پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          10 اسفند 1389 - 01 March 2011


از جمله بیماری­های معنوی و گناهان قلبی که انسان را از پیمودن راه سعادت باز می­دارد و به ورطه هلاکت می­کشاند، قساوت قلب است.

کلمه قساوت در لغت از ماده «قسی» به معنای سخت شدن و صلابت است و در اصطلاح هرگاه قلب و دل انسان از نرمی، رقت و احساس رحم خالی شود، قساوت و سختی در آن جای می­گیرد.در این حالت انسان حق را نمی­پذیرد و برای آن خاشع نمی­شود، اندرز و انذار در او اثری نمی­بخشد و مناظر رقت انگیز مثل آه مظلوم، ناله یتیم و پریشانی تهیدستان هیچ اثری در او نمی­گذارد و آنها را نادیده و نشنیده گرفته، همانند حیوانی از آنها می­گذرد.[1]
قلب قاسی (با قساوت) آن قلبی است که در برابر حق خشوع ندارد و تاثیری به نام رحمت و رقت به آن دست نمی­دهد.
عوامل قساوت
«قلب، معهد معرفت و مهد محبت است و بهترین معروف و عزیزترین محبوب خداست.هر کاری که ضد معرفت الهی و مباین محبت خدا باشد یا مانع از آن گردد، قلب را به صورت قالب سرد و قاسی در می­آورد.»[2]
آنچه در اینجا ارائه می­شود شمه­ای از علل فراوان قساوت قلب است:
1.کثرت سخن در غیر یاد خدا:زیاده گویی در غیر یاد خدا باعث غفلت انسان می­شود،به طوری که انسان به تدریج از آن مبداء متعال که با همه هستی به سویش می­شتابد، فاصله گرفته و دور می­شود. سخنی که در غیر یاد خدا باشد، بیهوده و لغو است نه تنها نفعی برای انسان ندارد بلکه موجب صلابت دل او می­شود.
پیامبر اسلام(ص) در این باره می­فرمایند:
«زیاد سخن گفتن در غیر یاد خدا را ترک کنید؛ چرا که آن قلب را قسی وسخت می­کند.»[3]
2.آرزو های طولانی:  آرزوها و خواسته­های نفسانی، حجابهای تاریکی است که روی دل انسان را پوشانده، به طوری که نه از خدای خود یاد می­کند، نه جهان پس از مرگ خود را یاد می­کند و نه برای آسایش ابدی و تامین حیات جاودانی خود تلاش می­کند ولی تنها برای تامین حیات فانی و بی­اساس حرکت می­کند.[4] چنین کسی دیگر در دل او برای رحمت الهی جایی باقی نمی­ماند.
امام علی(ع) می­فرماید:
«آرزو هایتان طولانی نشود که نتیجه­اش قساوت و سخت شدن دلهایتان است.»[5]
3.گناه کردن:  گناه کردن یعنی مخالفت با امر الهی. پس هرگاه انسان گناه می­کند و به هوای نفس توجه می­کند، در واقع بر خلاف طبیعت قلبش عمل کرده (قلبی که فطرت او، رقت و توجه به امر الهی است که در اثر همین نرم بودن به قرب الهی نایل می­شود)و در اثر گناه قلب، به قساوت دچار می­شود.
امام باقر(ع) می­فرمایند:
«هیچ بنده­ای نیست مگر آن که در دلش نقطه سفیدی است. هر گاه گناه می­کند در آن نقطه سیاهی پدیدار می­شود، اگر توبه کند آن سیاهی می­رود و اگر دنبال گناه برود، سیاهی افزایش می­یابد تا آنجا که همه سفیدی دل را فرو می­گیرد و چون این سفیدی از سیاهی گناهان پوشیده شد، دیگر صاحب آن دل سیاه به خوبی و صلاح بر نگردد و بلکه کردارهایشان دلهاشان را سیاه و چرکین کرده است.»[6]
4. غفلت: یکی دیگر از عوامل قساوت دل، غفلت است. هرگاه چیزی از خاطره انسان پنهان شود با اینکه آن را می­دانسته، در این حالت انسان از آن چیز غفلت دارد و می­گویند غافل است.انسان اگر از یاد خدا و قیامت و مرگ دور باشد، باعث غفلت او می­شود و این گونه غفلت، قلب را قساوت می­دهد.
امام باقر(ع)می­فرمایند:
«از غفلت دوری کن؛ چرا که در آن (غفلت) دلها قساوت می­یابد.»[7]
5. زیادی ثروت: زیادی مال و ثروت قساوت دهنده دلها است؛ چرا که وقتی انسان به مال و ثروت علاقه­مند و همت او فقط اندوختن مال شد، دلش سخت می­گردد، به طوری که برای پروردگارش خاشع نمی­شود. او گمان دارد ثروت و دارایی تمام نیاز های او را بر طرف کرده است، به همین جهت در خود احساس نیاز به پروردگار نمی­کند و همین امر باعث قساوت دلش می­شود.
امام علی(ع)می­فرمایند:
«زیادی مال و ثروت فاسد کننده دین و قساوت دهنده قلب است.»[8]
6. خواب زیاد: هر انسانی در شبانه روز باید مقداری بخوابد تا خستگی از بدنش رفع شود و برای ادامه فعالیت آماده گردد، اما اگر خواب بر انسان چیره شود کسالت را به همراه دارد و کسالت مانع از اطاعت و بندگی پروردگار می­شود.در نتیجه انسان از خدای خود دور گردیده و قلب او به قساوت و سخت شدن دگرگون می­شود.
امام صادق(ع) در این مورد می­فرمایند:
«خواب از نوشیدن (آب) بسیار است و منشاء زیاد نوشیدن پر خوری است و این دو مانع عبادت خدا می­شوند و قلب انسان را سخت می­کند و از تفکر وخشوع باز می­دارد.»[9]
7. ظلم کردن: ستمگری در حق دیگران علاوه بر پیامدهای شوم اخروی و آثار ناگوار دنیوی که آخرت و دنیای ستمگر را دستخوش نابودی می­گرداند، رقت، نورانیت و لطافت قلب را از بین برده سختی و تیرگی را جایگزین آن می­نماید.
از سفارشات پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع)است که فرمودند:
«یا علی پنج چیز است که دل را سخت می­نماید و هنگامی که دل سخت شود آدمی کفر می­ورزد؛ گناه روی گناه انباشتن، به هنگام سیری غذا خوردن، به مردم ظلم و ستم کردن، نماز را به تاخیر انداختن.»[10]
8. معاشرت با نااهلان: نشست و برخاست با اهل گناه و معاشرت با افراد پست و کوتاه همت در قساوت قلب نقش موثری دارد؛ چرا که انسان را از خدا دور کرده و به تدریج به خلق و خوی همان نا اهلان می­کشاند.
امام صادق(ع)می­فرمایند:
«از معاشرت با اهل دنیا بپرهیزید که آنان دین شما را از بین می­برند و نفاق را بر جای می­گذارند و این (از بین رفتن دین و منافق شدن) چنان دردی است که دوا ندارد و همچنین به همراه خود قساوت قلب می­آورد و خشوع را از شما می­گیرد.»[11]
9. ترک ذکر و یاد خدا: ذکر خدا قلب را اصلاح می­کند و از هر بدی دور نگه می­دارد و ارتباطی بین انسان و خدایش است، پس ترک ذکر و یاد خداوند این ارتباط را قطع می­کند و این امر باعث سختدلی و قساوت است.
امام صادق (ع) می­فرمایند:
«خدا به حضرت موسی وحی کرد که ترک کردن ذکر من، قلب را سخت و قسی می­کند.»[12]
آثار قساوت
1-بالاترین عقوبت: یکی از باعظمت­ترین نعمتهای الهی دل و جان آدمی است که می­خواهد حقائق عالم در آن تابش کند.اگر این گوهر فروزنده، تیره و تار شود دیگر جائی برای تابش حقیقت باقی نخواهد ماند.انسانی که از حقیقت محروم گردد، این خود بالاترین بلا است.امام باقر(ع) فرموده­اند:
«خداوند برای دلها و بدنها کیفرهائی دارد، تنگی در معیشت و سستی در عبادت و به هیچ بنده­ای کیفری بزرگتر از سخت­دلی چشانده نشده است.»[13]
2-مستجاب نشدن دعا:انسان برای پیمودن راه عبودیت باید از الطاف خداوند استعانت بجوید.دعا کردن وسیله­ای است تا مسیر برای پیمودن این راه هموار گردد.
یکی از شرائط دعا کردن نرمی دل و توجه به خداوند کریم است، حال اگر این شرط نباشد شخص قسی و سنگدل دعایش بی فائده است.
امام صادق(ع) فرموده­اند: «خداوند دعای انسان سنگدل و با قساوت را استجابت نمی­کند.»[14]
3- دوری از خداوند: یکی از گرایش­های فطری انسان، بلکه بالاترین و عمیق­ترین گرایش فطری او رسیدن به کمالات معنوی و اوج گرفتن روحش در فضای ملکوت است.انسان می­خواهد به کمالات بیشتری دست یابد، کمال واقعی هم قرب به خدا است و قلبی که سخت شده و توجهی به این ندای فطری خودش ندارد به همین جهت از این کمال دور خواهد بود و در نتیجه از خداوند متعال دور می­ماند. پیامبر اکرم(ص) در این باره فرموده­اند:
«دورترین مردمان از خداوند اشخاص سنگدل هستند.»[15]
4- جلوگیری از رحمت الهی: وقتی دل انسان قساوت پیدا می­کند دیگر رحم و عطوفت او به دیگران کم می­شود؛ چرا که انسان در فطرت خود نوع دوست آفریده شده است و قساوت و سنگدلی بر خلاف طبیعت انسان بوده و در این حالت به دیگران به خصوص کسانی که نیازمند کمک باشند، رحم نمی­کند. در نتیجه خداوند نیز رحم خود را بر آن بنده قطع خواهد کرد.
در روایتی طولانی از امام سجاد(ع)آمده است که آن حضرت فرمودند:
«از گناهانی که مانع از باران آسمان می­شوند، سخت شدن دلها بر انسان­های فقیر و بیچاره است.»[16]
5- شقاوت و بدبختی«عاقبت به شری»: یکی از آثاری که قساوت قلب به همراه دارد، عاقبت به شر شدن است و این بدان جهت است که انسان سنگدل مادامی که این حالت در او هست از تن دادن به تکالیف الهی ابا دارد و از اعمالی که او را به کمال واقعی برساند،نه تنها دور است بلکه نسبت به این کارها بی اشتیاق و سرد است.بنابراین زندگی که بدون اعمال خیر باشد در آخر کار که قیامت است در نامه عمل هیچ کاری که باعث خوشبختی او شود، یافت نخواهد شد و این همان بدبختی و شقاوت است که او گرفتارش شده است.
در روایتی طولانی پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) خطاب می­کنند:
«یا علی چهار خصلت مایه شقاوت است؛ خشک شدن اشک چشم، قساوت قلب، آرزوی دراز، علاقه به باقی ماندن در این دنیا.»[17]
درمان قساوت
مهمترین راه درمان برای قساوت این است که به قرآن کریم و کلمات اهل بیت(ع) رجوع کرد و شفای دل را از آنها طلبید.[18] در اینجا چند راه معرفی می­شود:
1.شناخت عوامل قساوت و ترک آن: [19]یکی از راه­های درمان در هر بیماری (روحی  و جسمی) شناخت اسباب تحقق آن بیماری است تا بتوان به وسیله پیش­گیری و ترک آنها از ابتلا شدن به آن بیماری جلوگیری کرد.
2.شناخت و عمل کردن به اسباب رقت قلب: [20]بعد از بیان راه اول که ترک کردن عوامل قساوت بود نوبت به عمل کردن به عوامل رقت قلب می­رسد؛ چرا که رقت قلب ضد قساوت است.بنابراین با عمل به اسباب ایجاد رقت می­توان قلب را به حالت طبیعی خود یعنی قلبی نرم و خاشع برگرداند که در مقابل حق سر تعظیم فرود می­آورد.
برای آشنایی با راه دوم به چند مورد از اسباب رقت قلب اشاره می­شود که عمل به آنها قساوت قلب را از بین می­برد:
-محبت کردن به یتیم: مردی به رسول­خدا(ص) عرض کرد: من از دست سنگدلی­ام شکایت دارم آن حضرت فرمودند: به یتیمی نزدیک شده و بر سرش دست (مهر ومحبت) بکش و او را کنار سفره­ات بنشان تا دلت نرم شود و بر حاجتت قادر شوی.[21]
-ذکر خدا: امام باقر(ع) فرمودند: به وسیله زیاد ذکر خدا گفتن در خلوت­ها، به رقت قلب روی بیاور.[22]
-یادآوری مرگ: یاد مرگ همواره قلب انسان را از اشتغال به علاقه به امور دنیوی باز می­دارد و باعث نرم شدن و رقت قلب می­گردد.
امام صادق(ع) فرموده­اند: «یاد مرگ شهوات را می­میراند و ریشه های غفلت را می­کند و به دل در وعده های الهی قوت می­بخشد و خوی را نرم می­نماید.»[23]
-خوردن بعضی از میوه ها و حبوبات دل را نرم می­کند.
از رسول خدا(ص) مروی است: «پیغمبری از پیامبران به خداوند از قساوت دلهای قومش شکایت کرد. پس در حالی که در محل نمازش بود خداوند به او وحی فرمود که قومت را به خوردن عدس وادار؛ چرا که دل را نرم و اشک چشم را زیاد می­کند.»[24]
از آن حضرت روایت شده است: هر که دوست دارد دلش نرم شود، بر خوردن انجیر مداومت کند.[25]


[1] - دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین؛ قلب سلیم، دفتر انتشارات اسلامی،1384 ،سوم، جلد اول، ص332
[2] -جوادی آملی، عبدالله؛ تسنیم، مرکز نشر اسراء، 1387 ه.ش، چهارم، جلد5، ص248.
[3] -محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث،1408ه.ق، چاپ اول، ج5، ص287
[4]-دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین؛ قلب سلیم، دفتر انتشارات اسلامی، 1384، سوم، جلد اول، ص341.
[5] -بحار الانوار،ج10، ص100.
[6]-کلینی، محمد بن یعقوب؛اصول الکافی، دارالاسوة للطباعة و النشر، 1376ه.ش، چاپ اول، ج2،ص293.
[7] -مستدرک الوسائل، ج12،ص93.
[8] -همان.
[9] -بحار الانوار، ج73، ص189.
[10] -ینابیع الحکمه، ج4 ، ص441، ح54.
[11] -مستدرک الوسائل، ج8، ص337.
[12] -اصول الکافی، ج2، ص487.
[13] -علامه مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار، لبنان، موسسه الوفاء بیروت،1404ه.ق، ج75، ص176.
[14] -بحارالانوار، ج90، ص305.
[15] -همان، ج68، ص281.
[16] -شیخ حر عاملی، محمد­؛ وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409ه.ق، چاپ اول، ج16، ص283.
[17] -شیخ صدوق،محمد؛ من لا یحضره الفقیه، موسسه انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413ه.ق، چاپ سوم، ج4،ص360.
[18]-قلب سلیم، جلد اول، ص368.
[19] -محدث نوری، حسین؛ دار السلام، قم، انتشارات المعارف الاسلامیه، چاپ سوم، ج3، ص148.
[20] -همان.
[21] -بحار الانوار، ج72، ص5.
[22] -بحار الانوار، ج75، ص164.
[23] -دار السلام، ج3، ص149.
[24] -بحار الانوار، ج63،ص259.
[25] -مستدرک الوسائل، ج16، ص403.


منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی