پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          10 اسفند 1389 - 01 March 2011


گناه در لغت به معنای جرم، خطا، معصیت، تقصیر، غلط و نافرمانی می­باشد[1]و در اصطلاح به معنی ارتکاب کارهایی توسط مکلف است که شارع مقدس آنها را نهی کرده و انجام آن کارها عقاب داشته باشد.[2]

در لغت عرب به گناه «ذنب» گفته می­شود. «ذنب» به معنی دنباله یا دُم است و گناه دنباله دارد و انسان را رها نمی­کند و عقوبت به بار می­آورد.[3]
انسان آیینه­ای است که نور الهی در آن می­تابد. چرا که انسان به مقام خلیفه اللهی نائل گردیده و می­خواهد در این دنیا مظهر صفات خدای سبحان باشد و هنگامی که گناه از او سر می­زند آیینه دلش چرکین می­شود و تیرگی گناه، روشنایی دلش را خاموش می­کند و آن دلی که می­توانست عرش خدا باشد به سبب گناه کردن تبدیل به سیاه چاله شیطان می­شد و سبب دوری از رحمت الهی می­گردد.
گناه سبب سیاهی دل
معمولاً انسان مواظب است که لباسش کثیف و آلوده نشود و اگر آلوده بشود در اولین فرصت لباسش را پاک می­کند. آیا رواست بگذاریم دلمان سیاه والوده شود. اگر به سبب گناه نقطه سیاهی در دلمان ایجاد شد باید آن سیاهی را پاک کنیم تا نور رحمت خدای سبحان در آن بتابد. حضرت امام باقر(ع) می­فرمایند:
«در دل هر بنده، نقطه سپیدی است که چون گناه کند از آن نقطه سیاهی بیرون می­آید که اگر توبه کند آن سیاهی از بین می­رود ولی اگر گناه کرده و اصرار ورزد آن سیاهی بیشتر می­شود تا سپیدی را بپوشاند و چون سپیدی پوشیده گردد صاحب آن هرگز به نیکی برنمی­گردد».[4]
پرهیز از گناه
انسان عاقل هیچ وقت گناه نمی­کند. چرا که حقیقت گناه، آتش و غضب الهی است و روح انسان را مسموم می­کند و مانع پیشرفت انسان می­گردد. حضرت علی(ع) می­فرمایند:
«در شگفتم از مردمی که از غذا پرهیز می­کنند؛ چون می­ترسند به سلامتی شان آسیب برساند. چگونه از گناهانی که آنها را به آتش می­افکند پرهیز نمی­کنند»[5]
انسان همانگونه که به غذا و لباس جسمش اهمیت می­دهد شایسته است که به غذای روحش که ریشه انسانیت است نیز توجه نماید و از بدیها به سوی خوبیها گام بردارد.
حضرت علی(ع) می­فرمایند: «دوری کردن از بدیها، سزاواراتر از انجام خوبیهاست».[6]
گناه ریشه همه بلاها
اگر در جایی آتشی روشن شود و یا آتش جایی را بسوزاند، دودی که از آتش بلند می­شود آن جا را سیاه می­کند. گناه هم آتشی است که ایمان انسان را می­سوزاند و نعمتها را به سیاهی بلا و مصیبت تبدیل می­کند. امام صادق(ع) فرمودند: «سرعت تأثیر گناه در آدمی از سرعت تأثیر در گوشت بیشتر است و بیشتر بلاها و مصیبتها از ناحیه گناه است».[7]
حضرت علی(ع) می­فرمایند: «از گناهان دوری کنید؛ زیرا هیچ بلایی رخ ندهد و از هیچ روزی کم نشود مگر به سبب گناه، حتی خراش برداشتن و به زمین خوردن و مصیبت. چرا که خدای عزوجل می­فرمایند: «وما أصابکم من مصیبۀ فبما کسبت أیدیکم و یعفوإ عن کثیر»[8] اگر شما را مصیبتی رسد به خاطر کارهایی است که می­کنید و خدا از بسیاری در می­گذرد.»[9]
رابطه گناهان کوچک و گناهان بزرگ
انسان گاهی خیال می­کند گناهان کوچک خطر جدی ندارند و چون گناه، کوچک است اصلاً به چشم نمی­آید. امام صادق(ع) می­فرمایند: «رسول خدا(ص) در زمین خشک و بی­گیاه به اصحابش فرمود: مقداری هیزم بیاورید. عرض کردند: ای رسول خدا! ما در این سرزمین خشک و بی­گیاه هستیم که در آن هیزمی یافت نمی­شود. حضرت فرمود: هرکس هرچه یافت بیاورد. آنها هیزمها را جمع کردند و در برابر حضرت انباشتند. پس رسول خدا(ص) فرمودند: گناهان نیز این گونه جمع می­شوند. آن گاه فرمودند: از گناهان کوچک بپرهیزید! بدانید که بازخواست کننده گناهان می­نویسد؛ هر کاری را که پیش از این کرده­اند و هر اثر و نشانی که به جا گذاشته­اند و هر چیزی که در کتاب مبین شمارش کرده­ایم».[10]
امام رضا(ع) می­فرمایند: گناهان کوچک مسیر گناهان بزرگ هستند و کسی­که از خداوند در کم، ترس نداشته باشد در زیاد نیز از او نمی­ترسد».[11]
بزرگترین گناهان
شاید بعضی گمان کنند که آدم کشی و شرابخواری و از این قبیل گناهان، از بزرگترین گناهان هستند و گناهان دیگر چنین نیستند ولی با مراجعه به روایات معصومین علیهم السلام روشن می­شود گناهان دیگری هم وجود دارد که جزو بزرگترین گناهان هستند ولی ما از آنها بی­خبریم که به برخی از آنها اشاره می­شود:
1. کوچک شمردن گناه: یکی از بزرگترین گناهان، گناهی است که صاحب گناه، آن را کوچک شمارد و در نظرش این باشد که گناه من نسبت به دیگر گناهان مثلاً قتل یا دزدی، گناهی حساب نمی شود و خیلی کوچک است. حضرت علی(ع) می­فرمایند: «بزرگترین گناه نزد خدای سبحان، گناهی است که گنهکار آن را ناچیز انگارد.»[12]
2. گناهی که به سبب آن تن انسان رشد کند: حضرت امام باقر(ع) می­فرمایند: «همه گناهان بدند و بدترین آنها، گناهی است که بر آن گوشت و خون بروید.»[13] گناهانی از قبیل دزدی مال حرام، ربا، رشوه، کم فروشی، گران فروشی، کسب و کار حرام از مصادیق گناهانی است که به سبب آن تن انسان با آن رشد می­کند.
3. اصرار ورزیدن بر گناه: کسی که گناهی را انجام می­دهد. (هر چند به ظاهر کوچک) ولی از چنین گناهی پشیمان نیست و مدام دنبال راهی است که آن گناه را دوباره انجام دهد و به آن اصرار می­ورزد چنین شخصی مرتکب گناهی بزرگ شده است. حضرت علی(ع) می­فرمایند: «بزرگترین گناه نزد خداوند، گناهی است که مرتکبش بر آن اصرار ورزد.»[14]
4. نادانی به عیبهای خویش: نادانی در سیره ائمه معصومین علیهم السلام از بزرگترین گناهان به حساب می­آید. چرا که خود همین نادانی ریشه بسیاری از گناهان دیگر می­باشد. حضرت علی(ع) می­فرمایند: «نادانی انسان به عیبهای خویش، از بزرگترین گناهان اوست.»[15]
گناهان کبیره
انسان اگر به زشتی گناه تأمل کند، متوجه می­شود که همه گناهان بزرگ هستند. چرا که گناه یعنی شکستن حریم الهی و کسی که فرمان الهی را زیر پا گذارد، خود گناه بزرگی است ولی بعضی از گناهان در سیره معصومین علیهم السلام به اسم «گناهان کبیره» نامیده شده است و ­معیار کلی در باب گناهان کبیره را حضرت امام صادق(ع) اینگونه بیان می­کنند:«گناهان کبیره گناهانی هستند که خدای عزتمند جهنم را بر آنها واجب کرده است».[16]
بعضی ­از مصادیق گناهان کبیره در جمع بندی روایات عبارتند از: کفر به خدا، ناامیدی از رحمت خدا، کشتن عمدی مؤمن، تهمت زدن به زن پاک، گریختن از جهاد، خوردن مال یتیم، نافرمانی از پدر و مادر، رباخواری، شراب خواری و....[17]
آثار گناهان
حضرت امام صادق(ع) می­فرمایند: «سرعت اثر گذاشتن گناه در انسان از سرعت اثر­گذاری کارد در گوشت بیشتر است».[18]اینگونه استفاده می­شود که اثر گناه در نحوه زندگی انسان از اثر چاقو سریعتر است ولی چون گاهی دل زنکار می­بندد این اثر احساس نمی­شود.
در اینجا به برخی آثار گناهان اشاره می­شود:
الف) گناهانی که مانع استجابت دعا می­شوند عبارتند از: آزردن پدر و مادر، خبث باطن، دو رویی، باور نداشتن به اجابت دعا، به تأخیر انداختن نمازهای واجب تا وقتشان بگذرد، نیکو کار نبودن، صدقه ندادن، بدزبانی و زشتگویی.[19]
ب) گناهانی که مانع بارندگی می شوند  عبارتند از: دروغ گویی حکم رانان، قضاوت ظالمانه قاضیان، شهادت دروغ، کتمان دروغ.[20]
ج) گناهانی که نعمتها را به نقمت تبدیل می کند عبارتند از: زورگویی و سرکشی.
د) گناهانی که پشیمانی به بار می آورد مانند آدم کشی.
و) گناهانی که آبرو و حیثیت را از بین می برد مانند شرابخواری.
ه) گناهانی که جلو روزی را می گیرد مانند زنا.
ی) گناهانی که مرگ را شتاب می دهد مانند قطع رابطه با خویشاوندان.»[21]
پاک شدن گناه
یکی از نعمتهای خدای سبحان این است که مانع ریختن آبروی انسان در برابر اولین و آخرین بنده­هایش می­شود. به همین خاطر هر بنده­ای را که مصلحت باشد با انواع بیماریها و بلاها، پلیدی گناهانش را پاک می­کند.
خداوند به وسیله بعضی چیزها گناهان بنده­اش را پاک می­کند:
1. کیفر دنیوی: کسی که مرتکب گناهی شود خداوند منان او را در این دنیا گرفتار فقر، بلا، و مصیبت می­کند تا از گناهش پاک شود. پیامبر اعظم(ص) می­فرمایند: «هرگاه مؤمن مرتکب گناهانی شود، به سبب آنها به فقر گرفتار شود و اگر آن، گناهانش را پاک نکرد به بیماری مبتلاشود و اگر این نیز گناهانش را پاک نکرد، هنگام مردن به سختی جان دهد تا آن که سرانجام خدا را بدون گناهی که به سبب آن باز خواست شود، دیدار کند و دستور داده شود که او را به بهشت ببرند.»[22]
2. بیماریها: انسان باید شکرگذار خدا باشد. زیرا با یک بیماری معمولی، خداوند می­خواهد گناهش در این دنیا پاک شود و به آتش قهر الهی دچار نشود. امام رضا(ع) می­فرمایند: «بیماری برای مؤمن، تطهیر و رحمت است و برای کافر، عذاب و لعنت، بیماری همواره با مؤمن هست تا آنکه گناهش بکلی پاک شود.»[23] و پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «لحظات درد کشیدن، لحظه­های گناهان را از بین می­برد.»[24] امام سجاد(ع) هرگاه بیماری را می­دید که بهبود یافته است، به او می­فرمود: پاکی از گناهان را به تو تبریک می­گویم، عمل شایسته را از نو آغاز کن.
3. اندوه: سومین عامل پاک کننده گناهان اندوه می باشد. پیامبر اکرم(ص) می­فرمایند: «لحظات نگرانی و اندوه، لحظات کفاره گناهان است. اندوه و نگرانی مؤمن پیوسته با مؤمن هست و زمانی رهایش می­کند که از گناهان پاک شده باشد.[25]
4. کارهای نیک: انسان ساعاتی از شبانه روز را با انجام کارهای نیک می­تواند سبب پاکی گناهانش شود. پیامبر اکرم(ص) می­فرمایند: «هرگاه کار بدی کردی، کار نیک انجام بده که آن بدی را پاک می­کند.»[26]
5. خوش اخلاقی: شخصی که خوش اخلاق است هم دیگران از وی در آسایشند و هم باعث بخشودگی گناهانش می باشد. امام صادق(ع) می فرمایند: «چهار چیز است که هرکس داشته باشد اگر سرتاپا غرق گناه باشد، خداوند، آن گناهان را به حسنه و نیکی تبدیل می­کند؛ راستی، شرم، خوش­اخلاقی و سپاس­گزاری»[27] همچنین عوامل دیگری از قبیل فریادرسی به ستمدیدگان، سجده زیاد، حج و عمره به جا آوردن، صلوات فرستادن بر محمد و آل او و مرگ که باعث پاکی انسان از گناهش می­شود.
گناهان زود کیفر
بعضی گناهان هستند که اگر انسان مرتکب آنها شود کیفر آن گناه زودتر از گناهان دیگر سراغ انسان می­آید. حضرت رسول اکرم(ص) می­فرمایند:
«سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می رسد و به آخرت نمی­افتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبیهای دیگران.»[28]
بلاهای جدید به سبب گناهای جدید
امروزه در جوامع مختلف بیماریها و مصیبتهایی رایج شده است که در روزگاران قدیم اثری از آنها نبود. چرا که بلاهای جدید به سبب گناهان جدیدی است که مردم مرتکب آن می­شوند. حضرت امام رضا(ع) می­فرمایند:
«از امام کاظم شنیدم هرگاه مردمان، گناهان جدیدی که پیش از آن انجام نمی­دادند ایجاد کنند، خداوند بر ایشان بلاهای تازه­ای که آنان نمی­شناسند به وجود می­آورد.»[29]


1 . دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه، چاپ دانشگاه تهران، 1372ش، چاپ اول، ج 11، ص17006
2 . سجادی، دکتر سید جعفر؛ فرهنگ معارف اسلامی، چاپ شرکت مؤلفان و مترجمان ایرانی، 1362ش، چاپ اول، ج2، ص429
3 . جوادی آملی، عبدالله؛ اخلاق در قرآن، قم، اسراء، چاپ6، ج 11، ص161
4 . کلینی، محمد بن یعقوب؛ ترجمه اصول کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، 1383 ش، چاپ اول، ج3، ص585
5 . حرانی، حسن بن شعبه؛ تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404ق، ص204
6 . تمیعی آمدی، عبدالواحدبن محمد؛ تصنیف غررالحکم و در رالکلم، مطبعه مکتب الاعلام الاسلامی، انتشارات دفتر تبلیغات، 1378 ش، چاپ دوم، ص185
7 . کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، ح2، ص272
8 . سوره شوری، آیه 30
9 . مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، 1403ق، ج70، ص362
10. کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365، ج2، ص288
[11] .مجلسی­ِِ،محمد تقی،بحارالانوار،بیروت،دارالوفاء،1403ق،ج68،ص174
12 . محمدی ری شهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1383ش، چاپ چهارم، ج4، ص1885
13. کلینی، محمد بن یعقوب؛ ترجمه اصول کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، 1383 ش، چاپ اول، ج2، ص270
14 . تمیعی آمدی، عبدالواحدبن محمد؛ تصنیف غررالحکم، مطبعۀ مکتب الاعلام الاسلامی، انتشارات دفتر تبلیغات، 1378ش، چاپ اول، ج3131، ص187
15 . مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، 1403ق، ج74، ص427
16 . کلینی، محمد بن یعقوب؛ ترجمه اصل کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، 1383ش، ج3، ص591
17. همان، ص597 و592
18 . کلینی، محمد بن یعقوب؛ ترجمه اصول کافی، مترجم صادق حسن زاده، قم، صلوات، 1383ش، چاپ اول، ج2، ص272
19 . (روایت از امام سجاد) محمدی ری شهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1383ش، چاپ چهارم، ج4، ص1902
20 . شیخ مفید؛ امالی، قم، چاپ کنگره شیخ مفید، 1413ق، ص237.
21 مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، 1403ق، ج70، ص375
22. محمدی ری شهری، محمد؛ ترجمه میزان الحکمه، مترجم حمید رضا شیخی، قم، دارالحدیث، 1383ش، چاپ چهارم، ج4، ص1906 .
23 . شیخ صدوق؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، مترجم صادق حسن زاده، انتشارات فکر آوران، 1384ش، چاپ چهارم، ص443.
24. مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، 1403ق، ج64، ص244
25 . مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، 1403ق، ج4، ص244
26 . شیخ طوسی؛ امالی ، قم، دارالثقافه، 1414ق، چاپ اول، ص186
27 . محدث نوری؛ مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، 1408ق، چاپ اول، ج7، ص157
28 . شیخ مفید؛ امالی، قم، چاپ کنگره شیخ مفید، 1413ق، ص237
29. مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، بیروت، دارالوفاء، 1403، ج7، ص354

منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی