پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          11 اسفند 1389 - 02 March 2011


با توجه به اينكه اين سراي خاكي، بازار و سوداخانۀ ديار بقا و جايگاه هميشگي بشر است و هر چه را در اين بازار عرضه كنيم ثمرۀ آن را به صورت مختصر در اينجا و ميوۀ رسيده­اش را در آخرت مي چينيم ديگر ما را مجال آن نيست كه عمر، اين متاع ارزشمند را به آساني در بوتۀ نيستي از كف دهيم. تضییع عمر علل و عواملی دارد که پرگويي و بيش از اندازه گفتن از جملۀ آن عوامل است.
تعریف پرگويي
سخن بيهوده گفتن يعنى تكلّم درباره چيزى كه نه فايده دنيوى دارد و نه سود اخروى و پرگوئى و هرزه‏ گوئى اعمّ از آن است. يعني پرگويي هم شامل سخن بى‏فايده مي­شود و هم سخن بيش از مقدار نياز را دربر مي­گيرد. كسى­كه مى‏تواند با يك كلمه مقصود خود را برساند، اگر دو كلمه بگويد كلمه دوم زيادى است. يعنى زياده بر نياز است و شكّى نيست كه سخنان بى‏فايده گفتن مذموم است اگر چه گناه و حرام نباشد[1] چراکه:
«دو چيز تيرۀ عقل است گفتن به وقت خاموشي و خاموشي به وقت گفتن»
منشأ پرگويي
پر گویی دارای اسبابی است که به صورت خلاصه به آنها اشاره می­شود :
1ـ طمع در شناخت چيزهاى بى‏فايده
سبب پر حرفى و هرزه گوئى گاهی حرص و طمع در شناختن امور بي­ثمر است كه نه دردي از دنياي او را دوا مي­كند و نه سودي به حال آخرتش دارد بر فرض که ضرري نداشته نباشد. علاوه بر اینکه می­بینیم ضرر معمولاً یار و رفیق اوست.[2]
2ـ خوش مشربی کردن
گاهی نیز دلیل آن بذله‏گوئى و يا خوش مشربى نمودن است تا مردم به مصاحبت و همراهی با او علاقمند شده به او رو كنند.[3] مردمي كه به قول امام خميني(ره) قلبشان به اندازه­اي كوچك و ناچيز است كه اگر گنجشكي آن را بخورد سير نمي­شود.[4]
3ـ گذران وقت
عده ای نیز به وسيله نقل و حكايت حالات و داستانهاى بى‏فايده در صدد وقت گذرانى و اتلاف عمر هستند.
كاشكي قيمت انفاس بدانستندي      تا دمي چند كه ماندستي غنيمت شمرند
با اندك توجّهي فهميده مي­شود كه اين‏ها همه از پستى و زبونى قوه حیوانی شهوانی است. زيرا انگيزۀ آن جز مجرّد ميل و هواى نفس نيست.[5]
آثار فردی پرگویی
1ـ سقوط در آتش جهنم
اميرالمؤمنین علي (عليه السلام) در سخني پرمغز كه فقط همچو اويي ياراي بيان آن را دارد ثمره و نتيجۀ اين صفت زشت را به تصوير کشیده مي­فرمايد:
«كسي كه زياد سخن بگويد زياد هم اشتباه مي­كند و هركسي كه بسيار اشتباه كند، شرم و حياي او اندك مي­شود و آنكه شرم او اندك، پرهيزگاري او نيز ناچیز خواهد بود و كسي­كه پرهيزگاري او اندك باشد دلش مرده و آنكه دلش مرده باشد در آتش جهنم سقوط خواهد كرد».[6]
به این خاطر است که می بینیم فردی مثل ربيع پسر خثيم، روشش آن بوده كه در اوّل هر روز، پارچه كاغذى پيش خود مى‏گذاشت و هر چه مى‏گفت، مى‏نوشت و در شب نوشته‏ها را مى‏خواند و با نفس خود محاسبه مى‏كرد و مى‏گفت: آه كه نجات يافتند خاموشان و كم گويان و ما بسيارگو، مانده‏ايم در عين تقصير و گناه.[7]
2ـ دوری از اهل بیت
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«دشمن‏ترين شما نزد ما و دورترين شما از ما در آخرت پرگويان استهزاء كننده متكبّرند».[8]
3ـ افتادن در انواع گناهان و خطایا
يكى از بزرگان گويد: «هركه پرگوئى كند دروغش بسيار است»[9] و دروغ هم که طبق روایات کلید تمام ناپاکیها و زشتیهاست.[10]
4ـ همراهی با خواهشهای نفسانی
كه نفس آدمى ذاتاً، ميل به شنيدن سخنان لغو و بیهوده دارد و رها و یله گذاشتن زبان، پیروی و همراهی با این خواهش نفسانی است.
5ـ قساوت قلب
در برخی از خطابات قدسی ـ آن­گونه که در کتاب جواهر السنیه نقل شده ـ آمده است: «اگر در دلت قساوت و در بدنت بیماری و در دارائیت کمبود و در روزیت محرومیتی یافتی بدان که آنچه را مربوط به تو نبوده بر زبان رانده ای» یعنی گفتاری بی­فایده گفته است چه برسد به گفتاری که حرام باشد.[11]
6ـ فرو رفتن در باطل
فرو رفتن در باطل، ذكر و نقل گناهانى است كه در گذشته واقع شده، فقط براى ميل و خواهش نفس، بى‏آنكه نيازى به گفتن آنها باشد. مثل حكايت احوال زنان بدكار و مجالس شراب و رفتار اهل فسق و عيّاشى و اسراف ثروتمندان و تكبّر و گردنكشى پادشاهان و عادات و مراسم زشت و ناپسندشان و احوال مذموم و ناشايست آنان.[12]
7ـ تباهی سرمایه عمر
زیاده گویی ناپسند است و راز مذموم بودن آن اين است كه موجب تباه شدن وقت و مانع ذكر و فكر مى‏گردد و بسا كه از گفتن «لا اله الا اللّه» يا «سبحان اللّه» كاخى در بهشت بنا شود يا از «فكرى» نسيمى از نفحات رحمت الهى بر دل آدمى بوزد. پس كسى كه مى‏تواند گنجى به دست آورد اگر آن را رها كرده به جاى آن كلوخى بردارد كه هيچ سودى از آن حاصل نمى‏شود زيانكار است و هر كه ذكر خدا و تفكّر درباره شگفتيهاى قدرت او را ترك كند و مشغول مباح بى‏فايده شود اگر چه گناهى نكرده سودى بزرگ را از دست داده است. [13]
8ـ نشانۀ غفلت و هلاکت صاحبش
و يكى ديگر از بزرگان گفته است: «مردم درباره دو خصلت هلاك مى‏شوند:
«زيادى مال و زيادى گفتار».[14]
9ـ سخن چینی و افشاء راز
گاهى انگيزۀ سخن چینی و افشاء راز، تفريح و سرگرمى و وقت گذرانى و پرگوئى است. چرا که در حین پرحرفی رازی از کسی برملا شده، پردۀ سری از اسرار پنهانی او دریده می­شود.[15]
صمت و کم حرفی
ضد بيهوده‏گوئى و زياده و هرزه گوئى يا خاموشى است و يا سخنان سودمند گفتن. خواه مربوط به دين باشد يا دنيا. فوائد خاموشى و ستايش آن نیز بیرون از حد و شمارش است. از پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده است:
«از نيكوئى اسلام مرد، اين است كه چيزهاى بى‏فايده را ترك كند».[16]
«خوشا آنكه زيادى زبانش را نگاه دارد و زيادى مالش را انفاق كند»[17]
درمان پرگویی
علاج اين خوى ناپسند معجونی مرکب از علم و عمل است. اما از حيث علم اين است كه مذمّت آن را چنانكه گذشت به خاطر آورد و ستودگى ضد آن، يعنى خاموشى را متذکر شود و به ياد آورد كه مرگ در پيش روى آدمى است و در مورد هر كلمه‏اى كه مى‏گويد مسئول است و اين كه نَفسهاى انسان سرمايه كسب سعادت است و زبان دامى است كه به آن مى‏توان حوران بهشتى را به دام آورد و از دست دادن و تباه ساختن آن زيانكارى است.
از حيث عمل اين است كه تا حدّ امكان از مردم گوشه‏گيرى اختيار كند و خود را به سكوت و خاموشى حتّى نسبت به چيزهائى كه اندك فايده‏اى دارد وادار سازد تا زبانش به ترك سخنان بيهوده عادت كند و درباره هر سخنى كه مى‏خواهد بگويد نخست نيك بينديشد، اگر فايده‏اى دينى يا دنيوى دارد بگويد وگرنه خاموش باشد.[18]
نتیجه اینکه پرگویی، زبان گشودن است به سخنان بی فایده و همچنین کلامی که بیش از مقدار نیاز باشد که همۀ اینها حکایت از ضعف نفس و زبونی آن دارد.


[1] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش ،ج3،ص246
[2] ـ نراقى‏، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‏‏،1377 ش ،ص453
[3] ـ همان
[4] ـ امام خمینی،روح الله؛چهل حدیث، چاپ دفترتنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،چاپ بیستم،1378ش
[5] ـ مجتبوی،سید جلال الدین؛علم اخلاق اسلامی(جامع السعادات)،انتشارات حکمت،چاپ چهارم،1377ش
[6] ـ سيد رضي؛نهج البلاغة،تصحيح صبحي صالح،انتشارات،چاپ،حكمت 349
[7] ـ گیلانی،عبد الرزاق؛شرح مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه،تصحیح رضا مرندی،انتشارات پیام حق، چاپ اول،1377ش،ص199
[8] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش ،ج2،ص423
[9] ـ همان،ج2،ص247
[10] ـ « جعلت الخبائث في بيت و جعل مفتاحه الكذب»عطاردی،عزیز الله؛ مسند امام حسن عسگری،نشر مؤتمر العالی للإمام الرضا(ع)،1410ق،،ص288؛ علامه مجلسی،محمد باقر؛بحارالأنوار،المکتبه الإسلامیه،1389ق،ج78،ص377
[11] ـ علامه بحرانی؛ره توشه ،ص36
[12] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش ،ج3،ص243
[13] ـ همان،ص245
[14] ـ همان،ص :  248
[15] ـ همان،  ص :  368
[16] ـ علامه مجلسی،محمد باقر؛بحارالأنوار،المکتبة الإسلامیة،چاپ دوم،1405ق، ،ج71،ص277،ذیل ح10
[17] ـ همان،ص283،ح34
[18] ـ مجتبوى‏، سيد جلال الدين؛ علم اخلاق اسلامى،‏ انتشارات حكمت، چاپ : چهارم‏، 1377 ش ،ج : 3  ص :  250؛ گيلانى‏،عبد الرزاق؛ شرح مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، تصحيح رضا مرندى، انتشارات پيام حق‏، چاپ : اول‏،1377 ش ،ص 198


منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی