اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق 11 اسفند 1389 - 02 March 2011
در نهاد گروهي از افراد، أخلاق زشتی وجود دارد كه پيوسته آنها را به تجسس در لغزشها و تحقيقات پيرامون اسرار مردم برميانگيزد و به انتقاد و بدگوئي از آنها كه با سرزنش و استهزاء آميخته است تشويق و ترغيب ميكند با اينكه خود داراي عيوب فراواني هستند و نواقص در وجودشان بر فضائل چيرگي دارد.
تعريف تجسس
ابن اثير مىنويسد: تجسس، جستجو كردن از چيزهاى پنهانى است و بيشتر در كشف امور شرّي كه مخفي هستند استعمال مىشود و جاسوس به كسى گفته مىشود كه بديهاى پنهان مردم را پىگيرى مىكند.[1] مرحوم شهيد ثانى نيز در تعريف اصطلاحي آن مىفرمايد: معنى تجسّس اين است كه بندگان خدا را زير پرده ستّاريّت پروردگار رها نكنى و پرده از روى كار آنان بردارى و آنچه را كه خداوند پوشيده داشته است آشكار كنى كه اين كار وسيله كسب اطلاع از امور مخفى آنها و پرده برداشتن از روى اسرارشان مىشود و در نتيجه آنچه بر تو پوشيده بود آشكار مىگردد كه اگر مخفى بود دل و دينت سالمتر مىماند[2].
تجسس از منظر قرآن و سنت
خداوند حکیم در قرآن کریم از این عمل زشت در ضمن منع از گناهان دیگر می فرماید:
« يا أَيهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا...»[3]
(ای مومنان از بسیاری از گمانها بپرهیزید که بعضی از ظنون گناه است و تجسس نکنید...). به عبارت دیگر از جمله شروط ایمان عدم دخالت و تحقیق بیجا در امور مسلمانان است و با صيغه نهي كه آمده دلالت بر حرمت تجسس مي كند و حتي بر اساس آيه ميتوان به گناه كبيره بودن آن حكم كرد:
« كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم باايمان شيوع يابد، عذاب دردناكي براي آنها در دنيا و آخرت است...» [4]
زيرا يكي از راههاي تشخيص كبيره بودن گناهي آن است كه در قرآن يا روايت، وعده عذاب اليم و سخت در مورد آن داده شود.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز میفرماید:
لغزشهای مؤمنین را جستجو نکنید: زیرا کسیکه بدنبال لغزشهای برادر مؤمنش باشد خدای تعالی گناهان او را پیگیری میکند و هر کس که خدای تعالی گناهانش را پیگیری کند او را مفتضح و رسوا میسازد هرچند در داخل خانهاش باشد.[5]
در جايي ديگر رسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) در ضمن حديثى فرمودند:
«و لا تحسّسوا و لا تجسّسوا و لا تناجشوا و لا تحاسدوا و لا تباغضوا و لا تدابروا و كونوا عباد اللّه إخوانا»[6].
تحسّس و تجسّس نكنيد و در صدد كشف عيوب مردم نباشيد و نسبت به هم حسد و كينه نورزيد و از يكديگر روى برنگردانيد و اى بندگان خدا با هم برادر باشيد.
نكتهاى كه ذكر آن مفيد به نظر مىرسد اين است كه تجسس و تحسس هر دو به معناى جستجو كردن است با اين تفاوت كه معمولاً تجسس در امور شرّ گفته مىشود ولى تحسس در امور خير به كار برده مىشود.[7] قرآن مجيد نيز از قول حضرت يعقوب نقل مىكند كه به فرزندانش فرمود: اى فرزندان من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد.[8]
انواع تجسس
گناه و خلاف یا فردی است یا اجتماعی. یعنی یا ضرر و زیانش تنها به خود گناهکار بر میگردد و یا در سطح جامعه فساد بر میانگیزد.
اگر گناه از نوع اول باشد مورد تجسس حرام است؛ از هر نوع که باشد حتی عقیدتی مثلاً انکار خدا، انکار اسلام، گرایش به عقاید و ایدئولوژیهای شخصی، زیرا گناهی فردی است و اسلام با اجبار کسی را به عقیدهای دعوت نکرده است:
«لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي»[9]
حتي پاسبان و پليس كه وظيفه اوست تا جلوي خلافها را بگيرد مشروط به آن است كه عمل منكر وخلاف، بدون تفحّص و تجسّس براي او ظاهر و آشكار باشد وإلّا واجب نبوده، تجسّس از آن روا نيست. مانند باز كردن در بسته و مخفیانه گوش دادن تا معلوم شود كه صدائى كه مىآيد گناه است يا نه، يا بوئيدن دهان كسى تا معلوم گردد كه شراب خورده يا نه، يا از كسى بخواهد آنچه در زير جامه دارد نشان دهد كه آيا مثلاً آلت قماري يا موسيقي مطربي دارد يا نه؟[10]
همچنین از تجسس زیاد در امور مربوط به خانواده و همسر و اهل و عیال نیز منع شده است.[11] چرا كه خود را مبتلاي به سوء ظن و او را به فكر زشتي رهنمون ميگردد.[12]
اما گناه اجتماعی ممنوع است مطلقاً از هر نوع که باشد: مانند فسق و فجورهایی که ضررش متوجه دیگران است در مسائل جنسی، اخلاقی، ایذاء همسایه و... تا مسائل بالای فکری که کسی برای نشر عقیده ضد اسلامی شروع به شبکه سازی بکند. گروه گرایی و ایجاد تشکل و مبارزه با اسلام، اینها ممنوع است و باید در مورد آنها تجسس و تحقیق و بررسی های لازم به عمل آمده اقدامات مورد نیاز انجام گيرد. مسأله جاسوسی در این موارد با کلمه عیون در روایات موجود است و باید هم باشد و پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) هم، چنین افرادی در اختیار داشتند؛ چرا که اگر اینگونه نباشد هیچ نظامی یک روز هم باقی نمیماند.
علاوه بر اينکه تحقیق و خبرگیری سلاطین از حال رعایای خود[13] و بحث و بررسی در مورد ادیان دیگر برای شناخت راه حق[14] و اشتغال و جستجوی سالک إلی الله و مؤمن حقیقی در مورد گناهان و لغزشهای خویش[15] از این مقوله بوده عملی پسندیده و مورد تأیید هستند.
انگيزه و عوامل تجسس
تجسّس كردن از حال درونى افراد از ثمرات سوء ظن است. براى اينكه قلب انسان با بدبين شدن تنها قانع نمىشود بلكه او را وا مىدارد كه در مورد افراد تحقيق و جستجو كند كه نتيجه اين تحقيق اين است كه سرگرم عيب جويى و تجسّس شود.
تجسس در موارد ممنوعه، معمولاً از نتایج عداوت و حسادت نيز ميباشد كه به جهت تسلی خاطر خود در پي كشف عيوب دشمن خود بوده تا با منتشر كردن آنها باعث رسوايي او گردد.[16] علاوه بر آن گاهي شخص به خاطر «احساس حقارت و خباثتي» كه در اوست و در اثر غرور و خودخواهي، تحريك و تقويت ميشود در صدد برملا كردن زشتيهاي ديگران به پا ميخيزد كه اگر خود نميتواند به ديگران برسد اقلاً آنها را پايين كشد.[17]
آثار تجسس
شخصي که همت و تلاش خود را در جهت زير نظر گرفتن دوستان و آشنايان خود صرف ميكند تا نقطه ضعفي از آنها بیابد قهراً فرصت كافي براي بررسي اعمال و رفتار خويش پيدا نميكند و بدين وسيله از رفتن به راه پاكي و و ارستگي باز ميماند و اين عدم تزكيه از سويي و غيبت يا مسخره و استهزايي كه در پي يافتن عيوب و نواقص ديگران مرتكب ميشود از سوي ديگر، ثمرهاي جز تفرقه و به هم خوردن روابط دوستي نميتواند داشته باشد. بنابراين كسي كه شيوهاش عيب جويي است نميتواند براي خود دوستان واقعي بيابد و در پناه محبت و عنايت آنها قرار گرفته از سرچشمه عواطف و احساساتشان سيراب گردد.[18]
از همه بدتر اينكه خود يقيناً در گذر زمان مبتلاي به آن عيوب خواهد شد.[19]
كسى كو با كسى بدساز گردد بدو روزى همان بد باز گردد
درمان تجسس
ابتدا بايد در آيات و روايات و مفاسدي كه در رابطه با اين صفت خانمانسوز بيان شده است دقت و تأمل كرده، عزم و تصميم راسخ خود را در اصلاح آن بگيرد، آنگاه در ميدان عمل وارد شده از خداوند توفيق مبارزه با آن را بخواهد و چون معمولاً منشأ و مقدمه تجسس، سوءظن است پس بايستي در صورت بروز سوء ظن آن را به فراموشى سپرده، از پىگيرى و ترتيب اثر دادن آن دورى بجويد و كار برادر دينى خود را حمل بر صحّت كند. از طرف ديگر خود را مشغول شناسايي عيوب و زشتيهاي خود و اصلاح آنها كند تا نفس فراغتي نيابد. « اگر نفس را مشغول نكني او تو را مشغول مي كند».
تجسس صفتي است كه از سوء ظن و يا خباثت باطني سرچشمه گرفته و شخص را به عيب جويي در مورد امور پنهان طرف مقابل تشويق و ترغيب ميكند و خارى كه به پاى كسى رفته زود مىبينند، ولى شاخ درختى را در چشم خود بر نميتابد.
[1] ـ ابن أثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر،تحقیق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی،مؤسسه اسماعیلیان قم ،لغت «جسس»
[2] ـ شهيد ثاني؛كشف الريبه،ص9،بنقل از مهدوي كني؛نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي،دفتر نشر فرهنگ اسلامي،چاپ هفتم،1376ش،ص164
[3] ـ سوره حجرات آیه 12
[4] ـ نور:19
[5] ـ کلینی ،یعقوب،اصول کافی ، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الاسلامی،چاپ ششم،1375ش،جلد2،ص 355
[6] ـ مهدوي كني؛نقطه هاي آغاز در اخلاق عملي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي،چاپ هفتم،1376ش،ص165
[7] ـ طباطبائی،سید محمد حسین؛المیزان فی تفسیر القرآن،دارالکتب الإسلامیه،چاپ سوم،1394ق،ج18،ص352
[8] ـ يوسف:87«يا بَنِىَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أخيهِ...»
[9] ـ سوره بقره آیه 255
[10] ـ نراقی،ملامهدی؛جامع السعادات،تعلیق و تصحیح سید محمد کلانتر،مؤسسه الأعلمی للمطبوعات بیروت،چاپ چهارم،ج2،ص250
[11] ـ ـنراقی،ملا احمد؛ معراج السعاده،انتشارات هجرت،چاپ پنجم،1377ش،ص 234؛مجتبوی،سید جلال الدین،علم اخلاق اسلامی(ترجمه جامع السعادات)،انتشارات حکمت،1377ش،چاپ چهارم، ج 2 ص 329 فصل 12
[12] ـ قال علي عليه السّلام:«لا تكثر الغيرة على أهلك فترمى بالسوء من أجلك» فیض کاشانی،ملا محسن؛المحجه البیضاء،تعلیق و تصحیح علی اکبر غفاری،نشر دفتر انتشارات اسلامی،چاپ چهارم،1417ق،ج4،ص104
[13] ـ ـنراقی،ملا احمد؛ معراج السعاده،انتشارات هجرت،چاپ پنجم،1377ش، ص:8 65
[14] ـ سید بحرالعلوم، تحفه الملوک،شرح از علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی،انتشارات علامه طباطبایی،چاپ چهارم،1418ق، جلد 1 ص 113؛حسینی طهرانی،سید حسین،رساله لب اللباب،انتشارات علامه طباطبایی،چاپ نهم،1419ق، ج 1 ص 87
[15] ـ ـنراقی،ملا احمد؛ معراج السعاده،انتشارات هجرت،چاپ پنجم،1377ش، ص:65
[16] ـ نراقی،ملامهدی؛جامع السعادات،تعلیق و تصحیح سید محمد کلانتر،مؤسسه الأعلمی للمطبوعات بیروت،چاپ چهارم،جلد 2 ص 278
[17] ـ موسوي لاري،سيد مجتبی؛بررسي مشكلات اخلاقي و رواني،دفتر انتشارات اسلامي،1345ش،ص89
[18] ـ همان،صص89ـ 91؛ ـ رساله لب اللباب ص 87؛فیض کاشانی،المحجه البیضاء ،تصحیح وتعلیق علی اکبر غفاری،نشر دفترانتشارات اسلامی،چاپ چهارم،1417ق، ج 4 ص 238
[19] ـ قال رسول اللّه - صلى اللّه عليه و آله -: «من أذاع فاحشة كان كمبتدئها، و من عير مؤمنا بشيء، لم يمت حتى يرتكبه»،كليني يعقوب؛اصول کافی، تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الاسلامی،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص356،ح2
منبع : پژوهه