پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          10 اسفند 1389 - 01 March 2011


مسلماً براي هر فرد و يا گروهي اسرار و امور پنهاني وجود دارد كه آشكار شدن آنها مي تواند ضربات سهمگيني بر پيكرۀ آبرو و حيثيتشان وارد كند حتي مشكلات جاني و مالي فراواني سر راه آنها ايجاد كند. به اين خاطر براي داشتن جامعه و زندگي آسوده بايد از صفت زشت افشاي راز بركنار بود. در ذيل به مطالبي در اين زمينه اشاره مي شود.

راز و سرّ در لغت بمعني پنهان و پوشيده است[1] و افشاء چيزي يعني اظهار كردن آن در ميان مردم؛[2]
در بيان انديشمندان اسلامي برملا ساختن راز اعمّ از كشف و آشكار ساختن عيب است. زيرا راز گاهى از جملۀ عيوب است و گاهى نيست ولي افشاء آن موجب اذيت و اهانت به حق دوستان يا ديگر مسلمانان است؛ خواه آشكار ساختن به گفتار باشد يا به نوشتن يا به رمز و اشاره و خواه آنچه نقل شده از اعمال باشد يا از اقوال و خواه بر كسى كه از او نقل مى‏شود عيب و نقصى باشد يا نباشد و اين عمل (افشاء راز) در شرع، مذموم و صاحب آن در نزد عقل، مورد سرزنش واقع شده است.[3]
افشاي راز از منظر قرآن
در آيات قرآن تعبيراتى ديده مى‌شود كه (نه به دلالت صريح بلكه به دلالت التزامى) از فضيلت رازدارى و زشتى افشاء سرّ خبر مى دهد، از جمله:
در سوره توبه مى‌خوانيم:
«آيا گمان كرديد كه (به حال خود) رها مى شويد در حالى كه هنوز آنها كه از شما جهاد كردند و غير از خدا و رسولش را محرم اسرار خويش انتخاب ننمودند (از ديگران) مشخص نشده‌اند (بايد آزمون شويد و صفوف از هم جدا شود) و خداوند به آنچه عمل مى كنيد آگاه است».[4]
اين آيه می‌فرمايد مسلمانان اسرار خود را به كسانى بگويند كه مطمئن به حفظ آن باشند نه به افراد نامطمئنّى كه افشاء سرّ مى كنند. مفهوم اين سخن آن است كه رازدارى فضيلت است و افشاء سرّ از رذائل محسوب مى‌شود.
در سوره آل عمران نيز آمده است:
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد محرم اسرارى از غير خودتان انتخاب نكنيد، آنها از هرگونه شرّ و فسادى درباره شما كوتاهى نمى كنند...».[5]
در اين آيه خداوند همه مؤمنان را مخاطب ساخته و با فرمان دادن اينكه غير مسلمانان (مخلص و مؤمن) را محرم سرّ خود ندانيد در واقع اشاره‌اى به لزوم حفظ اسرار و نكوهش از افشاء سرّ دارد. منتها اين آيه و آيۀ قبل، ناظر به اسرار شخصى نيست بلكه نظر به اسرار جامعه اسلامى دارد كه افشاى آن ضربه‌اى به مسلمين وارد مى‌كند.
البته در قرآن مجيد در مورد خصوص رازدارى همسران در سوره تحريم بحث مشروحى آمده است و خداوند نسبت به بعضى از همسران پيامبر كه در رازدارى كوتاهى كرده و اسرار بيت رسالت را افشا كرده بودند سرزنش شديدى نموده است.
در اين كه اين راز چه بود بحث هاى مفصلى در ميان مسلمانان است و چون شرح آن به درازا مى‌كشد مى‌توانيد به تفسير نمونه ذيل آيۀ 3و4 سوره تحريم مراجعه فرماييد.[6]
رازدارى و برملا ساختن راز در روايات اسلامى
در احاديث اسلامى دربارۀ رازدارى و ترك افشاى سرّ تعبيرات گوناگونى ديده مى‌شود كه نشان دهنده اهتمام اسلام به اين موضوع است تا آنجا كه اسرار ديگران به منزله امانتهاى آنها شمرده شده و افشاى سرّ به عنوان خيانت در امانت است.
در حديثى از رسول خدا(ص) مى خوانيم: «هنگامى كه شخصى سخنى با ديگرى مى‌گويد سپس به اطراف خود نگاه مى‌كند (كه ديگرى آن را نشنود) آن بمنزلۀ امانت است. (افشاء اين سرّ همچون خيانت در امانت است)[7] در نتيجه تمام رواياتي كه در نكوهش خيانت آمده شامل آن هم مي‌شود.
انگيزه هاى افشاي راز
اين صفت رذيله از ضعف هاى مختلفى كه در بعضى انسان ها موجود است سرچشمه مى گيرد از جمله:
1ـ حسد: افراد حسود براى ضربه زدن به كسى كه مورد حسدشان است سعى در افشاى اسرار آنها دارند تا از اين طريق، آنها در افكار عمومى بى اعتبار شوند يا منافعشان به خطر بيفتد.
2ـ كينه: افراد كينه‌توز براى إعمال كينه‌هاى خود از افشاى اسرار ديگران خوددارى نمى‌كنند تا از آنها انتقام بگيرند.
3ـ كم ظرفيتي و ناداني: كسانى كه گرفتار اين حالاتند هرگز راز نگهدار نخواهند بود.
در حديثى از اميرمؤمنان على(ع) آمده است: «سرّ خود را نزد جاهل نگذار كه توان كتمان آن را ندارد».[8]
4ـ جلب نظر ديگران: اصولا افشاء سرّ و به طور كلى نشر خبرهاى پنهانى و تازه و احياناً شگفت انگيز براى گروهى از مردم جاذبه دارد، و آمادگى زيادى براى شنيدن آن دارند. همين معنى بعضى از مردم را وسوسه مى‌كند كه به افشاء سرّ ديگران بپردازند و نظر شنوندگان منحرف را به خود جلب كنند.
5ـ اشتباه و لغزش: لغزش‌ها و اشتباهات و عدم توجه به سرّى بودن بعضى از مسائل نيز عامل مهم ديگرى در افشاى اسرار است و به همين دليل هر چه افراد رازدار بيشتر باشد احتمال افشاى سرّ، فزونى مى‌يابد، تا آنجا كه امام صادق(ع) از قول شاعر مي‌فرمايد: «هر رازى كه از دو نفر بگذرد فاش مى شود».[9]
6ـ پرحرفى‏: از لابه‏لاى پرحرفيهاى انسان، بسيارى از «اسرار مگو» از زبان مى‏پرد. درمانش نيز كم‏حرفى است.
7ـ دوستى‏: آنان كه روى رفاقت و صميميت، اسرار محرمانه را مى‏گويند و به عواقب آن بى‏توجهند گاهى دوستانه دشمنى مى‏كنند.[10]
عواقب افشاي راز
از جمله عواقبي كه مي توان براي افشاي راز برشمرد عبارتنداز:
1ـ آشكار شدن اسرار خود شخص  بر ملا كننده: در حديثي از امير المؤمنين(ع) مى‌خوانيم: «كسى كه پرده از روى اسرار برادر مسلمانش بردارد خداوند عيوب اسرار او را بر ملا مى‌كند».[11]
2ـ حاكميت روح بي‌اعتمادي در جامعه
3ـ بر باد رفتن مال و جان و آبروي شخص يا معتقدان مكتبي
اگر افشاى اسرار مربوط به جامعه و مكتب و مذهب باشد گاه كشورى را به خطر مى‌اندازد و پيروان مذهبى را گرفتار مى‌سازد، خون هاى بى‌گناهان ريخته مى‌شود و اموال آنها به دست متعصبان غارتگر بر باد مى‌رود.
درمان افشاي راز
براي درمان اين رذيله راهكارهايي بيان شده است. از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:
1ـ توجه به عواقب دردناك افشاى اسرار يكى از عوامل بازدارنده درباره اين رذيله اخلاقى است. همان‌گونه كه دقت در پيامدهاى هر يك از صفات رذيله، عامل بازدارنده‌اى در برابر آن است.
2ـ خشكانيدن ريشه‌هاى اين رذيله اخلاقى يعنى جهل و حسد و كينه توزى و مانند آن راه مهم ديگرى براى درمان است.
3ـ افزايش ظرفيت انسان و گنجايش روح او مى‌تواند كمك به رازدارى و حفظ اسرار ديگران كند.
4ـ انديشه در كيفرهاى سنگين الهى كه افشاى اسرار فرد و جامعه دارد عامل بازدارنده امور ديگرى است.
5ـ توجه به اين نكته كه اگر افشاى اسرار ديگران سبب ضرر و زيان‌هايى به آنها بشود -فاش كننده سرّ به عنوان مسبب آن زيانها، در بسيارى از موارد ضامن آن ضرر و زيان‌ها است- نيز عامل بازدارنده ديگرى است.
‏6ـ هرگاه كسى در صدد آن باشد كه ملكه كتمان اسرار، براي او حاصل شود بايد از اظهار و خبر دادن اموري كه چندان اعتنائى به آنها نيست خود را نگاه دارد و نفس خويش را به اين عادت دهد تا براى او ملكه حاصل گردد.[12]
بايد توجه داشت كه راز، همچون شريان حياتى تو و جامعه توست. پاسدارى از آن هم بر عهده تو است. چه ژرف وزيباست اين كلام حضرت صادق(ع):
«راز تو از خون تو است. پس نبايد جز در رگهاى خودت جارى‏شود» [13]
و مگر «خون‏»، عامل بقاى انسان نيست؟ و اگر خون از بدن برود جان هم پر مى‏كشد اسرار هم همين حكم را دارد.
انواع رازداري
رازدارى بر دو نوع است:
يكى راز ديگران را نگاهداشتن كه ذكر شد و ديگرى اسرار خود را پوشيدن و آشكار نكردن. فاش كردن آنها از ضعف نفس و سستى عقل است. زيرا اسرار آدمى از دو حال بيرون نيست:
گاه مربوط به ضعف‌ها و عيوب اوست و گاه مربوط به پيروزى‌ها و موفقيت‌هايش مى‌باشد، به يقين افشا كردن آنچه مربوط به ضعف و عيب است، اعتبار و حيثيت اجتماعى افراد را زير سؤال مى برد و اى بسا مايۀ سلب اعتماد عمومى و شكست و آبروريزى شود و باعث شماتت دشمنان و اندوه دوستان و خفت در نظر ظاهر بينان گردد و افشا كردن آنچه مربوط به پيروزى‌ها است موجب افزايش عداوت دشمنان و توقّع افراد طمعكار و پست ‏شده؛ آتش حسد را در دل حسودان شعله‌ور مى‌سازد و افراد تنگ نظر و بخيل را براى از بين بردن اسباب موفقيت تحريك مى‌كند.[14]
در مورد افشاى اسرار اولياء اللّه و ائمّه معصومين(ع) نيز روايات بسيار مهمى وارد شده و تأكيد شديد بر كتمان اين اسرار گرديده است.[15]
همچنين اگر در تواريخ مى‌خوانيم كه بعضى از پيشوايان اسلام، جاسوس‌هايى را اعدام كردند به خاطر اين است كه كار آنها، خون‌هاى پاكى را بر زمين مى‌ريزد. از اين رو بايد خون ناپاك آنها بر زمين ريخته شود.
بر هر مسلمانى لازم است كه از آنچه از احوال ديگران مى‏داند سكوت كند، مگر وقتى كه حكايت و نقل آن براى مسلمانى سودمند باشد يا از گناهى جلوگيرى شود.[16]


[1] ـ ج‍وه‍ری‌، اس‍م‍اع‍ی‍ل‌ب‍ن‌ ح‍م‍اد؛ال‍ص‍ح‍اح‌ ال‍ل‍غ‍ه،ب‍ی‍روت‌: ام‍ی‍ری‌، م‌۱۹۸۵ – ۱۳۶8ش،واژه«سرّ»
[2] ـ طریحی،فخرالدین؛مجمع البحرین،تحقیق سید احمد حسینی،المکتبه المرتضویه واژه«سر»،
[3] ـ نراقى‏، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‏‏،1377 ش ،ص :542 ؛ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش،،ج3،ص367
[4] ـ توبه:16
[5] ـ آل عمران:118
[6] ـ مكارم شيرازى، ناصر؛ تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية،1374 ش، چاپ: اول،ج24،ص271
[7] ـ فيض كاشانى،‏ ملا محسن؛ المحجة البيضاء، تصحيح و تعليق، على اكبر غفارى، چاپ : دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ : چهارم‏،1417ق ، ج5، ص 237
[8] ـ عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى؛ غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش،ص321،ح7428،فصل هشتم في كتمان السر.
[9] ـ کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص224،ح9
[10] ـ محدثي؛جواد، اخلاق معاشرت، نشر دفتر تبليغات اسلامي،
[11] ـ عبدالواحد بن محمد تميمي آمدي؛شرح غررالحكم و دررالحكم جمال الدين محمد خوانساري،تصحيح مير جلال الدين حسيني ارموي،نشر دانشگاه تهران،1342ش ، جلد 5، صفحه 371، حديث 8802.
[12] ـ نراقى‏، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‏‏،1377 ش،ص544
[13] ـ علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق،ج72،ص71،ح15
[14] ـ همان ص : 543
[15] ـ علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق،ج26،صص237و238
[16] ـ نراقى‏، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‏‏،1377 ش، ص543



منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی