سمیناربررسی مسائل مطبوعات ایران، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها، 1377، چاپ اول، صفحه 702.
[11]. استوری، جان؛ پیشین و فیسك،‌ جان؛ عامه پسندی و سیاست‌های اطلاع‌رسانی، لیدا كاووسی، فصلنامه رسانه، زمستان 1383، شماره 60، ص7.
[12]. میرفخرایی، تژا؛ نشریات عامه‌پسند ساختارها، دیدگاه‌ها و بینش‌ها، فصلنامه رسانه، زمستان 1380، شماره48، ص108.

منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی