موفقيت در انجام همه كارهاي مهم؛ چگونه؟
منبع: دنياي اقتصاد
مترجم: پريسا حبيبي
چکيده:
«چگونه ميتوانم 7 تا 8 ساعت در شبانه روز بخوابم؟ در حالي كه بعد از كار به محض رسيدن به خانه بايد تمام وقتم را با فرزندانم سپري كنم وديگر هيچ فرصتي براي انجام كارهاي خودم باقي نميماند.»
موفقيت در انجام همه كارهاي مهم؛ چگونه؟ وقتي صبح زود از خانه خارج ميشوم و بعدازظهر خسته به خانه بر ميگردم، چگونه ميتوانم ساعاتي را به ورزش اختصاص دهم؟ تا وقتي كه نزديك به دويست ايميل در روز دريافت ميكنم، چگونه ميتوانم حضور ذهن خوبي داشته باشم؟ چگونه ميتوانم زماني را به تفكر استراتژيك و موثر در كار خود اختصاص دهم؟ من اين مجموعه سوالات حزن انگيز را بارها وبارها به تكرار در سخنرانيهايي كه اين روزها در شركتها ،كنفرانسها، بيمارستانها وسازمانهاي دولتي برگزار كردهام، شنيدهام. بيشتر كساني كه امروزه ملاقات ميكنم، احساس ميكنند به دليل ساعات كاري طولاني در بخشهاي گوناگون زندگيشان تحليل رفته اند. سوالي كه هميشه مخاطبان با آن روبه رو هستند، اين است كه آيا ميتوان با صرف وقت و انرژي محدودتر، كارهاي بيشتري را انجام داد؟ بايد گفت از بين اين مخاطبان همواره تعداد انگشت شماري از اين افراد توانستهاند به همهامور زندگيشان رسيدگي كنند. اين موضوع مساله مهمي است و به گونهاي ميتوان گفت، همان مديريت زندگي است. حال بايد ديد رمز موفقيت اين گروه چيست، كه همكارانشان از آن بياطلاع هستند؟ بر خلاف انتظار دليل موفقيت اين افراد نظم و انضباط بيشتر در كارها نيست. راز رسيدن به كارهاي روزانه اين است كه كاري كنيم امور به طور خودكار پيش روند تا انرژي كمتري از ما گرفته شود. اين بررسيها نشان ميدهند كه هريك از ما ذخيره محدودي از نظم و انضباط در كارها داريم به طوري كه وقتي بيش از اندازه تلاش ميكنيم طبق مقرراتي كه براي خودمان تعريف كردهايم عمل كنيم انرژي مفيد خود را براي انجام كارهاي ديگر از دست ميدهيم. به طور مثال، هنگاميكه شما انرژي خود را صرف مقاومت كردن در برابر خوردن يك كيك شكلاتي ميكنيد، بعد از آن انرژي كمتري براي حل مشكلات سخت ترخواهيد داشت. اعمال انتخاب «روي باميستر» محقق برجسته وهمكارانش به اين نتيجه رسيدند كه هميشه بايد بر اساس محدود بودن منابع كارهاي خود را كنترل و برنامه ريزي كرد. به خصوص در جهاني كه انباشته از وسوسههاي بالقوه، سرگرميها و تفريحات گوناگون است. در سمينارهايي كه مبحث آن محدوديت انرژي در انسان است ،ما به مشتريان خود كمك ميكنيم تا مواردي را كه ما به آنها «مراسم» ميگوييم (يعني رفتارهاي خاص ) در زمان معين شده آن انجام دهند، تا در نهايت اين كارها به طور خودكار انجام شوند و ديگر نيازي به آگاهي و نظم و انضباط نداشته باشند. وظيفه اصلي مغز شما اين است: در مورد رفتاري كه ميخواهيد تغيير دهيد، تصميمگيري كند. بنابراين مراسم و كارهاي مهمي را كه ميخواهيد به عهده گيريد، تعيين كنيد تا بتوانيد به طور خودكار، راه خود را پيش بگيريد. پروفسور «آلفرد نورت وايت هد» در سال 1911 اين موضوع را كاملا توضيح داده است، و ميگويد: بررسيها نشان ميدهد كاملا اشتباه است كه عادت كنيم، به آنچه كه ميخواهيم انجام دهيم، از قبل فكر كنيم. او كاملا مخالف اين موضوع است و معتقد است تمدنها با گسترش تعداد كارهايي كه انجامشان به طور خودكار امكانپذير است پيشرفت كردهاند. در واقع ميتوان گفت، بسياري از مديران بزرگ حتي نميدانند كه كارهايي كه انجام داده اند با اراده آنها نبوده چرا كه آنها به طور كلي وظايف خود را به طور شهودي انجام ميدهند. درطول يك دهه گذشته من يك سري آيين مشخص را براي هر روز از زندگيام تهيه كردهام تا مطمئن باشم كه مهمترين كارهايم را انجام دادهام و همچنين وقت و انرژي من صرف انجام كارهاي بيهوده روزمره نخواهد شد. در اينجا به پنج آييني كه بزرگترين تفاوتها را براي من ايجاد كرده است، اشاره ميكنم: 1.توجه ويژه به ساعت خواب تا مطمئن شوم هشت ساعت خواب كافي در شبانه روز داشتهام. همچنين هيچ چيز مهمتر از مسير رفت و آمد روزانه نيست. اگر براي رفتن به جايي مجبور به استفاده از هواپيما شوم و بدانم كه در هشت ساعت خواب من اختلال ايجاد خواهد كرد، حتما جبران كمبود ساعات خواب خود را در اولويت قرار ميدهم. 2. نرمش روزانه بعد از اينكه از خواب بيدار ميشوم. نرمش اثر بسيار زيادي بر كارآيي من در طول روز دارد. 3. هر روز در ابتدا كار خود را با تمركز بر كارهاي مهمي كه از شب قبل تصميم به انجام آنها گرفته بودم، آغاز ميكنم. بعد از 90 دقيقه كار مدتي را براي استراحت و گرفتن انرژي دوباره اختصاص ميدهم. امروز (يكشنبه) اولويت من نوشتن اين مطلب بود و براي استراحت هم يك ساعت تنيس بازي ميكنم. 4. هر ايده و وظيفهاي را كه در طول روز با آن روبهرو ميشوم، سريعا روي كاغذ مينويسم. اين كار كمك ميكند تا در زمان رسيدگي به كارهاي ديگر اين افكار ذهن من را مشغول نكند. ريسك فراموش كردن آنها نيز كم ميشود. 5. هنگامي كه از دست كسي يا چيزي عصباني هستم از خودم ميپرسم: اين موضوعي كه باعث عصبانيت من شده چيست و چگونه ميتوانم راهحلي براي آن پيدا كنم؟ ما انسان هستيم و خطا پذير، بنابراين هر روز كه نتوانم بخشي از اين وظايف را انجام دهم، خود را جريمه ميكنم يا حتي انجام آنها را به روز بعد منتقل ميكنم. بنابراين ميتوان گفت آييني كه آگاهانه ايجاد شده است نشانهاي از اعمالي است كه حتما بايد انجام گيرند. بنابراين اگر واقعا مصمم به كنترل زندگي خود هستيد نبايد آنها را ناديده بگيريد.
منبع: HBR