اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق 11 اسفند 1389 - 02 March 2011
Notice: Undefined index: video in /home/unp/domains/unp.ir/public_html/App/Template/home/per_con.html on line 41
انسان و هر موجود زندهاي با اميد به آيندهاي بهتر زنده است و يأس و نااميدي در مسير زندگي است كه او را از زندگاني بالنده بازداشته به يك عنصر بيخاصيت و بيتحرك تبديل ميكند. در اين مقام مطالبي هرچند كوتاه در مورد اميد و اثرات آن عرضه ميشود.
تعريف اميد
اميد عبارت است از سرور و نشاط قلب به خاطر انتظار آنچه محبوب اوست، به شرط آنكه وقوعش متوقع و منتظر بوده و سببى عقلائى داشته، و انتظار انسان به آين خاطر باشد كه اكثر اسباب آن فراهم است. در اين صورت نام اميد بر اين انتظار، صادق است كه در اين صورت براي رسيدن به آن تلاش خواهد كرد.[1]
اميد از منظر قرآن و سنت
آيات و اخبارى كه باعث اميدوارى مىشود و ترغيب به آن مىنمايد بسيار است كه بر چند قسم تقسيم ميشوند:
قسم اول: آيات و اخبارى كه در آنها از يأس و نوميدى از رحمت خدا نهى شده است.[2]
قسم دوم: احاديثى كه در خصوص رجاء و اميدوارى وارد شده است. چنانكه از حضرت رسول(ص) روايت شده است كه: «خداى تعالى فرمودند كه عبادت كنندگان به عبادتى كه به اميد ثواب من مىكنند مطمئن نشوند. به درستى كه اگر نهايت سعى خود را در عبادت بكنند و در تمام عمرشان، خود را در مسير بندگى من به زحمت بيندازند در مقابل آنچه از نعمتهاي بهشت من و از درجات والايي كه در نزدم است از من مىخواهند باز حق عبادت مرا بجا نياوردهاند و مقصّر خواهند بود و ليكن بايد به رحمت من مطمئن بوده به فضل و كرم من اميدوار باشند و مطمئن و خاطر جمع به حسن ظن به من باشند كه هر گاه چنين باشند رحمت من ايشان را در مىيابد و خشنودى و آمرزش خود را به آيشان مىرسانم و خلعت عفو خود را به ايشان مىپوشانم. به درستى كه منم خداوند رحمن و رحيم و به اين نام خود را ناميدهام».[3]
قسم سوم: از چيزهائى كه باعث اميدوارى مؤمنين است آن است كه در آيات قرآني و احاديث نبوي تصريح شده كه ملائكه مقرّب و انبياء مرسل(ص) براى طايفۀ مؤمنين طلب مغفرت مىنمايند و از خدا آمرزش ايشان را مىطلبند[4] و البته دعاى ايشان مقبول درگاه پروردگار است.
چنانكه حضرت رسول(ص) فرمودند: «حيات و مرگ من براى شما خير است. اما در حيات، براى شما احكام شريعت را بيان مىكنم و طريقه و آداب را به شما مىآموزم و اما بعد از مرگم، اعمالى كه از شما صادر مىشود بر من عرضه مىكنند. آنچه را كه ديدم نيك است حمد خدا را مىكنم و آنچه را كه ديدم بد است طلب آمرزش آن را از خدا مىكنم».[5]
قسم چهارم: در روايات آمده است كه چون بنده گناهى كند ملائكه در نوشتن آن تأخير مىكنند كه شايد نادم و پشيمان شود و استغفار كند.[6]
قسم پنجم: از امورى كه وسيله نجات مؤمنان و باعث اميدوارى گناهكاران است شفاعت پيامبر اكرم(ص) و ائمه طاهرين (عليهم السلام) است. چنانچه خداوند مهربان به آن برگزيدۀ جهانيان وعده داده كه شفاعت او را قبول خواهد فرمود.
«هر آينه زود باشد كه پروردگار تو، اين قدر به تو بخشش و عطا كند كه تو راضى و خشنود شوى»[7].
در تفسير اين آيه بيان شده كه «محمد(ص) راضى نخواهد شد كه يك نفر از امت او در جهنم باشد».[8]
قسم ششم: بشارات و مژدههائى كه به شيعيان داده شده است كه ايشان در جهنم هميشگي نخواهند بود و دوستى پيغمبر و اهل بيت، ايشان را از عذاب خلاص خواهد كرد هر چه قدر گناه كه داشته باشند.
قسم هفتم: آياتى كه دلالت مىكند بر اينكه خداوند عالم آتش جهنم را به جهت كفار خلق كرده و به غير از دشمنان خدا كسى داخل جهنم نخواهد شد و دوستان خود را به آن مىترساند.[9]
قسم هشتم: آنچه كه در خصوص وسعت عفو و مغفرت خداوند وارد شده است. در احاديث وارد شده است كه «در روز محشر خداوند عالم چنان آمرزش و مغفرت كند كه به خاطر هيچ كس خطور نكرده باشد تا اينكه شيطان هم به طمع افتد.»[10]
قسم نهم: اخبارى رسيده است که هر بلا و ناخوشى و مرضى كه در دنيا به مؤمن مىرسد حتى پاى او كه به سنگى بخورد كفارۀ گناه او مىشود.[11]
قسم دهم: اخبارى كه وارد شده است در خصوص اينكه «با وجود ايمان، گناهى ضرر نمىرساند. همچنان كه با وجود كفر، هيچ عملى نفع نمىبخشد.»[12] اينكه گاهی است كه خداى تعالى به جهت مقدار ذرهاى از ايمان، با عمل خوبى از اعمال صالحه، بنده را مىآمرزد و داخل بهشت مىكند.
قسم يازدهم: رواياتي كه در تشويق به حسن ظن به خدا رسيده است.[13]
قسم دوازدهم: احاديثى وارد شده است که در روز قيامت، كفار و دشمنان اهل بيت رسالت، فداى مؤمنين و شيعيان خواهند شد و گناهان شيعيان را به پاى ايشان نوشته آنها را به عوض ايشان به جهنم خواهند برد. در احاديث اهل بيت وارد است که «ناصبين و دشمنان ما را به سبب ظلمى كه به شيعيان ما كردهاند و بدى ايشان را گفتهاند فداى ايشان خواهند كرد».[14]
آنچه گفته شد دربارۀ رجاء و اميدوارى به رحمت و مغفرت بعد از طاعت و عبادت است و بدون آن غرور و حماقت است.[15]
اميد يا بيم، كدام بهتر است؟!
برنامه دين مبين اسلام در مورد حالت خوف و رجا اين است كه بايد يك نوع توازن و تعادلى در اين دو صفت ايجاد شود.[16]
جامى گويد:
غرّه مشو كه مَركب مردان مرد را درسنگلاخ باديه، پىها بريدهاند
نوميد هم مباش كه رندان جرعه نوش ناگه به يك ترانه به منزل رسيدهاند
بلى، چون معاصى و غرور بر مردم، بخصوص بر مردم اين زمان، غالب است شايستهتر است كه خوف بر آنان غلبه داشته باشد؛ به شرط آنكه آنان را به نااميدى و قطع عمل نكشاند بلكه ايشان را به عمل وادارد و شهوات را بر آنها تلخ و ناگوار سازد و آنان را به كنارهگيرى از دنيا فرا خواند. پس با وجود غلبۀ معاصى بر طاعات شكّى نيست كه خوف شايستهتر است. البتّه پيش از آنكه مُشرف بر مرگ شده باشند و امّا در وقت مردن مفيد به حال آنها اين است كه رجاء و خوش گمانى غالب باشد، و انسان به اخبارى كه در زمينه رجاء و اميدوارى رسيده مشغول گردد تا شوق لقاء حضرت ذو الجلال بر او فزونى گيرد و از ملاقات با پروردگار هراسان نباشد. زيرا كه خوف فی نفسه از صفات نيك نيست بلكه تازيانۀ عمل است و به اين خاطر بر آن سفارش شده كه آدمى را از شهوات و معاصى باز دارد و چون وقت عمل بپايان رسد ديگر وجهى براى وجود آن باقى نمي ماند تا مايه كدورت لقاء محبوب و لذت انس با او گردد. بلكه در اين حال ضررش بيش از نفع آن است و بخاطر همين گفته شده كه عمل بخاطر رجاء، بالاتر از عمل بخاطر خوف است. زيرا رجاء، محبت انسان را به معبود زيادتر مىگرداند و لذت انس با او را بيشتر مىنمايد.[17]
راههاي تقويت اميد
1ـ توجه در آيات و روايات مرتبط: بررسى آيات[18] و اخبارى كه درباره فضیلت رجاء وارد شده مخصوصاً دقت در عباراتى كه در ادعيه ائمه هدى عليهم السّلام آمده[19] براى كسى كه در جستجوى رجا است داروي نيكويي است.[20]
2ـ تأمل و تفكر در نعمتهاي بي پايان خداوند: يعني در نعمتهاى شگفتآور او كه در اين دنيا نصيب بندگان خود كرده، تأمّل و تفكّر كند كه چگونه خداوند آنچه را كه براى ادامۀ زندگى آنها ضرورى است آماده ساخته است بلكه هيچ چيز جزئى را كه گاه و بيگاه بدان محتاجاند و بودن آنها بهتر است رها نكرده است. بالاترين چيزى كه باعث اميدوارى بندگان میشود اين است كه خداى تعالى خير محض است و هيچ شرّى در او وجود ندارد و بخشايندۀ على الاطلاق است و خلق را آفريده تا بر ايشان جود و احسان كند.
از خير محض جز نكوئى نايد خوش باش كه عاقبت نكو خواهد شد[21]
3ـ ايمان: حضرت يعقوب(ع) به فرزندان خود گفت: «اى فرزندان، برويد (به سرزمين مصر) و از حال يوسف و برادرش تحقيق كنيد و از رحمت بىمنتهاى پروردگار نااميد نباشيد كه هرگز به غير از افراد كافر هيچ كس از رحمت خداوند مأيوس و نااميد نمىشود».[22]
4ـ حب الله : نزديكترين بندگان به خدا كسى است كه او را بيشتر دوست داشته باشد. زيرا دوستى اميد را در دل افزون مىكند. چرا كه دوستدار، مشتاق و اميدوارِ وصال به محبوب خويش است.[23]
آثار اميد
1ـ افزايش محبت : همانطور كه قبلاً اشاره شد.[24]
2ـ مراقبه بر اعمال خود: در روايت آمده كه هر كس اميدوار بچيزى باشد در طلب آن بكوشد و هر كس از چيزى بترسد از آن گريزان است.[25]
3ـ احساس لذت از مناجات با خدا: از ديگر آثار اميد احساس لذت از رو به خدا كردن و بهرهمندى از مناجات او و خشوع در تملّق اوست.
[1] ـ جباران، شيخ محمدرضا؛ اخلاق (ترجمهى اخلاق)، انتشارات هجرت، چاپ : چهارم،: 1378 ش، ص : 380 ؛ فيض كاشانى، ملا محسن؛ المحجة البيضاء، تصحيح و تعليق، على اكبر غفارى، چاپ: دفتر انتشارات اسلامى، چاپ : چهارم،1417ق، ج 7، ص 249; نراقى، ملا مهدى؛ جامع السعادات، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت، چاپ : چهارم،: تصحيح و تعليق، سيد محمد كلانتر ج 1، ص 290
[2] ـ زمر:53
[3] ـ کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص71،ح1
[4] ـ غافر:77
[5] ـ علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق ،ج17،ص149،ح45
[6] ـ کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص437،ح1 و2
[7] ـ ضحی:5
[8] ـ طبرسى فضل بن حسن؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق: با مقدمه محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، چاپ: سوم،1372 ش، ج10،ص765
[9] ـ زمر:16؛آل عمران:131؛الليل:15 ـ 16
[10] ـ فيض كاشانى، ملا محسن؛ المحجة البيضاء، تصحيح و تعليق، على اكبر غفارى، چاپ : دفتر انتشارات اسلامى، چاپ : چهارم،چاپ دوم،ج7،ص264
[11] ـ همان ص259
[12] ـ کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص463
[13] ـ بحار، علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق،ج70،ص395
[14] ـ علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ق، ج7،ص190،ح51
[15] ـ نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش، صص:203 ـ 209
[16] ـ کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش، ج : 2 ص : 87،ح6
[17] ـ ملكى تبريزى، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پيام آزادى، چاپ : هشتم،1378 ش ،ص : 257 ؛ مجتبوى، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش،ج2،ص316
[18] ـ همچون سوره حجر:56،شوری:28و...
[19] ـ مانند دعاي كميل،ابوحمزۀ ثمالي و...
[20] ـ نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش ،صص :214و 215 ؛ ملكى تبريزى، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پيام آزادى، چاپ : هشتم،1378 ش ص254
[21] ـ مجتبوى، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش،ج : 2 ص : 318 ؛ جباران،محمدرضا؛ اخلاق (ترجمهى اخلاق)، مؤسسهى انتشارات هجرت، چاپ : چهارم،1378 ش ،ص : 386 ؛ نراقى، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم،1377 ش صص :214و 215
[22] ـ يوسف:87
[23] ـ مجتبوى، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى، انتشارات حكمت، چاپ : چهارم، 1377 ش،ج : 2 ص : 315
[24] ـ ملكى تبريزى، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پيام آزادى، چاپ : هشتم،1378 ش، ص : 257
[25] ـ ترجمهاخلاق ص : 382 ؛ ملكى تبريزى، ؛میرزا جواد آقا؛ أسرار الصلاة، رضا رجب زاده، انتشارات پيام آزادى، چاپ : هشتم، 1378ش، ص : 244
منبع : پژوهه
Notice: Undefined index: video in /home/unp/domains/unp.ir/public_html/App/Template/home/per_con.html on line 44