فشار اجتماعي: Social Pressure فشار اجتماعي در معناي كلي عبارت است از نيروهاي بالفعل يا بالقوه اجتماعي در جهت كنترل انديشه، رفتار يا عمل انسانها و يا هدايت آن در مسيري خاص. در معناي محدودتر، فشار اجتماعي بر افكار عمومي اطلاق ميشود. بسياري در اين انديشهاند كه گاه فشار اجتماعي موجبات تأثير بر جهان احساس انسانها را فراهم ميسازد. از اين رو برخي مجموع اثرات نهان و آشكار، مستقيم و غير مستقيمي كه محيط اجتماعي بر افرادي كه در آن زندگي ميكنند اعمال ميدارد، را فشار اجتماعي ميدانند. يعني نيرويي كه در جامعه يا گروه فينفسه به چشم ميخورد و اعضا را به پذيرش رفتار و سلوكي منطبق با الگوهاي كلي مسلط، انديشههاي مكتسب، گروه و عادات پذيرفته واميدارد. فشار اجتماعي در معنايي ملموستر و نزديكتر به ذهن نحوه فشاري را ميرساند كه يك گروه اجتماعي بر اتباع، كارمندان يا مسئولين كلي اعمال ميدارد تا آنان را به انجام احتراماتي متناسب با نيازها و منافعش وادارد. مطبوعات، تظاهرات جمعي، اعتصاب، در اين معنا به عنوان وسايل اعمال فشار، مورد استفاده قرار ميگيرند. بنابراين گروههاي اجتماعي براي حفظ وحدت گروه و اجراي هنجارها اقدام به كنترل و نظارت اجتماعي ميكنند كه نوعي فشار به افراد وارد ميآورد. اين فشار موجب ايجاد نيرويي ميشود كه افراد را از گروه ميگريزاند يا نيروي گريز از مركز را در افراد تشديد ميكند. اين نيروي گريز از مركز از نيرويي كه به مركز ميشتابد يعني گرايش به افراد بيگانه و خارج از گروههاي اجتماعي از نيرويي كه به گروه گرايش دارد ضعيفتر است و همين امر انسجام گروههاي اجتماعي را تحسين ميكند. فشار اجتماعی بر افکار عمومی موضوع افكار عمومي به عنوان يك فشار اجتماعي را بيشتر امور مربوط به عامه مردم و مسائل مرتبط با سياست اجتماعي تشكيل ميدهد. پيدايي افكار عومي مستلزم وجود حداقل اطلاع، فرهنگ مشترك و تماسهاي انساني است. نيروي افكار عمومي از اينجا منشأ ميگيرد كه الگوهاي رفتاري خاصي توسط اين افكار تحميل ميشوند و به صورت هنجارهاي رفتاري در ميآيند. از اين رو است كه بسياري در صدد تأثير گذاري بر افكار عمومي بر ميآيند؛ از بازرگانان گرفته تا احزاب سياسي و دولت. در آغاز چنين به نظر ميرسد كه تمامي اين افراد يا نهادها صرفاً در صدد دگرگون ساختن افكار عمومي هستند و حال آنكه گروههاي مختلف اجتماعي براي دستيابي به منافع خود و همگام سازي افراد با خود، كاري جز استفاده از آن به سود خود نميكنند. مطبوعات و رسانههاي جمعي بطور كل در زمره ابزار پرقدرتي هستند كه بر افكار عمومي از طريق تسخير بعد هيجاني آن در جهت منافع گروههاي بزرگ اجتماعي به نوعي فشار اجتماعي غير ملموس وارد ميآورند. منابع: 1. بيرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه دكتر باقر ساروخاني، تهران، كيهان، چاپ چهارم 1380، ص 312 و ص 371 و ص 372. 2.ساروخاني، باقر؛ درآمدي بر دائرةالمعارف علوم اجتماعي (جلد دوم) تهران، كيهان، چاپ اول بهار 1376، ص 779. 3. وثوقي، منصور ونيك خلق، علياكبر؛ مباني جامعه شناسي، تهران، خردمند، چاپ پنجم 1371، ص 202. منبع : پژوهه