پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          10 اسفند 1389 - 01 March 2011


شبهات، جمع شبهه، (اسم مصدر از اشتباه[1])، به معنی شک و تردید[2]، پوشیدگی کار[3] و همانند بودن دو چیز است به­گونه­ای که تشخیص را مشکل یا غیر ممکن کند[4] و در اصطلاح، تردید بین امور حلال و حرام، خطا و ثواب و حق و باطل است[5]. غزالی می­گوید: مراد ما از شبهه، جز این نیست که کار آن بر ما مشتبه شود[6] و ابن عربی معتقد است: شبهه یعنی چیزی که شبیه محرماتی است که مطابق نص صریح کتاب، سنت و اجماع تحریم شده است.[7]

اهمیت و جایگاه پرهیز از شبهات­
در آموزه­های دینی، به مقوله­­­­ی شبهه و پرهیز از آن، اهمیت فراوانی داده شده است. واژه­های تقوی، ورع، احتیاط و مانند آن، جایگاه و وسعتِ تأثیرگذاری آن را به خوبی بیان می­کند. علمای اخلاق و عرفان چنین گفته­اند:
«تقوی مراتبی دارد که بالاترین مرتبه­ی آن، پرهیز از شبهات و مکروهات است.[8]»
یعنی در این مرحله، انسان نه تنها از محرمات قطعی و گناهان واضح اجتناب می­کند، بلکه خود را از امور مشتبه نیز دور نگه می­دارد که مبادا به گناه آلوده شود. به همین دلیل امیرمؤمنان(ع) می­فرمایند:
«هیچ ورعی از نظر رفعت، مانند توقف در امور مشتبه نیست.»[9]
درجات مسلمین در پرهیز از حرام
مسلمین در پرهیز­کردن از حرام درجات مختلفی دارند[10]:
درجه­ی اول، پرهیز عدالت­پیشگان است. در این مرحله، از هر چیزی که فتوای فقها آن را حرام می­داند باید پرهیز کرد.
درجه­ی دوم، پرهیز صالحان و نیک­مردان است که اجتناب از موارد شبهه است. یعنی پرهیز از چیزهائی که احتمال حرمت دارد، هر چند که از نظر مراجع عظام، حرام نباشد.[11]
درجه­ی سوم پرهیز تقواپیشگان است و آن اجتناب از مواردی است که بیم آن می­رود که انجام آن به حرام یا شبهه، منجر شود.
درجه­ی چهارم، ورع صدیقان است و آن روی­گردانی از غیر خدا و توجه کامل به او است.
پرهیز از شبهات از منظر قرآن و روایات
قرآن کریم، و احادیث معصومین علیهم­السلام، با تعبیرات مختلفی و با تأکید فراوان به این موضوع پرداخته و ما را به پرهیز از شبهات توصیه می­کنند.
قرآن کریم می­فرماید:
«از آنچه نمی­دانی پیروی نکن، چرا که گوش،چشم و دلها، همه مسئولند.»[12]
پیغمبر اکرم(ص) می­فرمایند:
«آنچه من آن را حلال می­دانم، تا روز قیامت حلال، و آنچه حرام می­دانم تا قیامت حرام است. آگاه باشید، خدای سبحان، حلال و حرام را در قرآن بیان نموده، و من نیز در سنت و سیره ام، برای شما تبیین نمودم. و بین حلال و حرام، شبهه­ها است که از ناحیه­ی شیطان و از ابداعات او بعد از من است.»[13]
امیرمؤمنان علی(ع) می­فرمایند:
«از شبهه­ها حذر کنید؛ زیرا که شبهه به قصد فتنه و گمراه­سازی ساخته شده است.» [14]
امام محمد باقر(ع) می­فرمایند:
«درنگ کردن هنگام پیش آمدن شبهه، بهتر از فرو رفتن در گرداب هلاکت است.» [15]
امام صادق(ع) می­فرمایند:
«پارساترین مردم کسی است که به گاه شبهه بازایستد.» [16]
اقسام شُبهات
شبهات بر دو قسم هستند:1- فکری 2- مالی
قسم اول: شبهات فکری
امت اسلامی، ارزش­ها و ضد ارزش­هایی دارد و کسانی که ارزش­ها­ی متفاوتی دارند سعی می­کنند با بدعت­های شبهه­آلود و سخنان و تحلیل­های گیج­کننده، مردم را گمراه نموده و ارزش­های آنها را تغییر دهند.[17]
حق و باطل در حیات بشری، همواره و در همه­ی موقعیت­ها، با آن وضوح و صراحت نمودار نمی­شوند که برای هیچ­کس جای تردید و شک و شبهه­ای نمانده باشد و عواملی دخالت دارند که زمینه­ی اشتباه را فراهم می­کنند که شبهات طبیعی نام دارند. از جمله:
1- دخالت نیتها و هدف­گیری­ها
2- نارسائی الفاظ در بیان مقاصد واقعی
3- چند علتی بودن حالاتی که در اعمال و آثار انسان وجود دارد.
شبهه دیگر، القای شبهه و مشتبه ساختن عمدی حقایق است.[18] نفوذ و تأثیر چنین شبهاتی در مردم موجباتی دارد:
1- ضعف معرفت و شناخت مردم نسبت به حقایق دین.[19]
2- دنیا­پرستی و حرامخواری، که باعث می شود، انسان برخلاف شناخت خود عمل کند.
3- بی­اعتمادی نسبت به پویندگان راه حق بر اثر خلافکاری­های عده­ای و مشاهده­ برخی بی­عدالتی­ها و تبعیض­ها.
4- عدم وجود مرجعی مطمئن برای رفع شبهه.
5-  ...
قسم دوم: شبهات مالی
پارسایی و اجتناب از حرام، سبب نجات و حرامخواری بزرگترین مانع وصول به سعادت است. معصومین علیهم­السلام، حلال و حرام را اموری روشن و آشکار می­دانند، که با اندک­دقت و با کمترین تلاش و پرس­و­جو، می­توان به آن آگاهی یافت؛ اما مسئله­ای که در این میان وجود دارد و چگونگی آن روشن نیست، شبهات است که اگر از آن پرهیز نشود، اعمالِ نیکِ ما را نابود نموده و زمینه­ی گمراهی ما را فراهم می­کند، و ما ناخواسته و ندانسته عامل فتنه­گران و مفسدان خواهیم شد[20].
روز عاشورا، سید الشهدا، در علت آن­همه گمراهی و خباثت یزیدیان فرمودند:
«شکم­های شما از حرام پر شده است و لذا دیگر پذیرای هدایت نیستید[21]»
این پیام حسین بن علی(ع) به همه­ی مردم دنیا است که حرام­خواری حتی می­تواند آدمی را در مقابل فرزند پیغمبر و سید جوانان بهشت قرار دهد و لذا پیغمبر خاتم(ص) حق داشت در مورد امت اسلامی از این جهت نگران باشد و اعلان خطر کند که:
«بعد از من بیش از هر چیز بر امتم از این کسب­های حرام، شهوتِ پنهانی و ربا بیمناکم»[22]
آثار و نتایج پیروی از شبهات
پیروی از علم و آگاهی، یکی از مهمترین اصول زندگی اجتماعی است. به همین دلیل، بسیاری از آیات قرآن[23] و روایات اسلامی[24]، به این موضوع اختصاص یافته، و روشن می­شود که بدون تحقیق و علم و یقین، نباید به چیزی معتقد شد، نه عمل کرد و نه داوری نمود؛ پیروی از حدس و گمان، و حرکت در فضای شبهه­ها، خطرات بزرگی برای فرد و جامعه، در پی خواهد داشت؛ از جمله:
1-بروز فتنه­های اجتماعی
2-انحطاط اخلاقی
-3تضعیف اعتقادات دینی[25]
3- پایمال شدن حقوق افراد
4- به خطر افتادن آبروی افراد
5- دلسرد کردن خدمتگذاران جامعه
6- پر رونق شدن بازار شایعات
5- از میان رفتن روحیه ی تحقیق
6- از بین رفتن روابط اجتماعی و ایجاد بدبینی[26]
راه مبارزه با شبهه گرایی
تنها سؤالی که در اینجا مطرح است، این است که ما چگونه می­توانیم خود و جامعه را از این عادت شوم و عواقب دردناک آن، رهایی بخشیم. پاسخ این سؤال نیاز به بحث طولانی دارد که در این مختصر نمی­گنجد، ولی به عنوان یک دستورالعمل فشرده باید به نکات زیر توجه کرد:
1- باید عواقب دردناک این عمل را از طرق مختلف، پی­در­پی به مردم گوشزد کرد و از آنها خواست که در آثار شوم پیروی از غیر علم تفکر کنند.
2- باید بدانند که خداوند متعال، در همه­ حال مراقب آنها است. او سمیع و بصیر است و حتی از افکار ما آگاه است[27]. هر سخنی می­گوییم و هر گامی بر­می­داریم در نامه­ی عمل ما ثبت می­شود.
3- باید سطح رشد فکری را بالا برد، چرا که پیروی از غیر علم، کار افراد نا­آگاه است.[28]
تقوی؛ درمان شبهات
تقوا­ی الهی سرچشمه­ی تمام خوشبختی­ها است و خیر و سعادت دنیا و آخرت را برای انسان به ارمغان می­آورد. قرآن کریم برای تقوی ثمرات فراوانی را بیان نموده که ما به ذکر چند مورد از آن اکتفا می­کنیم:
1- پرهیز از گناه. خداوند می­فرماید:
«هنگامی که پرهیزگاران گرفتار وسوسه­های شیطان شوند، (به یاد خدا و کیفر او) می­افتند، ناگهان بینا می­گردند[29]»
2- سعادت جاویدان. خداوند می­فرماید:
«پرهیزگاران گرامی­ترین افراد نزد پروردگارند»[30]
3- تشخیص حق و باطل. خداوند می­فرماید:
«ای کسانی که ایمان آورده­اید اگر از (مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید برای شما وسیله­ای برای جدایی حق از باطل قرار می­دهد»[31]
4- هدایت و پذیرش حق .خداوند می­فرماید:
«آن کتاب با عظمت که در آن هیچ تردیدی نیست، راهنمای پرهیزگاران است[32]»
آری، انسان با تقوی قدرت جذب داشته و حرف حق را می­پذیرد. آثار دیگر تقوی عبارتند از:
آسان شدن امور زندگی[33]، روزی بی­حساب[34]، نزول برکات[35]، بهترین توشه­ی قیامت[36]، قبولی اعمال[37]، محبوب خدا شدن[38]، نجات از جهنم[39]، وراثت بهشت.[40]


[1]حسینی دشتی، سید مصطفی؛ معارف و معاریف، قم، مؤسسه ی اسماعیلیان، 1369ش، ج 6، ص447 .
[2]دهخدا، علی­اکبر؛ لغت نامه، تهران، سازمان لغت نامه، 1341ش، ج 28، ص230.
[3] سجادی، سید جعفر؛ فرهنگ معارف اسلامی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1366ش، دوم، ج 2، ص 1036.
[4] راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب­القرآن، محقق: صفوان عدنان داوودی، تهران، الحوراء، 1381، چهارم، ص 443.
[5]انیس، ابراهیم و دیگران؛ المعجم­الوسیط، تهران، الحورا، 1383، اول، ج 2-1، ص 470.
[6]غزالی، محمد؛ احیاء العلوم، مترجم: مؤید الدین محمد خوارزمی، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی،1376ش، چهارم، ج 2، ص 214.
[7]عربی، محی الدین؛ فتوحات مکیه، مصر، الهیئت المصریة العامه، 1405ق، ج 1، ص 344.
[8] طبرسی، نورالله؛ پرواپیشگان در کلام امیرالمؤمنین(ع)، تحقیق و تدوین: حسین غفاری ساروی، ساری، نشر شوق، 1383ش، اول، ص 193 و مجلسی، محمد­باقر؛ عین الحیات، تحقیق: سید مهدی رجایی، بی جا، دارالاعتصام، 1376ش، اول، ج 2، ص 339.
[9] نهج البلاغه صبحی صالح؛ ایران، قم، دارالهجرة، بی تا، حکمت 113، ص 488.
[10]نراقی، محمد مهدی؛ جامع­السعادات (علم اخلاق اسلامی)، سید جلال­الدین مجتبوی، تهران، نشر حکمت، 1385ش، ج 2، ص 239.
[11]کراجکی، محمد؛ کنزالفوائد، قم، انتشارات دارالذخائر، 1410ق، اول، ج 1، ص 351.
[12] اسراء، 36
[13]عاملی، شیخ حر؛ وسائل الشیعه، بیروت-لبنان، احیاء تراث عربی، 1370، ج 18، کتاب­القضا، ص 124، ح 47 .
[14]محمدی ری شهری؛ منتخب میزان الحکمه، تلخیصِ: سید حمید حسینی، ترجمه: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1422ق=1381ش، ج 1، ص 524.
[15]منتخب میزان الحکمه، همان.
[16]منتخب میزان الحکمه، همان.
[17]مصباح یزدی، محمد تقی؛ در پرتو آذرخش، قم، مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1381، ص 121-118 .
[18]جعفری، محمد­تقی؛ ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران-ایران، نشر فرهنگ اسلامی، 1364ش، چاپ پنجم،  ج 9، خ 37، ص 200.
[19]ابن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغه، کتابخانه ی آیة الله مرعشی، 1404، ج 3، ص 240 .
[20] البرقی، احمد بن محمد بن خالد؛ المحاسن، قم-ایرام، دارالکتب­الاسلامیة، 1331ش، دوم، ج 1-2، ص 216، ح 103.
[21]معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، منظمة الاعلام الاسلامی؛ موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، قم، مؤسسة للهادی، 1415ق، 1373ش، اول، ص 422 .
[22]کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، مصحح: علی اکبر غفاری، بیروت، دارالاضراء، 1405ق-1985م، سوم، ج 5، ص 124، ح 1.
[23] یونس، 36؛ نجم، 23.
[24] عاملی، شیخ حر؛ وسائل­الشیعة، پیشین، ص 16 و 17 و 38.
[25] ابن ابی الحدید؛ پیشین.
[26] مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب­الاسلامیة، 1363ش، چهارم، ج 12، ص 120.
[27]غافر، 19
[28] تفسیر نمونه ، همان، ص121
[29]اعراف، 201.
[30]مریم، 63؛ طور، 18؛ نور، 52 .
[31]انفال، 29.
[32]بقره، 2 .
[33]طلاق، 4.
[34]طلاق، 9.
[35] اعراف، 96.
[36] بقره، 197.
[37] مائده، 97 .
[38]آل عمران، 76 .
[39]مریم، 72 .
[40]مریم، 63 .



منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی