اخبار دانشگاهی کشور / بازاریابی 10 اسفند 1389 - 01 March 2011
علم اقتصاد Economics
تعریف و موضوع علم اقتصاد
اقتصاد در فارسي به معناي ميانهروي و متعادل بودن دخل و خرج است و در اصطلاح، تعريف عموماً پذيرفته شدهاي در ميان اقتصاددانان وجود ندارد؛ زيرا تعاريف داده شده در درجه نخست از جامعيت لازم برخوردار نبوده و در ثاني با مسلم فرض كردن موضوعات، این تعاريف به دور باطلي از تعاريف جديد كشيده ميشود؛ با این همه میتوان گفت موضوع اقتصاد عبارت است از ثروت (کالاها، خدمات و منابع)، از حیث چگونگی تولید، توزیع و مصرف آن.
تاریخچه
واژه اقتصاد (Economics) از دو كلمه يوناني اويكوس (Oikos) به معني خانه و نمين (Nemin) به معناي اداره كردن اخذ شده است و از نظر لغوي به معني مديريت خانه است.[1]علم اقتصاد از زير مجموعههاي علوم اجتماعي است كه با نوشتن كتاب ثروت و ملل آدام اسميت (پدر علم اقتصاد) در سال 1776م به صورت علمي مستقل ارائه شد. به معناي وسيع كلمه، اقتصاد مطالعه در بهزيستي انسان دارد.[2]
کاردکردهای علم اقتصاد
مهمترين تعاريف ارائه شده علم اقتصاد در راستای موضوع آن (یعنی؛ ثروت از حیث چگونگی تولید، توزیع، و مصرف) قرار گرفته و هر کدام به جنبهای از جنبههای فوق اشاره دارند؛ پس علم اقتصاد:[3]
الف- بررسي ميكند كه چگونه قيمت نيروي كار، سرمايه و زمين در اقتصاد تعيين ميشود و چگونه اين قيمتها در اختصاص يافتن منابع در بهترين وضعيت بكار برده ميشوند؛
ب- رفتار بازارهاي مالي را برسي كرده و چگونگي تخصيص سرمايه به كل اقتصاد توسط اين بازارها را تحليل مينمايد؛
ج- توزيع درآمد را بررسي ميكند و راههاي كمك به مردم فقير بدون صدمه رساندن به عملكرد اقتصادي را پيشنهاد ميدهد؛
د- نگاهي به مخارج دولت، مالياتها و كسري بودجه به رشد اقتصادي دارد.
هـ نوسانات بيكاري و توليد را كه موجب حرفه تجاري ميشوند را مورد مطالعه قرار داده و سياستهاي اقتصادي دولت را جهت بهبود رشد اقتصادي تدوين ميكند؛
و- الگوي تجارت بينالمللي را بررسي كرده و آثار محدوديتهاي تجارت را تجزيه و تحليل مينمايد؛
ز- نگاهي به رشد كشورهاي در حال توسعه و راههاي تشويق به استفاده بهينه از منابع را پيشنهاد ميكند.
نکته اصلي اين تعاريف اين است كه به قول ساموئلسن اقتصاددان بزرگ جهان، تعريف علم اقتصاد به گونهای است كه اگر محققي يك ساعت در گوشۀ كتابخانهاي مجهز، به مطالعه اقتصاد بپردازد ميتواند صورت اين تعاريف را در يك ساعت به چند برابر افزايش بدهد.[4] نقطه مشترك تعاريف علم اقتصاد را ميتوان در يك جمله به صورت زير بيان نمود:
« علم اقتصاد مطالعه چگونگي استفاده از منابع كمياب جامعه به منظور توليد كالاهاي با ارزش و توزيع بين افراد مختلف است.»[5] به عبارت بهتر، بررسي روشهاي مختلف با هدف به كار بردن منابع كمياب و محدود جامعه براي توليد انواع كالاها و خدمات در جامعه به منظور ارضاء و تامين هر چه بيشتر و بهتر خواستهها و نيازهاي نامحدود افراد جامعه در علم اقتصاد صورت میگیرد.[6] از تعاريف اقتصاددانان ميتوان دو نكته استخراج كرد:
1. كالاها داراي محدوديت و كميابي هستند؛
2. جامعه بايد از منابع كمياب خود به گونهاي استفاده كند كه كارآمد باشد.
جوهر اقتصاد، آگاهي به واقعيت كميابي است، پس بايد كميابي را شناخت و به عنوان مثال متوجه شد كه براي تك تك افراد جهان الماس وجود ندارد و بايد با توجه به وجود كميابي جامعه را در مسيري راند كه كارآترين استفاده از منابع را داشته باشد.[7]
به هر حال همانطور كه نميتوان مرز مشخصي در تعريف ديگر علوم اجتماعي چون جامعهشناسي، روانشناسي، مردمشناسي و جغرافيا ارائه داد، نادرست خواهد بود كه يك چهارچوب مشخصي در تعريف علم اقتصاد ارائه داد.
کاربرد ریاضی در علم اقتصاد
در حال حاضر با كاربرد رياضي در اقتصاد این علم به عنوان يكي از رشتههايي كه در آن پيشرفتهاي زيادي صورت گرفته شناخته شده است؛ اما هنوز در مورد اينكه اقتصاد يك علم است يا هنر اختلاف عقيده زيادي بين محققين وجود دارد. هيكس معتقد است كه اقتصاد در حاشيه علوم قرار دارد زمانيکه از مفاهيم رياضي جهت عملكرد اقتصاد استفاده شود به صورت يك علم ظاهر ميشود و زمانيكه سعي دارد با استفاده از فلسفه و منطق مسائل اقتصادي را توجيه كند، به صورت يك هنر ظاهر ميشود؛ البته در زمان فعلي استفاه بيحد و حصر از رياضي در مسائل اقتصاد موجب شكاف عميقي بين اقتصاد و ديگر علوم اجتماعي شده است در حاليكه در عمل جزء علوم اجتماعي محسوب ميشود.[8] برخی از اندیشمندان نیز استفاده از ریاضی را در علم اقتصاد یک نقص شمرده و معتقدند مسائل اجتماعی و از جمله اقتصاد را نمیتوان شبیه مسائل مهندسی محسوب کرد.
[1] . فدير، لوييس؛ خود آموز اقتصاد، فيروزه خلعت بري مترجم، تهران، شباويز، 73، چاپ چهارم، ص 8.
[2] . قديري اصل، باقر؛ كليات علم اقتصاد، تهران، سپهر، 72، ص 19.
[3] . ساموئلسن، هاوس نورد؛ اصول علم اقتصاد، محمد خان، مرتضي (مترجم)، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 84، ص 6.
[4] . قديري اصلي، باقر؛ كليات علم اقتصاد، تهران، سپهر، 72، ص 20.
[5] . اصول علم اقتصاد، ص 6.
[6] . نخعي اغميوني، منيژه و نجار زاده، رضا؛ واژههاي كليدي اقتصاد خرد و كلان، تهران، شركت نشر و چاپ بازرگاني وابسته به مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني، 82، ص 92.
[7] . اصول علم اقتصاد، ص 7.
[8] . قره باغيان، مرتضي؛ فرهنگ اقتصاد و بازرگاني، تهران، موسسه خدمات فرهنگي رسا، 76، چاپ دوم، ص 228.
منبع : پژوهه
منبع : پژوهه