اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق 10 اسفند 1389 - 01 March 2011
صبر در لغت به معنای خویشتن داری و حبس نفس است بر چیزی که عقل و شرع آنرا اقتضا می کند یا نهی میکند.[1] در تعریف اصطلاحی مرحوم نراقی میگوید: ضد جزع و بیتابی، صبر و شکیبایی است و آن عبارت است از ثبات و آرامش نفس در سختیها، بلایا و مصایب و پایداری و استقامت در برابر آنها به طوری که از گشادگی خاطر و شادی آرامشی که پیش از حوادث داشت، بیرون نرود و زبان خود را از شکایت و اعضای خود را از حرکات ناهنجار، نگاه دارد.[2]
علیرغم وضوح ظاهری این واژه، برخی آن را تحریف کرده و آن را به معنای انظلام(ظلم پذیری و سکوت در مقابل ظلم و ناملایمات) و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت گرفتهاند. این تفسیر که در واقع ظالم پروری و حقارتطلبی است ابداً در مورد صبر صحیح نیست؛ بلکه صبر به معنای مقاومت، پایمردی، برخورد صحیح با مشکلات و تحکیم و تثبیت حق است؛ هر چند مستلزم از دست دادن مال و جان و آبرو باشد.
تفاوت انظلام با صبر
سکوت کردن در مقابل ظلم (انظلام)[3]، نظیر صبر است اما در معنا ضد آن میباشد؛ سکوت در برابر ظلم، حالتی است برخاسته از خواری و ذلت نفس که دارنده این حالت به جای مبارزه با موانع راه کمال و پیمودن راه فطرت و وصول به قرب الهی، نشستن را بر رفتن، آسانی را بر سختی و در یک کلام، تسلیم را بر مبارزه بر میگزیند. سکوت در برابر ظلم، از اقسام صبر بر بلا نیست، بلکه گردن نهادن به ادامه بلاهاست. بنابراین سکوت در مقابل ظلم را نباید با صبر که نوعی مبارزه آرام و حساب شده در جای خود می باشد، اشتباه گرفت.[4]
ضرورت صبر در نظام اخلاقی اسلام
در تمام كتابهاى آسمانى و گفتار همه پيامبران و اولياء خدا و امامان(ع) با تاكيدهاى فراوان به صبر و استقامت سفارش شده است به طوریکه آن را اكسير اعظم و كيمياى كليدى مشكلات دانستهاند و ضد آن را موجب انحرافات و بدبختیهاى ويرانگر مىدانند. به قول مولانا:
صد هزاران كيميا حق آفريد كيميايى همچو صبر آدم نديد[5]
در سايه داشتن ويژگی صبر و پايداری است که انسان ميتواند در عرصههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی، مادی و معنوی[6]، رشد و تكامل نموده و به اهداف خويش دسترسی پيدا نمايد.[7]
امام علی(ع) میفرمایند:
« الصبر الظفر؛ صبر مساوی با پیروزی است.»[8]
اهمیت و ارزش صبر در فرهنگ اسلامی:
کلمه صبر از مفاهيم بسيار مهمى است كه در سرلوحه دستورهاى سرنوشت ساز قرآن قرار گرفته است. این واژه در 45 سوره از سور قرآن کریم، بیش از صد مرتبه و در بیشتر کتب اخلاقی مطرح شده و بیانگر اهمیت این موضوع است.
در اهمیت و ارزش صبر همین بس که امیر مومنان علی(ع) این فضیلت را یکی از اوصاف متقین و موقعیت صبر را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن میدانند. ایشان در این مورد میفرمایند:
در اهمیت و ارزش صبر همین بس که امیر مومنان علی(ع) این فضیلت را یکی از اوصاف متقین و موقعیت صبر را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن میدانند. ایشان در این مورد میفرمایند:
« صبر پيشه كنيد! زيرا صبر براى ايمان همچون سر براى بدن است و هيچ خيرى در بدن، بدون سر نيست و هيچ خيرى در ايمانى كه صبر با آن نيست نمىباشد.»[9]
این حدیث نشان میدهد که بدون صبر، ايمان كامل كه التزام عملى به دين خداست امكان پذير نيست و صبر، نقش کلیدی برای تمام ابعاد زندگی دارد. به همین دلیل در حدیث نبوی آمده است:
« لا ایمان لمن لا صبر له؛ کسی که صبر و استقامت ندارد، ایمان او پایدار نخواهد ماند.»[10]
در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که "بهشت در ناراحتیها و صبر پیچیده شده است. پس هر کس بر سختیهای دنیا صبر کند داخل بهشت میشود و جهنم در لذات و شهوات پیچیده شده است. پس هر کس نفس خود را از لذات و شهوات بهره مند کند، وارد آتش میشود."[11]
رسول خدا(ص) فرمودند:
« الصبر کنز من کنوز الجنه: صبر گنجی از گنجهای بهشت است.»[12]
همچنین در باب ارزشگذاری صبر رسول خدا(ص) فرمودند:
« صبر بهترین مرکب سواری است؛ خداوند هیچ بندهای را بهتر و گستردهتر از صبر روزی نداده است.»[13]
تعبیر به(بهترین مرکب) در این حدیث شریف اشاره به این دارد که صبر، وسیله رسیدن به همه سعادتها و خوشبختیهاست و انسان بدون آن به هیچ مقامی در دنیا و آخرت نمیرسد.
آثار و پیامدهای صبر
موفقیت و پیشرفت در امور زندگی: همان گونه که میدانید در نظام زندگی بر سر راه هر کار مهمی، موانعی قرار دارد که عبور از آنها فقط با نیروی صبر و شکیبایی ممکن است. امیر مومنان(ع) فرمودند:
« الصبر عون علی کل امر؛ صبر و شکیبایی به پیشرفت هر کار(مهمی) کمک می کند.»[14]
نشانگر واقعیت ایمان: پیامبر اکرم(ص) در کلامی زیبا، آینده امت اسلامی را دستخوش شرایطی میدانند که انسان ناچار از صبر در برابر آنهاست و در این دشواریها، صدیق واقعی کسی است که صبر پیشه سازد: "زمانی بر مردم پیش آید که سلطنت و مقام جز به وسیله کشتن و ستمگری به دست نمیآید؛ ثروت جز با غضب و بخل کسب نشود، دوستی جز به وسیله بیرون شدن از دین و پیروی هوس به دست نیاید. پس کسی که به آن زمان برسد و بر فقر صبر کند، با آنکه بر ثروت (از راه معصیت) توانایی داشته باشد و بر دشمنی مردم صبر کند در حالی که بر جلب دوستی آنان از طریق گناه توانا باشد و بر ذلت صبر کند با آنکه بر عزت (از راه معصیت) قادر باشد، خدا ثواب پنجاه صدیق از تصدیق کنندگان مرا به او عطا فرماید."[15]
فوز و رستگاری: اميرالمومنين(ع) در اين باره مىفرمايند: " انسان شكيبا پيروزى را از دست نخواهد داد هر چند طول بکشد."[16]این حکم در تمام ابعاد معنوی و مادی زندگی انسانها است. در آیات الهی نیز، نصرت و پیروزی از پیامدهای صبر عنوان شده است.[17]
یاری در برزخ: صبر یاور انسان در برزخ و تأمین کننده بهشت در عالم قیامت است، امام صادق(ع) میفرمایند: "مومن چون داخل قبر شود نماز، طرف راست و زکات، طرف چپ اوست. احسان بر سرش سایه میافکند و صبر در طرفی دور از آنها می ایستد. چون دو فرشته که متصدی سوال از او هستند بر او وارد میشوند صبر به نماز، زکات و احسان میگوید: مواظب رفیق خود باشید، اگر درمانده شدید من حاضرم."[18]
اجر آخرت: در قرآن کریم آمده است:
« اولئک یجزون الغرفه بما صبروا؛ به پاداش صبر وبردباری غرفه های جنت و قصر بهشتی می یابند.»[19]
همچنین امام باقر(ع) در مورد اجر اخروی صبر میفرمایند: "بهشت در میان ناگواریها و شکیباییها است. پس هر که در دنیا بر ناگواریها صبر کند به بهشت خواهد رفت."[20]
اقسام و مراتب صبر
در بسیاری از گفتار و نوشتار علمای اخلاق و بزرگان اسلام، "صبر" به سه شاخه تقسیم شده است:
صبر از معصیت: یعنی ایستادگی در برابر انگیزههای نیرومند و محرک گناه.
صبر بر طاعات و عبادات: یعنی شکیبایی در برابر مشکلاتی که در راه اطاعت خدا وجود دارد.[21]
صبر در مصیبت: یعنی پایداری در مقابل حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالی و ترک جزع و فزع.[22]
بزرگان اخلاق، این تقسیم سه گانه را از روایات اسلامی نیز گرفتهاند؛ همانند روایتی که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است:
« صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر معصیت، کسی که صبر بر مصیبت کند و آن را با شکیبایی و صبر جمیل تحمل نماید، خداوند سیصد درجه برایش مینویسد که فاصله میان هر درجه همانند فاصله آسمان و زمین است و هر کس صبر بر طاعت کند، خداوند ششصد درجه برایش مینویسد که فاصله هر یک با دیگری همانند فاصله انتهای زمین تا عرش خداست و هر کس صبر بر معصیت کند، خداوند نهصد درجه برایش مینویسد که فاصله هر یک با دیگری، همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش خداست.»[23]
در باب مراتب صبر از تعبیرات این حدیث، چنین استفاده میشود كه ثواب و فضيلت صبر بر معصيت، به مراتب افزونتر از ثواب و فضيلت صبر بر طاعت است و ثواب و فضيلت صبر بر طاعت به مراتب بالاتر از ثواب و فضيلت صبر بر مصيبت مىباشد.
صابر کیست؟ (نشانههای صابران)
در این مورد رسول خدا(ص) فرمودند: "صابر و بردبار سه نشانه دارد:
- سست و کسل نمی گردد
- ناراحت نمیشود(بیقراری نمیکند)
- از پروردگارش شکایت نمیکند.
زیرا اگر سست و کسل شود حق را ضایع کرده است (مسلما در سستی و بیحالی حق اداء نمیشود و به حدود الهی عمل نمیگردد) و اگر بیتابی کند، ادای شکر نکرده است و اگر از خدا شکایت کند، نافرمانی و گناه کرده است (اگر علاوه بر ناراحتی شروع به شکایت و گله کند، نه تنها شاکر نبوده، بلکه بر قضای خداوند هم طاغی و عاصی شده است)."[24]
راه تحصیل صبر (چگونه مىتوان صبور شد؟)
صبر هر چند بسیار مشکل است، اما با معجونی از علم و عمل دست یافتنی است؛ در مرحله علم، انگیزه دین تقویت میشود و در مرحله عمل علاوه بر تقویت انگیزه دین، انگیزه هوی نیز تضعیف میشود و بدین ترتیب انسان به مقام صبر دست مییابد.
راههای تقویت انگیزه دین
تقويت پایههای ایمان: هر قدر ایمان انسان به حکمت و رحمت پروردگار بیشتر باشد، صبر او نیز بیشتر خواهد شد.
تفکر در آیات و روایات صبر: انسان با اندیشه در این باب در مییابد که پاداش صبر، بیشتر از چیزی است که از دست داده است.
مطالعه سیره اولیاء الهی: مطالعه احوال انبیاء و اولیاء و بزرگان به انسان الهام میدهد که نباید در برابر حجم مشکلات بیتابی نمود.
راههای تضعیف هوی پرستی:
-خود سازی و ریاضت دادن به نفس
-توجه به ریشهها و عوامل کم صبری و مبارزه با آن.[25]
-تلقین و اعتماد به نفس در تحمل سختیها.
-مجالست با صابرین.
-راضی بودن به مقدرات الهی.[26]
جزع و بیتابی و آثار سوء آن
"جزع" نقطه مقابل "صبر" است و آن، حالت بیقراری و ناشکیبایی در برابر حوادث و مشکلات است، به گونهای که انسان در برابر حادثه زانو زند، مایوس شود، بیتابی کند و یا از تلاش و کوشش برای رسیدن به مقصد چشم بپوشد.
افرادی که جزع میکنند، شتابزده و عجول هستند. قدرت مهار و کنترل خود را ندارند؛ زود دستپاچه شده و حوصله لازم را برای رسیدن به مقصد ندارند. نتیجه جزع و بیتابی، افزایش خطا و در نتیجه ندامت و پشیمانی است. کسی که بیصبری میکند نمیتواند نتیجه کار را تغییر دهد، فقط اجر خود را از بین برده و نیروها را هدر میدهد.
امیر مومنان علی(ع) در مذمت جزع میفرمایند:
« از جزع و ناشکیبایی بپرهیز. زیرا امید انسان را قطع و کوشش و تلاش را ضعیف ساخته و غم و اندوه به بار میآورد.»[27]
[1] راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات، تهران، الحوراء، تابستان81، چهارم، ص 474
[2] نراقی، محمد مهدی؛ جامع السعادات، بیروت، اعلمی، 1422ه ق، ج 3، ص 281
[3] سکوت در برابر ظلم، شامل خونسردی و بی تفاوتی در مورد چاره جوئی مشکلات که ظاهرا با صبر مشتبه می شود، نیز می گردد.
[4] حبیبیان، احمد؛ مرز فضایل و رذایل اخلاقی، قم، مطبوعات دینی، بهار82، دوم، ص 99
[5] مولوی، جلال الدین محمد بن محمد؛ مثنوی معنوی، تهران، پژوهش، 83، هفتم، ص 483
[6] صبر علاوه بر زندگی مادی، در زندگی معنوی وجود دارد اگر انسان در برابر نفس سرکش و هوا و هوسها و زرق و برق دنیا و جاذبه های گناه ایستادگی نکند و در راه شناخت خدا و اطاعت از فرمان او با مشکلات نجنگد، هرگز به جایی نمیرسد.
[7] البته بايد توجه داشت كه اين قانون استثنائاتى دارد، و در مواردى بايد به عنوان دفاع از حق قفل صبر و سكوت را شكست.
[8] تمیمی آمدی، محمد؛ غررالحکم و دررالکلم، تهران، دانشگاه تهران، اسفند60، سوم، ج اول، ص 57، ح 214
[9] نهجالبلاغه، كلمات قصار، حکمت 82
[10] نراقی، محمد مهدی؛ پیشین، ص 288
[11] كلینی؛ اصول كافی، محمد باقر کمرئی، تهران، المکتبه الاسلامیه، 1392ه ق، چهارم، ج سوم، ص 145، ح 7
[12] نراقی، محمد مهدی؛ پیشین، ص 288
[13] مکارم شیرازی، ناصر؛ اخلاق در قرآن، قم، علی بن ابیطالب (ع)، 84، سوم، ج دوم، ص 461
[14] تمیمی آمدی؛ پیشین، ص 196، ح 766
[15] همان، ص 147، ح 12
[16] نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 153
[17] آل عمران، 120، انفال، 64-65
[18] تمیمی آمدی؛ پیشین ، ص 145، ح 8
[19] فرقان، 75
[20] کلینی؛ پیشین، ص 145، ح 7
[21] اعم از امور واجب (مثل نماز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و ...) و امور مستحب
[22] مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ص 467
شبر، سید عبدالله؛ اخلاق، محمد رضا جباران، قم، هجرت، زمستان74، اول، ص 361-362
جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، قم، اسراء، تابستان78، دوم، ص 305-306
[23] کلینی؛ پیشین، ص 147، ح 15
[24] مجلسی، محمد باقر، پیشین، ج 71، ص 89
رفیعی محمدی، ناصر؛ گفتار رفیع، قم، معروف، تابستان88، اول، ج دوم، ص 96
خادم الذاکرین (خادمی اصفهانی)، اکبر؛ اخلاق اسلامی در نهج البلاغه، قم، علی بن ابیطالب (ع)، 82، چهارم، ج اول، ص 368
[25] ریشه بی صبری گاهی خشم و غضب است و گاهی عجله و شتابزدگی است و گاهی هم نا امیدی و یاس است که باید با آنها به مبارزه پرداخت.
[26] نراقی، محمد مهدی؛ پیشین، ص 299 - 300
شبر، سید عبدالله؛ پیشین، ص 365
رفیعی محمدی، ناصر؛ پیشین، ص 99
مکارم شیرازی، ناصر؛ پیشین، ص 469 - 477
نیلی پور، مهدی؛ بهشت اخلاق، قم، موسسه ولی عصر (عج)، زمستان85، دوم، ج دوم، ص 714
[27] مکارم شیرازی، ناصر، پیشین، ص 471 -472
منبع : پژوهه