پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / اخلاق          11 اسفند 1389 - 02 March 2011


راغب اصفهانى در معنای لغوى مى‏گويد: جدال عبارت است از بحث و گفتگويى كه به منظور كوبيدن طرف و غالب شدن بر او صورت مى‏گيرد و علت اينكه به اين گونه مباحث مجادله مى‏گويند اين است كه دو نفر در برابر يكديگر به بحث و مشاجره مى‏پردازند تا هر كدام فكر خود را بر ديگرى تحميل كند. ريشه كلمه «جدال» از «جدلت الحبل» (طناب را محكم تابيدم) گرفته شده است.[1] چون كسى كه چنين سخنی مى‏گويد مى‏خواهد ديگرى را با سخن و رأى خود بپيچاند تا در نتيجه طرف مقابل با زور از افكار و عقايد خود دست بردارد و علماي اخلاق در تعريف جدال چنين گفته­اند كه شخصی در مقام اعتراض به سخن دیگری باشد و همتش بر این اساس پایه­ریزی گردد که عیب و ایراد آن را آشکار سازد با این قصد که او را خوار ساخته، خود را فردی زیرک و فهیم نشان دهد بدون اینکه انگیزه دینی یا فایده آخرتی در میان باشد.[2]
جدال در اصطلاح علم منطق عبارت است از آن كه انسان از مسلّمات طرف مقابل، عليه او بهره­بردارى كند؛ در مقام استدلال از مقدماتى كه طرف قبول دارد استفاده كند كه اين روش براى قانع كردن يا خاموش كردن طرف مقابل بسيار مؤثر است و چنانچه كيفيت برخورد در اين گونه استدلال، متين و خوب باشد همان جدال احسن است كه قرآن آن­را تحسين كرده است.[3]
جدال از نگاه قرآن و سنت
اين كلمه به سه معناي مجادله حق و مجادله باطل و دفاع در قرآن بكار رفته است و همه در اصل معنا يكي است و فرق آنها در مصاديق است: مثلا در آياتي كه مي­فرمايد: « از آنها كه به خود خيانت كردند دفاع مكن » و «از آنها در پيش خدا، روز قيامت چه كسي دفاع مي­كند » [4]جدال به معناي دفاع به كار رفته است و در آيه « با آنها (يهوديان) به روشي كه نيكوتر است مناظره كن» [5]به معناي مجادله حق استعمال شده است؛ در آياتي همچون «آنها  پس از روشن شدن حق باز با تو مجادله مـي كنند» [6] و « بوسیله باطل مجادله مي كنند تا بدان وسیله حق را نابود سازند» [7] مجادله باطل مد نظر واقع شده است. البته ناگفته نماند اكثر استعمال اين كلمه در قرآن در منازعه و مخاصمه و مجادله ناحق به كار رفته است كه در موارد متعدد نهي از آنها شده است؛ از آن جمله در حج كه عملي عبادي، سياسي، اجتماعي و... است به صراحت از آن نهي شده است و با اين دستور، تمرين عملي براي حاجيان و قدم گذاران در وادي عشق و عمل و خودسازي مي­دهد. در روایت هم وارد شده است که روزى پيامبر (ص) برگروهی که مشغول مجادله بودند وارد شدند وبعد از عتابشان فرمودند:
«پيشينيان شما را جدال و مراء هلاك كرد.»
آن گاه شروع به بيان آثار وخيم و نامبارك آن كرده، فرمودند:
«مجادله را ترك گوييد چرا كه مؤمن هرگز در بحث به ستيز نمى‏پردازد، مجادله را ترك گوييد كه مجادله­گر زيان ديده است و من در روز قيامت از آنكه مناقشه كند، شفاعت نمي­كنم و هركه ترك مجادله كند در حالى­كه حق با اوست من براي او سه خانه در باغهاى جنت و در ميانه آن و بالاترين طبقه آن ضمانت مي­كنم، مجادله را ترك كنيد زيرا پروردگارم بعد از پرستش بتان اوّلين چيزى كه مرا از آن نهى فرمود «مراء» بود [8].
حال بايد نگريست كه با  اين همه تذكر و هشدار آيا باز جايي براي  آدم عاقل باقي مي ماند تا دست به اين صفت زشت و رذيله خانمانسوز بيالايد؟!
جدال أحسن و جدال مذموم
جدال اگر بحق باشد - يعنى برای اثبات يكى از عقايد حقّه باشد - و قصد و غرض از آن ارشاد و هدايت باشد و طرف مجادله دشمنى و عناد نداشته باشد، اين «جدال احسن» است و مذموم نيست، بلكه پسنديده است و از ثُبات در ايمان حكايت مي كند و يكي از نتايج نيرومندى معرفت و بزرگى نفس شمرده مى‏شود و اگر جدال به حق نباشد مذموم است و از رذائل قوه غضب يا شهوت به حساب مي­آيد که همراه با عصبيّت يا غلبه جوئى يا طمع مالى می باشد[9].
علامت جدال احسن، آن است كه اگر مطلب حق از جانب طرف مقابل بيان شود هيچ ناراحتي در خود احساس نكند؛ چرا كه هر دو به دنبال حق و حقيقت بودند اما علامت مجادله باطل آن است كه اگر سخن حق بر زبان شخص مقابل جارى شود جدال كننده ناراحت شود و بخواهد كه آنچه او مي گويد صحيح باشد و آن را به طريق جدال بر طرف مقابل تحميل كند و در ضمن آن نقص و عيب و ايراد كلام او را ظاهر سازد.[10]
زمينه­های جدال
يكي از غرايز اساسي و خصائص روحي كه در ساختمان وجود بشر نهاده شده و او را به تلاش و فعاليتهاي مداوم زندگي وا مي­دارد «حب ذات» و خود خواهي است. اما بايد دانست كه سعادت بشر وقتي تأمين مي­شود كه در بهره­برداري از تمايلات خود دچار ركود يا زياده روي­نگردد ولي متأسفانه مي­بينيم كه «خودخواهي» افراط آميز يكي از عوامل اساسي در پيدايش اين خصلت مذموم است و غالباً نهال آن از سرچشمه خودخواهي و خودپسندي سيراب مي­شود.
البته گاهي مجادله كننده براي گرفتن حق خود و يا بيان احكام و معارف الهي قدم در اين وادي مي­گذارد كه با بيانات قبلي مشخص شد كه جدال احسن اشكالي ندارد. اما نوع كساني­كه مرتكب جدال مي­شوند يا به خاطر تكبري است كه دارند يا تعصبي كه نسبت به يك موضوع يا گروه خاصي دارند و با اينكه مي­دانند اشتباه است حاضر به پذيرش آن نيستند و يا در اثر جهل به آن مي­پردازند و فكر مي­كنند با اين روش توانايي تغيير نظر طرف مقابل را دارند. در كل بايد اذعان داشت كه همه اينها از وسوسه شياطين هستند كه آنها قدم به قدم و آهسته و آرام[11] شخص را به تور مي اندازند و جدال كننده اسير دست آنها مي­شود بدون اينكه گاهي خود متوجه باشد.[12]
آثار جدال
فرد لجباز براي اينكه خواهش غرورآميز خود را اعمال نمايد در هر انجمني سخني كه به ميان آيد و در هر موضوعي اظهارنظر شود بدون اينكه قصد راهنمايي و رفع اشتباه داشته باشد بي­درنگ زبان به اعتراض مي­گشايد و با حملات و انتقادهاي بي­مورد درصدد كوبيدن و نابود ساختن شخصيت گوينده برآمده او را به ياوه­گويي و نفهمي متهم مي كند تا بدينوسيله برتري خود را به اثبات برساند و امتيازات و فضيلت موهوم و خيالي خويش را به رخ سايرين بكشد و گاهي نيز چهره زشت لجاجت خود را در زير نقاب «سئوال كردن» يا «رفع اشتباه» پنهان مي­سازد.
لجاجت پيشه با چنين روحيه­اي قضاوت منصفانه را از دست مي­دهد و در حق­كُشي و انواع بي­عدالتي جسور و بي­باك مي­گردد و چه بسا كه موجب شك و شبهه‏هائى شود كه اعتقادات حقّه را ضعيف سازد.[13] البته نبايد واكنش اين رويه ناپسند را ناديده گرفت؛ زيرا شخصي كه عزتش سركوب شده و مورد تحقير قرار گرفته است ناچار عكس العملهايي از خود نشان خواهد داد و در فرصت­هاي مناسب نيروهاي خود را به كار انداخته و به جبران تحقير و اهانتي كه ديده اقدام خواهد كرد. شيوع اين صفت در ميان يك ملت، به نابودي وحدت فكري و مسلكي آن ملت و همچنين كشمكشهاي دامنه­دار در عرصه زندگي اجتماعي آنها منجر خواهد شد كه زيانهاي ناشي از آن را به آساني نمي­توان ترسيم كرد. حداقلّ اثر آن، رويش نفاق درقلب آنها و ايجاد كينه و دشمني در ميان آنان خواهد بود.[14] چون در اثنای مجادله احساسات به هیجان درآمده، آهنگ صحبت هر قدر هم ملایم باشد باز در دلها أثر بدی برجای می­گذارد. در اینگونه موارد کلمه­ای که از روی تندی ادا شود رشته دوستی را پاره می­کند و چه بسا کلماتی در اثنای آن بر زبانها جاری شود که پرده­ای از اسرار طرف مقابل را بِدَرد و آبرویی ریخته شود و عیوب مخفی را نمایان سازد.[15]  سرانجام اين عمل جز محروميت از شفاعت پيامبر اكرم(ص) چيزي نخواهد بود.
فرق بين جدال و مراء و خصومت
مراء عبارت است از ايراد و اعتراض به سخن ديگرى و اظهار نقص و خلل در آن به قصد تحقير و اهانت وى و اظهار برترى و هوشمندى خود و جدال همان مراء است كه مورد و متعلّق آن مسائل اعتقادى و بيان و تقرير آنها باشد. خصومت نوعى مجادله و لجاج در گفتار است براى به دست آوردن مالى يا مقصودى ديگر و اين گاهى با ابتدا و شروع به سخن است و گاهى به نحو اعتراض و مراء جز به صورت اعتراض بر كلام ديگرى نيست. پس مراء نوعى ايذاء واذيت كردن است و ناشى از عداوت و حسد مى‏باشد. ولى جدال و خصومت، زمانى از يكى از اين دو و زمانى از غير اين دو ناشى مى‏شود[16].
درمان جدال
راه معالجه مراء و جدال و خصومت اين است كه بداند كه اين‏ها باعث دشمنى و بغض و دورى مى‏شود و مهر و الفت را زايل كرده، دوستى و يگانگى را از ميان مى‏برد. شكّى نيست كه نظام عالم بر همبستگى و يگانگى استوار است و اين مقتضاى عنايت الهى و حكمت ازلى است و اختلاف و تفرقه با آن سازگار نيست و عاقل نبايد مرتكب خلاف فعل و حكمت پروردگار شود. اين علاج علمى است. امّا معالجه عملى آن است كه در عمل همواره بر ضد مراء و جدال و خصومت رفتار كند؛ يعنى گفتار خوش و سخن نيك داشته باشد و بر آن مواظبت كند، هر چند با زحمت و به تكلّف باشد تا اينكه ملكه او شود و اضداد آن (مراء و جدال و خصومت) به كلّى بر طرف گردد.[17]


[1] ـ راغب اصفهانی؛ المفردات فی غریب القرآن، المکتبه المرتضویه،تهران،«الجدال المفاوضة على سبيل المنازعة و المغالبة واصله من جدلت الحبل اى احكمت فتله»
[2] ـ نراقی،ملا احمد؛ معراج السعاده، انتشارات هجرت، تابستان1375، چاپ سوم، ص551؛ علامه نراقی،ملامهدی،جامع السعادات،ترجمه کریم فیضی،انتشارات قائم آل محمد(ع)،ج2 ص 135
[3] ـ علامه مظفر، محمدرضا؛ المنطق،نشر دار التفسير(اسماعيليان)،چاپ اول،1379ش،ج3،ص257
[4] ـ نساء/ 107 و109
5- نحل/125
[6] ـ انفال/6
[7] ـ سوره غافر(المؤمن)/5
[8] ـ علامه مجلسی،محمد باقر؛بحارالأنوار،المکتبه الإسلامیه،1389ق،ج2،ص138
[9] ـ مجتبوی،سید جلال الدین؛علم اخلاق اسلامی،انتشارات حکمت،چاپ چهارم،1377ش،ج3،ص378
[10] ـ نراقی،ملا احمد؛ معراج السعاده، انتشارات هجرت، تابستان1375، چاپ سوم،ص551
[11] ـ بقره/168
[12] ـ گیلانی،عبد الرزاق؛شرح مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه،تصحیح رضا مرندی،انتشارات پیام حق، چاپ اول،1377ش،صص307 ـ 308
[13] ـ  مجتبوی،سید جلال الدین؛علم اخلاق اسلامی،ج3 ص377
[14] ـ امام صادق (ع)فرمودند:امام علی(ع)فرمود: برحذر باشيد از جدال و خصومت در گفتگو، كه آنها قلوب را نسبت به برادران مريض مى‏كنند ، وريشه نفاق هستند كه نفاق روى آنها مى‏رويد.کلینی،یعقوب،اصول کافی،تصحیح و تحقیق علی اکبر غفاری،دارالکتب الإسلامیه،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص300
[15] ـ موسوی لاری،سید مجتبی؛بررسی مشکلات اخلاقی و روانی،دفتر انتشارات اسلامي،1345ش، صص 208ـ 212؛علم اخلاق اسلامی،ج3ص379؛ امام خمینی،روح الله؛چهل حدیث، چاپ دفترتنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)،چاپ بیستم،1378ش ص375
[16] ـ مجتبوی،سید جلال الدین؛علم اخلاق اسلامی،ج3 ،ص378
[17] ـ نراقی،ملا احمد؛ معراج السعاده، انتشارات هجرت، تابستان1375، چاپ سوم،ص554



منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی