پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          10 اسفند 1389 - 01 March 2011


ترس از خدا يكى از مراتب سلوكي است كه كمتر مرتبه‌اي را می‌توان براى عموم مردم به پايۀ شرافت آن دانست و اين خوف علاوه بر آنكه خود يكى از كمالات معنويه است منشأ بسيارى از فضايل نفسانيّه و يكى از عوامل اصلاح كنندۀ مهم نفس است بلكه می‌توان آن را سرچشمه تمام اصلاحات و مبدأ علاج جميع امراض روحانى شمرد. انسان مؤمن و سالك إلى اللّه بايد به ‌اين منزل خيلى اهميت دهد و به چيزى كه آن را در دل زياد كند و ريشه آن را در قلب محكم كند خيلى توجه نمايد

ترس يا همان خوف در لغت عبارت است از رنج و تألّم و ناراحتى به سبب انتظار ناملايمتى كه در آينده، وقوع آن احتمال دارد و يا بخاطر از دست دادن چيز دوست داشتني است.[1]
ترس از خدا در اصطلاح انديشمندان اسلامي
در نزد انديشمندان اسلامی‌حقيقت ترس از خدا، همانا ترس آدمى ازعدل الهي و اعمال زشت خويش است كه باعث مى‏شود خداوند از نازل كردن رحمت و خير خود خوددارى كند.[2] اميرالمؤمنين ضمن دعايي در پيشگاه الهي عرضه می‌دارد:
اى كسى كه اميد به او در واقع اميد به فضل و احسان اوست و بيمناكي از او در حقيقت ترس از عدالت اوست...[3]
عدالت هم به نوبۀ خود يك واقعيت ترسناكي نيست. انسان كه از عدالت مى‏ترسد در حقيقت از خودش مى‏ترسد كه در گذشته خطايي انجام داده است و يا مى‏ترسد كه در آينده از حدود خود به حقوق ديگران تجاوز كند و در نتيجه دچار قهر و عذاب الهي شود.[4]
معنى ديگري هم كه براي ترس ازپروردگار بيان كرده اند همان درك عظمت پروردگار است.[5]
انواع خوف
خوف دو نوع است:
(اوّل) ترسي كه نه از خدا و صفات مقتضى عظمت او ناشى شده و نه از گناهان و جنايات خود بنده، بلكه ناشى از امورى غير اين‏ها باشد ـ مانند ترس از اموري كه حتماً واقع خواهد شد و دفع آن از عهدۀ بشر خارج است و يا ترس از اموري كه نفس بي جهت از آنها می‌ترسد مثل جنّ و مرده و... ـ كه تفصيل آن در كتب اخلاقي بيان شده است[6] و اين مختصر گنجايش پرداختن به مباحث آن را ندارد.
(دوم) خوفي كه ستوده ونيكو می‌باشد و آن ترسى است كه از خدا و عظمت او و از خطا و گناه بنده برخاسته است و از فضائل قوه غضبيّه به شمار می‌آيد. زيرا قوه عاقله به آن فرمان مى‏دهد و آن را نيكو مى‏شمرد. بنابراين اين گونه ترس، حاصل فرمانبرداري غضب از عقل است.[7]
خوف از خدا و انواع آن‏
ترس از خدا بر سه نوع است:
اول: خوف بنده از عظمت خداوند متعال. بزرگان معرفت، اين نوع را خشيت يا رهبت نامند.
دوم: ترس از گناهانى كه مرتكب شده و تقصيراتى كه از او صادر گشته است.
سوم: خوف از هر دو باهم.[8]
ترس از خدا در قرآن و سنت
خوف از خدا به معناى ترس از دورى و حجاب و اميد به قرب و وصال، نشانه خوف صاحبدلان است كه صفات الهى را كه مقتضاى خوف است مى‏شناسند و بر راز اين گفتار خداى متعال آگاهند كه:
«اى كسانى كه‌ايمان آورده‏ايد آنگونه كه حق تقوا و پرهيزكارى است از خدا بپرهيزيد».[9]
در اصول كافى از امام صادق(ع) روايت شده كه در تفسير آيه «و لمن خاف مقام ربه جنتان»[10]فرموده است: كسى كه بداند كه خدا او را مى‏بيند و آنچه مى‏گويد مى‏شنود و آنچه از اعمال خوب و بد انجام می‌دهد خبر دارد چنين علمى او را از اعمال زشت باز مى‏دارد. اين همان كسى است كه از مقام پروردگارش مى‏ترسد و نفس خود را از پيروى هوا نهى مى‏كند.[11]
أخبارى كه در برترى و ستايش علم و تقوى و ورع و گريه و رجاء وارد شده دلالت بر فضيلت خوف دارد، زيرا همه‌اين‏ها يا سبب خوفند يا مسبّب و اثر آنند، تقوى و ورع حاصل و نتيجۀ خوف هستند و گريه ثمره و لازمۀ آن است و رجاء ملازم و همراه آن، زيرا تا كسى اميد به محبوبى نداشته باشد از فقدان و گذشتن آن ترسى ندارد و اگر از فوت و فقدان آن نمى‏ترسيد آن را دوست نمى‏داشت. [12]
آثار و فوائد ترس از خدا
بر اساس اين نوع ترس، هر وقت كه دل آدمى به ياد خدا بيفتد:
اولين اثرى اين است كه ملتفت تقصيرها و گناهان خود گشته، آنچنان متاثر شود كه عكس العملش در جوارح، لرزه اندام باشد.
دومين اثرش اين است كه متوجه پروردگارش مى‏شود كه هدف نهائى فطرت اوست و در نتيجه خاطرش سكون يافته و بياد او دلش آرامش مى‏يابد.[13]
سومين اثر، ريزش گناهانش است.[14]
چهارمين اثرش عدم دخول در آتش سوزان جهنم است.[15]
پنجمين اثرش دل كندن از دنيا.[16]
ششمین اثر اینکه خداي تعالي براي او راه نجات قرار می‌دهد.[17]
عوامل تقويت ترس از خدا
براى تقويت خوف پسنديده راه كارهايي ارائه شده كه عبارت است از:
(اوّل) اينكه در تحصيل يقين، يعنى ايمان قوى به خدا و آخرت و بهشت و دوزخ و حساب و عقاب بكوشد. بدون ترديد يقين به عذابهاي جهنم در قبال اعمال ناشايست و ثوابهاي بهشتي در ازاي طاعات و عبادات، انگيزۀ ترس از دوزخ و اميد به بهشت است. يقين سبب خوف است و نخست بايد علت را به دست آورد تا معلول حاصل شود.
(دوم) اينكه همواره در احوال قيامت و انواع عذابهاى آخرت بينديشد و به مواعظ هشدار دهنده گوش فرا دهد و در حالات خائفان بنگرد و با آنان معاشرت كند و سرگذشت و داستانهاى ايشان را بشنود. اين‏هاست كه دل را به سوى خوف از عذاب الهى مى‏كشاند. و اين خوف عامّه مردم است كه به مجرّد ايمان به بهشت و دوزخ به عنوان پاداش و سزاى طاعت و معصيت حاصل مى‏شود.
خوف، ثمره معرفت به خدا و صفات جلال و جمال اوست و كسى كه توانایی رسيدن به ‌اين مقام ندارد لااقل شنيدن أخبار خائفان و مطالعه احوال ايشان را ترك نكند كه خالى از تأثير نيست.
(سوم) اينكه بداند كه آگاهى بر كُنه صفات خدا محال است و احاطه به كنه امور نيز در قدرت بشر نيست. زيرا اين مطلب به مشيّت الهى ارتباط دارد كه از حدّ معقول ما خارج است.[18]
خوف مذموم
آنچه در ستايش خوف گفته شد در وقتى است كه از حدّ تجاوز نكند و اگر از حدّ بگذرد مذموم و ناپسند است و شكّى نيست خوفى كه به يأس و نااميدى برسد آدمى را از عمل باز مى‏دارد. زيرا نشاط خاطر را كه انگيزه عمل است از ميان مى‏برد و كسالت را كه مانع از عمل است پديد مى‏آورد و چنين خوفى محض فساد و نقص و عين قصور و خسران است و در نظر عقل و شرع مطلقا هيچ رجحانى ندارد.
خوف پسنديده آن است كه آدمى را با حفظ حيات و تندرستى و سلامت عقل به عمل رهنمون شود. و اگر از حدّ بگذرد مرضى است كه بايد آن را علاج كرد. يكى از مشايخ عرفا به مريدان رياضت كش خود كه روزهائى گرسنه مانده بودند گفت: «عقل خود را حفظ كنيد، كه خداى تعالى را ولىّ ناقص العقل نخواهد بود».[19]


[1] ـ جرجانی،سید شریف علی بن محمد؛التعریفات،المطبع المنشأه بجمالیه مصر،چاپ اول،1306ق،واژه«خوف»؛ عسكري،ابو هلال؛الفروق اللغويه،نشر مكتبه بصيرتي قم، 1410ق، واژه«خوف»ص199؛ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش، ج : 2  ص :  255
[2] ـ طباطبايي؛محمد حسين،الميزان في تفسير القران،دارالكتب الاسلاميه،چاپ سوم،1396ق،ج11،ص391،ذيل آيه28سوره رعد
[3] ـ علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق‏،ج91،ص107 «يا مَنْ لايُرْجى‏ الّا فَضْلُهُ وَ لا يُخافُ الّا عَدْلُهُ»
[4] ـ مطهري،مرتضي؛مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى،انتشارات صدرا، ج‏23، ص: 691
[5] ـ مطهري،مرتضي؛مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى،انتشارات صدرا، ج‏27، ص: 517
[6] ـ نراقى‏، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‏‏،1377 ش،ص170
[7] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش،ج : 2  ص :255و256
[8] ـ نراقى‏، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‏‏،1377 ش ،ص181
[9] ـ «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» آل عمران، 102
[10] ـ الرحمن :46
[11] ـ کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص70،ح10
[12] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش،ج: 2  ص :  278
[13] ـ طباطبايي؛محمد حسين،الميزان في تفسير القران،دارالكتب الاسلاميه،چاپ سوم،1396ق،ج11،ص391،ذيل آيه28سوره رعد
[14] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش،ج : 2  ص :  276«چون دل مؤمن از ترس خدا بلرزد خطاهاى او مانند برگ درخت فرو ريزد.
[15] ـ همان، «كسى كه از خوف خدا بگريد داخل جهنّم نمى‏شود مگر اينكه شير دوشيده به پستان باز گردد».
[16] ـ امام صادق(ع):«هر كه خدا را شناسد از او بترسد، و هر كه از خدا بترسد دل از دنيا بر كند». کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2ص68ح4 [17] ـ «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا» سوره طلاق: 2
[18] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، ش،ج2،صص:285ـ83؛1377 نراقى‏، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‏‏،1377 ش ،صص:193ـ191
[19] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش،ج2،صص280ـ281


منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی