گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
كيهان
«يقين به وقت فتنه» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد:
غبار فتنه از هر سو به هوا برخاسته است. علائم فتنه اكنون در محيط سياسي ايران پديدار است. اين را به روشني ميتوان ديد. فتنهگران ديگر حتي چهره خود را هم نميپوشانند. ضرورتي ندارد. فتنه گري آسان شده است. شبهه ظاهرا عرصه را بر حقيقت تنگ كرده؛ در اين ميانه كساني راه را گم كرده اند و كساني ديگر هم درمانده شده اند كه از كدام سو بايد رفت. حيله دشمن با شفقت دوست درآميخته است. دور، دور منافقان است كه فرمود: «اذا لقوا الذين آمنو قالوا آمنا و اذا خلوا الي شياطينهم قالوا انا معكم». دستور است كه به هنگام فتنه بايد احتياط ورزيد و جز به يقين عمل نكرد. يقين امروز ما چيست؟
قبل از هر چيز واضح است كه تمام توفيقات ايران چه در بخش دولتي و چه در ديگر بخش هاي نظام تقريبا به طور مستقيم محصول تدبير، هدايت و نظارت رهبري بوده است و به همين دليل دشمنان ايران اكنون آشكارا روي اين تنها نقطه قوت زوال ناپذير نظام تمركز كرده اند. اين موضوع البته جديد نيست. سال هاست كه قدرت هاي طمع كرده در ايران فهميده اند تا خيمه ولايت فقيه در ايران افراشته است، قادر به وارد آوردن هيچ ضربه اساسي به آن نخواهند بود و به همين دليل اكنون تمام توطئه ها و دسيسه هاي خود را به آن سو جهت داده اند. در ماجراي انتخابات اخير رهبر حكيم ايران زودتر از هر كس فهميد و به ملت گفت كه برخي به انتخابات نه به عنوان فرصتي براي مشاركت در يك فرآيند سياسي درون نظام، بلكه به مثابه «قلب يك فتنه» مي نگرند.
اعتماد
«جهالت و رفاقت» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد ملي است كه در آن ميخوانيد:
حدود 40 روز از انتخابات رياستجمهوري دوره دهم ميگذرد. انتخاباتي كه با گل و لبخند آغاز و به حماسه مردم پيوند خورد. انتخاباتي كه با شور مردم شروع و به شعور آنها گره خورد. انتخاباتي كه اگرچه آغازش پر از شادي و غريو آزادي بود، اما انتهايش به زندان و طعم تلخ اين روزها ختم شد. در اين روزها بسيار در اين باره و آنچه رخ داده است سخن گفتهاند. اگرچه برخي با در اختيار داشتن رسانههاي ملي تلاش ميكنند «ميلي» رفتار و تحليل وارونه از آنچه رخ داد به مردم القا كنند اما مردم كه خود پيشتاز اين حماسه بودند، بهتر از هر كس ميدانند چه رخ داد، چرا رخ داد و چگونه ماجرا به اين روزها ختم شد و اين مردم هستند كه واقعيتها را بيان ميكنند، هرچند به خواست آنان كه مبتني بر واقعيت است توجهي نميشود.
اكنون آنچه براي كانديداهاي اين انتخابات مانده است، سرمايهاي اجتماعي است كه بايد از آن براي آينده ايران و نظام برآمده از راي مردم، بهره بگيرند و تلاش كنند كه جمهوري اسلامي چنانكه امام ملت گفت، «جمهوري اسلامي» باقي بماند نه يك كلمه كم و نه يك كلمه بيش.
ابتكار
«به کجا چنين شتابان؟!!!» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمود مجد است كه در آن ميخوانيد:
ميتوان گفت التهابات فروکش نموده بود. اتفاقات ناگوار هفتههاي اخير که هزينههاي مادي، جاني و.. در داخل و هزينههاي اعتباري آن در سطح منطقه و جهان، کم نبود به هر شکل ممکن پايان يافته بود.همگان در انتظار اين بودند تا رئيسجمهور منتخب که اين بار با حضور حداکثري مردم و نظر به خدمات دولت گذشته و حمايت همه طيفهاي اصولگرا با راي نزديک به 25ميليوني توسط مردم انتخاب شد، با اتخاذ مسير وحدت و در کمال آرامش و به دور از هرگونه حاشيه به انتخاب همکاران دولت آينده خويش بپردازد تا بتواند در اين زمان باقي مانده ضمن رفع اشکالات موجود در دولت قبل، با استفاده از «نخبگان»، دولتي به مراتب قوي تر و به دور از انتقادات مشفقانه دوستان، به مجلس معرفي نمايند.
اما جمعه گذشته همه با خبري رو به رو شديم که شوک آن به اندازه اي بود که در اندک زماني صداي اعتراض نزديکترين حاميان آقاي احمدي نژاد را نيز درآورد. گستردگي اعتراضات بيشتر از حدي بود که همگان فکر ميکردند.دامنه اعتراضات اين انتصاب اشتباه در درون حاميان رئيس جمهور از حسين شريعتمداري تا آيت الله يزدي از طيف روحانيون و زاکاني تا حجه الاسلام رهبر در طيف نمايندگان حامي ايشان ادامه پيدا کرد.
جمهوري اسلامي
«تحليل سياسي هفته» عنوان سرمقالههاي پنجشنبههاي روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
گرچه اين هفته با سالروز شهادت اسوه صبر و شكيبايي و نماد درايت و هوشمندي در راه حفظ و صيانت از اسلام راستين يعني امام موسي كاظم _ عليه السلام _ آغاز شد ولي با بعثت فرستاده اي از جنس نور و عاطفه و پيام آوري با عاطفه و مهرورزي پايان ناپذير همراه بود كه خدايش در حق اين فرستاده خاتم و منتهاي محبت فرموده است : « و ما ارسلناك الا رحمه للعالمين . » براستي كه بعثت پيامبر اسلام تبلور روح حقيقت جوي انسان و سرچشمه يك بيداري هميشگي و شادي معنوي پايدار است و از اين رو انتظار مي رود كه فلسفه بعثت پيامبر كه حاكم كردن اخلاق و رواج فضيلت هاي انساني در جامعه و ارائه تصويري شايسته از ادب و متانت در رفتارهاي اجتماعي است در ميان پيروان آئين محمدي (ص ) محقق گردد و قطعا تحقق تمام و كمال اسلام بدون مكارم اخلاق محمدي (ص ) امكان ناپذير نيست .
در اين هفته و به مناسبت مبعث پيامبر عظيم الشان اسلام رهبر معظم انقلاب در ديدار قشرهاي مختلف مردم اصلي ترين نياز جامعه را عمل به پيام بعثت و حاكم شدن فضايل اخلاقي و ملاك قرار گرفتن عقل و خرد دانستند. حضرت آيت الله خامنه اي لزوم تعمق در پيامهاي مهم بعثت و نگاه فراتر از يك جشن به اين واقعه را يادآور شده و خاطرنشان كردند مبعث يك مقطع بسيار مهم براي بشريت است زيرا حركتي كه پيامبر اسلام انجام دادند و تحولي كه در تاريخ بشر ايجاد كردند با هيچ حركت و اقدامي قابل مقايسه نيست.
آفتاب يزد
«مراقب باشيد - سوپاپ نشويد!» عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد:
علي لاريجاني در دوران 14 ماهه رياست خود بر مجلس هشتم اقدامات و اظهاراتي داشته است كه افراد معتدل در دو جناح از آن استقبال كردهاند. رويه جديد لاريجاني حتي باعث شده كه خاطرات تلخ اصلاحطلبان از دوره رياست او بر صدا و سيما، تا حدودي به حاشيه برود. اما اين حاشيه روي و آن استقبال، قطعاً دائمي نيست و اعتبار كسب شده در اين مدت ميتواند به شدت در معرض خطر قرار گيرد. براي روشن شدن بحث بايد 5 ماه به عقب بازگشت. روز 26 اسفند 87 علي لاريجاني نـامهاي براي محمود احمدي نژاد نوشت و ضمن يادآوري جايگاه قانوني مجلس، مندرجات ابلاغيه رئيس دولت نهم را طنزآلود خواند. نامه لاريجاني در واقع پاسخ به متني بود كه ازسوي رئيس دولت براي لاريجاني ارسال شد و حاميان احمدي نژاد آن را اخطار قانون اساسي رئيس جمهور به رئيس مجلس ناميدند. رئيس دولت نهم در نامه خود به رئيس مجلس هشتم، استفاده قوه مقننه از اختيارات قانوني خود براي جابجايي ارقام بودجه را بر خلاف قانون اساسي دانسته و در كنار آن ادعاهايي نيز مطرح كرده بود كه موجب پاسخگويي شديداللحن و همراه با تعريض لاريجاني شد.
رسالت
«خودمشتمالي و وزن كشي سياسي در ايران» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد:
حوادث پيش و پس از انتخابات رياست جمهوري دهم در ايران نوعي خودمشت مالي سياسي و وزن كشي جريانات و برخي شخصيتهاي سياسي بود.
خودمشت مالي و وزن كشي در سپهر سياست بر يكي از پيچيده ترين كاركردهاي خودتنظيمي در فرايندهاي سياسي دلالت دارد. هر سيستمي داراي يكسري ويژگي هاي كليدي و اصلي است. اين ويژگي ها بر اساس سطح تعاملي كه سيستم با محيطش دارد، سطح قابل پيش بيني بودنش،درجه تغيير سيستم و توانايي خودتنظيمي سيستم شكل مي گيرند.
چنانچه اين ويژگي ها دچار تغيير ماهيت گردند فرايندهاي خود تنظيم كننده به كار مي افتند تا از شدت آسيب تغييرات كاركردي و به تبع آن تغييرات ساختاري فروبكاهند.سياستمداران بزرگ در بستر اين تغييرات هر از گاهي تمايل به وزن كشي دارند و نحوه محاسبه آنها از توانايي ها، منابع و امكانات شان در تصميم گيري هاي حساس موثر است.
دنياي اقتصاد
«خصوصيسازيهاي جديد و تجربه گذشته» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن ميخوانيد:
در نهايت پس از كشوقوس فراوان ميان شركت بورس و سازمان خصوصيسازي، روز گذشته سهام شركت حفاري شمال به عنوان اولين و تنها شركت بالادستي صنعت نفت بر تابلوي بورس تهران قرار گرفت. يكي از موارد مورد تاكيد بورس پيش از عرضه «حفاري»، اصرار مديران اجرايي بازار سرمايه به ورود شركت پيش از برگزاري مجمع سالانه بود. به بيان ديگر به دليل اينكه شركتهاي بورسي ملزم به برگزاري مجمع سالانه خود حداكثر 4 ماه پس از پايان سال مالي هستند، اصرار به عرضه سهام «حفاري» از سوي شركت بورس در روزهاي پاياني تير ماه، در عمل فرصت برگزاري مجمع در مهلت قانوني را از شركت سلب ميكرد. اما در نهايت مديران بورس با هدف تعبيه سياست انگيزشي براي خريداران «حفاري» (هر چند به گفته مديران «حفاري» پيشنهاد هيات مديره براي تقسيم سود در مجمع آتي، 10ريال براي هر سهم، معادل 7/0درصد قيمت عرضه اوليه است) به بهاي اعلام تنفس و تعويق مجمع سالانه، اقدام به عرضه سهام شركت كردند.
سرمايه
«درآمد نفتي بيشتر، سرمايه گذاري توليدي کمتر» عنوان سرمقاله روزنامه سرمايه به قلم دکتر عبدالحسين ساسان است كه در آن ميخوانيد:
نگاهي به آمارها و ميزان درآمد حاصل از فروش نفت نشان مي دهد درآمد حاصل از فروش نفت در چهار سال پاياني برنامه چهارم نسبت به چهار سال پاياني برنامه سوم چيزي حدود 125 درصد رشد داشته اما در همين مدت مقايسه آمار توليد نشان مي دهد توليد ناخالص داخلي تنها 25 درصد رشد کرده است که در اين زمينه نکاتي را بايد يادآور شد. اولين نکته اينکه ظرفيت سازي در بخش توليد نداشته ايم يا اينکه فضاي اقتصاد براي بهره وري بيشتر فراهم نبوده است. بين درآمد حاصل از فروش نفت و توليد ناخالص داخلي رابطه اي مستقيم وجود دارد. البته نوع اين رابطه از نوع ارتباط بلندمدت است و بررسي اين رابطه در يک مقطع کوتاه امکان پذير نيست.
تحقيقات نشان داده بين رشد درآمد نفت و رشد توليد ناخالص داخلي رابطه مستقيم، مثبت و معنادار وجود دارد يعني با افزايش درآمد نفت توليد ناخالص داخلي نيز بايد افزايش يابد البته اين افزايش به ميزان زيادي بستگي به سياست هاي پولي و مالي و فضاي اقتصادي دولت دارد به طوري که اگر دولت ها نتوانند منابع حاصل از فروش نفت را به درستي مديريت کنند رابطه مستقيم درآمد نفت و توليد مختل خواهد شد. البته سياستگذاريهاي ديگر دولت نيز در افزايش توليد ناخالص بسيار مؤثر است.
منبع : تابناک