پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          11 اسفند 1389 - 02 March 2011


در اسلام دستورهائى داده شده كه اگر انسان آنها را رعايت كند مى‏تواند از نعمات الهی مخصوصاً مال و ثروت بهره‏مند شده، از ضررهايش مصون بماند. یکی از این موارد تبذیر «صرف مال در غیر جای خود» است. زیرا شخص تبذیر کننده به اهميّت و ارزش مال جاهل است و نمى‏داند كه اگر در مواقعى مال نباشد اهل و عيال تباه مى‏شوند و آدمى از كسب معارف و فضائل اعمال باز مى‏ماند. علاوه بر اينکه مال در ترويج احكام دين و نشر فضيلت و حكمت دخالت و تأثيرى بزرگ دارد.
تعريف تبذیر
كلمه تبذير در اصل لغت از ماده بذر و به معناى پاشيدن دانه است  ولى اصطلاح تبذير، معمولاً مخصوص مواردى است كه انسان، اموال خود را به صورت غير منطقى و فسادآميز، مصرف مى­كند. معادل آن در فارسى امروز ريخت و پاش است. به تعبير ديگر، تبذير، آن است كه مال، در غير موردش، مصرف شود هر چند كم باشد اما اگر در موردش صرف شود هر چند كه بسيار باشد تبذير نيست.[1] شايان ذكر است كه بعضي بين اسراف و تبذير فرق مي گذارند و مصرف مال در موردي كه سزاوار نيست را تبذير و در زيادتر از مقدار سزاوار را اسراف مي نامند ولي معمولاً علماي اخلاق آن دو را به يك معنا بكار مي­برند.[2]
تبذير در اعمال و اعتقادات
تبذیر فقط در مصرف اموال جریان ندارد بلکه در مورد هر چیزی که در غیر محلش بکار رفته و از حد تجاوز كند صادق است. بنابراين در امور اعتقادي و همچنين در تمام افعال و اعمال انساني متصور است:
اسراف در عقيده آن است كه درباره خود يا ديگري چيزي را كه دروغ و سزاوار نيست معتقد شود. مثلاً فرعون به علت ادعای بی­موردش(ادعای پروردگاری کردن)[3] از مسرفین شمرده شده است.
يا شخص آنچه را كه سزاوار تصديق و اعتقاد است باور نكند مانند عدم اعتقاد به خدا و نبوت پيغمبران و امامت ائمه و معاد و غيره.[4]
اسراف در افعال هم آن است كه آنچه را كه درست نيست بجاي آورد يا آنچه را سزاوار است ترك بكند، همانطور که قرآن کریم قوم لوط را بخاطر عمل قبیحشان که مردان به جاي زنان به مردان اکتفاء می کردند[5](همجنس بازی رايج شده بود) در جرگه مسرفين به حساب آورده است.[6]
تبذیر از منظر عقل و نقل
مصرف کردن دارایی که با تحمل انواع مشقّتها و سختیها به دست آمده در غیر محل صحيح آن از نظر عقلاء کاری مردود و ناپسندیده است و در قرآن کریم و سنت معصومین علیهم السلام نیز از این عمل نهی شده است؛ آنجایی که تبذیر کنندگان برادران شیاطین خوانده شده­اند:
« و حق نزديكان را بپرداز و (همچنين حق) مستمند و وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذير مكن چرا كه تبذير كنندگان، برادران شیاطینند و شیطان در برابر پروردگارش، بسيار ناسپاس بود»[7]
سبب اينكه ابليس در آيه شريفه، كافر معرفي شده است اين است كه نعمتهاي خداوند را در جهت نادرست آن و در مسير گمراه كردن مردم و دعوت و وسوسه آنان و كفران نعمت به كار برده است.[8] استفاده از كلمه تبذير در اين مورد اشاره دارد به اينكه مصرف مال درباره اين افراد، اكثراً اسراف و خروج از حد و حدود عدل نيست. آری اگر بدون نظم و برنامه، مال در ميان آنها تقسيم شود به دور از تدبير و عدل است.[9]
از جمله شیواترین أحادیثی که در این باب وارد شده است فرمایش امیرالمؤمنين علی (علیه السلام) می­باشد که به گروهی از شیعیان فرموده­اند:
هر کسی که مالی در دست اوست از فساد آن مواظب باشد، خرج کردن مال در غیر محلش تبذیر است و اسراف، چنین شخصی هر چند که نامش بر سر زبانها بگردد ولی خدای تعالی او را خوار می­سازد. کسی مالش را در غیر جایگاهش قرار نمی­دهد مگر اینکه خدای تعالی سپاس دیگران را از او برگردانده دوستی شان را متوجه دیگری می­کند و اگر کسانی هم اطراف او باشند که از او قدرداني کنند چاپلوسان و دروغگویانند(مگسانند دور شیرینی).[10]
اختلاف اسراف و تبذير به حسب اشخاص
بايد دانست كه اسراف به اعتبار اشخاص از جهت شأن و شرف و صحت و مرض و جواني و پيري و از جهت غنا و فقر و زيادي درآمد و كمي آن فرق مي­كند. ممكن است صرف فلان مقدار از مال براي لباس (مثلاً) نسبت به شخصي كه داراي فلان مقام و شخصيت در اجتماع است يا داراي فلان درآمد است اسراف نباشد در حالي­كه نسبت به كسي كه چنين ویژگی­هایی ندارد اسراف است. در روايت آمده است « بسا تهيدستي كه اسراف كننده­تر از ثروتمند است؛ زيرا ثروتمند خرج مي­كند از آنچه خداوند به او داده و فقير خرج مي­كند بي آنكه به او عطايي شده باشد».[11]
اختلاف اسراف و تبذير به حسب زمانها
ممكن هم است كه صرف مقداري از مال براي معيشت نسبت به شخصي اسراف نباشد در حالي كه اگر سال قحطي و فقر عمومي پيش آيد، صرف چنين مقدار براي همين شخص اسراف باشد در اين زمان بر او واجب مي­شود كه به كمتر از آن بسنده كند و مازاد را به ديگران كه گرفتارند بدهد، چنانچه نسبت به لباس هم چنين است، در روايت هم داريم كه بعضي از بي­خردان به حضرت امام سجاد و امام صادق و امام رضا(عليهم السلام) ايراد مي­گرفتند كه چرا شما لباس فاخر مي­پوشيد در حالي­كه اجداد شما پيامبر اكرم(ص) و اميرالمؤمنين(ع) چنين نمي­پوشيدند؟
امام عليه السلام در جواب مي­فرمود: زمان رسول خدا(ص) فقر عمومي بود و پوشش مناسب آن زمان همان بود كه جد ما مي­پوشيد و خلاف آن رفتار كردن ناپسند بود ولي زمان ما زمان توسعه و گشايش است و اگر بخواهيم مانند جدمان لباس بپوشيم به ما توهين مي­كنند.[12]
اسرافي كه هميشه حرام است
بايد دانست كه سه قسم اسراف است كه براي همه و در جميع حالات حرام و اختصاص به شخص يا زمان يا جاي خاصي ندارد:
اول:ضايع كردن مال و بي­فايده كردن آن هر چند آن مال كم باشد مانند دور انداختن هسته خرما هنگامي كه قابل استفاده است (مثلاً در مناطق حاصلخيز خرما) و يا بقيه ظرف آب را ريختن در جايي كه به آن مقدار رفع نيازمندي مي­گردد.
دوم: صرف كردن مال در آنچه كه به بدن ضرر برساند چه خوردني و آشاميدني باشد و چه غير آنها. مانند خوردن چيزي پس از سيري هرگاه مضر باشد. البته مصرف مال در آنچه كه براي بدن نافع و سودمند باشد اسراف نيست.
سوم: صرف كردن مال در جاهايي كه حرام است. مانند خريدن شراب و آلات قمار و هزينه خواننده مبتذل (كه متأسفانه در بعضي از جشنها و عروسي­ها مرسوم است).[13]
عوامل تبذير
نا گفته نماند معمولاً منشأ اسراف و تبذير ناآگاهى به مشكلات و سختی تحصيل مال حلال است و اين حال (تبذیر) غالباً براى كسى پيش مى‏آيد كه ناگهان از طريق ميراث يا غير آن، مالى به دست آورده كه به رنج و كوشش خود نبوده است و مثل كسى است كه از دشوارى كسب مال حلال غافل است. زيرا كسبها و سودهاى طيّب و پاك اندك است و اقدام به بسيارى از كسبها براى آزادگان مشكل می­باشد و در مقابل اينان، كسانى هستند كه به سبب بى‏مبالاتى در تحصيل مال به هر نحو و از هر طريق كه باشد اقدام می­کنند. يكى از حكما گفته است: «به دست آوردن مال همچون بالا بردن سنگ گران به قلّه كوه است و خرج كردن آن همانند رها كردن آن است».[14] گاهي هم بخاطر غرور و فخر فروشي دست به حيف و ميل كردن اموال خود مي­زند.
آثار تبذير
از جمله اثراتي كه براي تبذير و اسراف گفته شده است ضايع كردن حق ديگران است. زیرا هر كسي به اندازه خودش حق استفاده از نعمتها و منابع طبيعي را دارد و چنين شخصي بيش از حق خويش بهره برده است كه به خاطر محدوديت اين منابع، نتيجه­اي جز ضايع شدن حق ديگري نخواهد داشت. علاوه بر اينكه دچار فقر و محروميتي خواهد شد كه يا او را بسوي دره هلاكت و نابودي سوق خواهد داد[15] و يا بايد براي گذران زندگي، خفت و ذلت دست دراز كردن به پيش ديگري را به جان بخرد.[16] از طرفي هم مورد غضب الهي واقع مي­شود؛ چرا كه از نعمتهاي الهي استفاده نامطلوب برده است و عذاب الهي در پي­خواهد داشت.[17] گاهي هم بخاطر گناهاني كه كرده است دچار يأس و نابودي مي­شود (هر گناهي اسراف و تجاوز از حد و حدود بندگي است).[18]
موارد استثناء
البته در مواردی اسراف و تبذیر جایگاهی نداشته بلکه ممدوح و مورد تأیید است. از آن جمله اموالی که برای صحت بدن مورد استفاده قرار می­گیرد[19] و یا در کارهای خیر و احسان بکار می­رود. همانطور که امام حسن مجتبی (علیه السلام) در طول عمر شریفشان سه بار تمام اموال خود را با فقراء نصف کردند. حتی اگر دو جفت کفش یا دو لباس داشتند آنها را نیز بین خود قسمت می­کردند.[20]
درمان تبذير
كسي كه قصد اصلاح خود و علاج اين رذيله را دارد ابتدا بايد درباره آيات و روايات و همچنين دلايل عقلي كه بر مفاسد اين صفت گفته شده خوب تفكر و تعقل كند. آنگاه با عزمي راسخ قدم به ميدان عمل نهد و هنگام انجام هر كاري چه خرج مال و چه انجام اعمال ديگر در موردش فكر كند كه آيا فايده اخروي يا دنيوي به حال او دارد يا خير؟ در صورتي كه جواب مثبت بود انجام دهد وإلا از آن كار دست بردارد. با اين كار با گذر زمان ملكه ميانه روي براي او حاصل خواهد شد و اسراف ريشه كن خواهد گرديد.
مصرف کردن دارایی در غیر محل خودش است هرچند اندک باشد ثمره و سرانجامش محرومیت و فقر و ناداری و عذاب الهي است.[21]


[1] ـ طریحی،فخرالدین؛مجمع البحرین،تحقیق سید احمد حسینی،المکتبه المرتضویه واژه«بذر»
[2] ـ  يرادفه(أي الإسراف)التبذير. سید علی خان؛ریاض السالکین،تحقیق سید محسن حسینی امینی،چاپ دفترانتشارات اسلامی،چاپ اول،1411ق،. ج 3 ص405
[3] ـ دخان/31،یونس/83
[4] ـ طه /127« وَ كَذلِكَ نَجْزي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآياتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى‏»
[5] ـ أعراف/81
[6] ـ لتعديهم سبيل الفطرة و الخلقة إلى غيره عدهم متجاوزين مسرفين فقال: "بل أنتم قوم مسرفون" طباطبائی،سید محمد حسین؛المیزان فی تفسیر القرآن،دارالکتب الإسلامیه،چاپ سوم،1394ق،ج8،ص101.
[7] ـ إسراء/27؛«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً اِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطينِ وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً »
[8] ـ طباطبائی،سید محمد حسین؛المیزان فی تفسیر القرآن،دارالکتب الإسلامیه،چاپ سوم،1394ق،ج13،ص85
[9] ـ مصطفوی،شیخ حسن؛التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،چاپ اول، 1416ق،ج1،واژه«بذر»
[10] ـ عن أمير المؤمنين عليه السّلام أنّه قال‏من جملة كلام خاطب به رهطا من الشيعة:« من كان له مال فإيّاكم و الفساد، فإنّ إعطاءه في غير حقّه تبذير و إسراف و هو يرفع ذكر صاحبه في الناس و يضعه عند اللّه و لم يضع امرئ ماله في غير حقّه و عند غير أهله، إلا حرمه اللّه شكرهم و كان لغيره ودّهم، فإن بقي معه منهم بقيّة ممّن يظهر الشكر له و يريه‏النصح فإنّما ذلك منه ملق و كذب...» کلینی،یعقوب،فروع کافی،تصحیح وتحقیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،1377ق،ج4،ص31،حدیث3
[11] ـ کلینی،یعقوب؛الكافي ،تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،چاپ ششم،1377ق،ج4،ص55،ح4
[12] ـ شیخ حر عاملی،محمد بن الحسن؛وسایل الشیعه،مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث،چاپ اول،سال1409ق،ج5، باب 7،ح4ـ7
[13] ـ دستغیب،سید عبدالحسین؛گناهان کبیره،دفتر انتشارات اسلامی،چاپ 16،سال1382ش،ج2،صص109ـ111
[14] ـ مجتبوی،سید جلال الدین؛علم اخلاق اسلامی(ترجمه جامع السعادات)انتشارات حکمت،چاپ چهارم،1377ش،جلد 2ص 123
[15] ـ امام علي(ع):«ميانه روى ثروت خيز و زياده روى هلاك انگيز است» کلینی،یعقوب؛الكافي،تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،چاپ ششم،1377ق،ج4،ص52،ح4(باب القصد)
[16] ـ سید علی خان؛ریاض السالکین،تحقیق سید محسن حسینی امینی،چاپ دفترانتشارات اسلامی،چاپ اول،1411ق،ج2،ص387
[17] ـ امام صادق(ع): «خدا ميانه روى را دوست داشته و اسراف را دشمن مي دارد» کلینی،یعقوب؛الكافي،تصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،چاپ ششم،1377ق،ج4،ص52،ح2(باب القصد)
[18] ـ زمر:53«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ»
[19] ـ فیض کاشانی،ملامحسن؛المحجه البیضاء،تصحیح و تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دفتر انتشارات اسلامی،چاپ چهارم،1417ق،جلد 2 ص328
[20] ـ امام خمینی،روح الله؛چهل حدیث،مؤسسه نشر آثار امام خمینی(ره)،چاپ بیستم،1378ش، ص 493
[21] ـ مجتبوی،سید جلال الدین؛علم اخلاق اسلامی(ترجمه جامع السعادات)انتشارات حکمت،چاپ چهارم،1377ش، جلد2،ص 438؛همان، جلد3 ص144


منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی