مناظرات وایبری همه چيزدانها و شوهای تبلیغاتی دانشگاه ها
يادداشت- مذاکره مهم ترين وسيله ارتباطي ميان انسانها است. انسان موجودي اجتماعي است و لازمهي زندگي اجتماعي داشتن رابطه با اطرافيان و ساير اعضاء جامعه است.
ما ايرانيها نيز به عنوان بخشي از جامعه جهاني، صبح که از خواب بيدار ميشويم تا شب که دوباره ميخوابيم دربارة مسائل زيادي اظهار نظر ميکنيم. مغزمان به هر جايي که بخواهد سرک ميکشد و زبانمان کمي خودمختارتر از مغزمان در همه مسائل اظهار نظر ميکند.
از راننده تاکسي ژندهپوشي که تمام مشکلات مملکت را نتيجه اجراي مرحلة دوم طرح هدفمندي يارانهها ميداند و پيرزن قد خميدهاي که در صف نانوايي تنها راه مبارزه با داعش را استفاده از بمب اتمي ميداند تا طرفين يک مناظرة تلويزيوني و بحث داغ استاد دانشگاه با شاگردانش، همه و همه نمونه کوچکي است از مناظرات و بحثهايي که در زندگي روزمره خود شاهد آن هستيم.
ابزارهاي جديد ارتباطي و شبکههاي اجتماعي اينترنت به خصوص در حوزهي تلفن همراه نيز که اخيراً پا به پا به عرصة وجود گذاشتهاند، فرصت رويايي ديگري براي همه چيز دانهاي ايراني فراهم کردهاند تا فضائل و انديشههاي به غايت گستردهي خود را در فضايي بسيار امن و شگفت به اشتراک بگذارند.
نکته جالب توجهتر از تعدد و حجم بالاي اين بحث و جدلها، شباهت بسيار زياد بين انواع مختلف آنها است. در واقع صرفنظر از اينکه بحث بين اساتيد دانشگاه، دانشجويان، کارشناسان و يا مردم عادي درگرفته است، ميتوان الگوهاي مشترک و شباهتهاي فراواني در بين همه اين مناظرات پيدا کرد. شباهتهايي همچون استدلالهاي مبتني بر حدس و گمان، مشخص نبودن موضوع بحث، احساسي بودن، جانبگيري متعصبانه و ... که به نوعي باعث بي نتيجه بودن و بي پايان ماندن اين مناظرات و اظهار نظرها ميشود.
اين مسئله که اطلاعات و تخصص ما بيشتر در سطح گسترش يافته و کمتر در عمق نفوذ ميکند را ميتوان از دو منظر قضاوت کرد. اول اينکه اين امر ميتواند تأثير بسيار بدي در جايگاه کشور ما در جهاني که با سرعت هرچه تمام به سمت تخصصگرايي و انديشههاي عميق پيش مي رود داشته باشد. و از ديدگاه دوم مشارکت بالاي مردم ايران در امور مختلف و حساسيت و اظهار نظر آنان در مباحث مرتبط با زندگي روزمره همچون اقتصاد، سياست، علم و ... ميتواند به نوعي باعث ايجاد فضايي مشارکتي در حل مسائل با استفاده از عقل جمعي و هم افزايي فکري گردد.
شايد نقطه تعادل و ميانه طلايي اين دو ديدگاه حالتي آرماني و اتوپيايي باشد که بسيار دور از دسترس و بعيد به نظر برسد، اما حرکت به سمت يک جامعه حساس به مسائل با رعايت اصل تخصص و استدلال منطقي، مستند و علمي با استفاده از شرايط و ابزارهاي موجود ميتواند قابل تصور جلوه کند.
با نگاهي عميق تر به مناظرات و بحث هاي جاري در جامعه ايراني، با کمي اغماض و در يک دسته بندي کلي ميتوان سه گونه بحث و مناظره را تشخيص داد که متاسفانه اين سه گونه عليرغم تفاوت در عناصري مانند سطح و تخصص مباحثه کنندگان، انگيزهها و اهداف، موضوعات و... در شکل اجرا و قالب ظاهري بسيار شبيه به هم هستند و همين امر ميتواند نقطه ضعف و پاشنه آشيل اين فضا باشد.
در مجموع سه سطح کلي مناظره و مباحثه را در ايران مي توان
1. بحث هاي عمومي و سطحي
2. مناظرات سياسي و حزبي
3. مباحثه هاي علمي و دانشگاهي تشخيص داد و دسته بندي نمود.
1. بحث هاي عمومي و سطحي: همه ما در زندگي روزمره شاهد اينگونه بحث و جدلها در جمعهاي خانوادگي، محل کار، اماکن عمومي مانند تاکسي و اتوبوس و ... هستيم. که از ويژگيهاي بارز اينگونه بحثها ميتوان به اهداف سطح پايين همچون تخليه و خود افشايي، اظهار فضل و خودنمايي، همرنگ شدن با جماعت، مقابله با مخالفين، بروز هيجانات و... اشاره کرد.
وجود ادعاهاي بي پايه و اساس و بدون استناد، اغراق و بزرگنمايي، پراکنده گويي و مشخص نبودن موضوع ، تعصب و بي منطقي از ديگر ويژگيهاي اين نوع مباحثه است.
متاسفانه در حوزهي نرم افزارهاي اجتماعي موبايل به دلايلي همچون سهل و راحت بودن کپيکاري، دسترسي آسان به منابع اطلاعاتي معتبر و نا معتبر از طريق اينترنت، سادگي در پنهان کردن هويتها و بسياري عوامل ديگر، اين عرصه به بهشتي براي اينگونه مباحثه کنندگان تبديل شده و امروز شاهد چند برابر شدن حجم پيامهاي نادرست از منابع مجهول و نسبت دادن جملات به افراد و بزرگان بدون هيچ محدوديت و دروازهبان خبري و کنترلي هستيم.
2. مناظرههاي سياسي و حزبي: سطح بالاتري از مباحثاتمناظرهها و گفتگوهاي سياسي و حزبي است که معمولاً بين مسئولين کشور و شخصيتهاي سياسي، اقتصادي و... رخ ميدهد. معمولاً مطالب بيان شده در اين نوع مناظرات مستندتر و قابل اعتماد از نمونه قبلي بوده ليکن سرسپردگي و تعلق سيستماتيک و رسمي طرفين اينگونه مذاکرات به سازمانها، نهادها و احزاب باعث ميشودطرفين همواره به منافع و سياستهاي نهاد متبوع خود متعهد بوده و گاه حتي برخلاف ميل و اعتقاد باطني خود در برخي موقعيتها از مسير حقيقت و عدالت به نفع منافع شخصي و گروهي خارج شوند. بالاترين نمونه اين سطح را ميتوان مذاکرات سياسي بين المللي دانست که در آن تک تکواژهها بار حقوقي داشته و ميبايست در محل خود بدون هيچگونه تعبير و تفسير شخصي استفاده شوند.
3. مباحثه هاي علمي و دانشگاهي: اين نمونه را ميتوان عاليترين، پاکترين و دقيقترين نوع مباحثه دانست. چرا که علاوه بر داشتن اهداف والا و مقدس، نوع استنادات و پرداختن به مسائل در آن عاري از آفتها و چالشهاي نمونههاي قبلي است. در واقع يک مباحثه علمي را ميتوان چنين تعريف کرد: تلاش دو يا چند نفر متخصص در يک حوزه خاص، بر سر موضوعي مشخص و مرتبط با آن حوزهي تخصصي، براي رفع ابهام و کشف حقايق يا هم افزايي فکري با استفاده از مستندات و مطالعات علمي و متقن.
قطعاٌ چنين تعريفي در صورت وقوع ميتواند منجر به يک مناظرهي علمي و قابل اطمينان شود که در آن طرفين مذاکره نه به عنوان دو رقيب و يا دشمن، که به عنوان دو همکار که سعي در کشف کُنه موضوع و يا يافتن راهي براي حل مسئله دارند مطرح ميشوند. از سويي انگيزه چنين بحثي چيزي جز کشف حقيقت و يافتن راهي براي حل مسائل نيست و همين امر موجب کاربردي شدن اينگونه مباحثههاميشود.
در واقع ميتوان گفت که کرسيهاي آزادانديشي که مقام معظم رهبري بارها بر لزوم برپايي آن در دانشگاهها تأکيد کردهاندميبايست در زمره اين نوع مناظرات قرار گيرند. ليکن متأسفانه عليرغم تأکيدات مکرر ايشان و ساير کارشناسان و مسئولان بر ضرورت برگزاري اين نشستها، هنوز هم جلسات برگزار شده تحت عنوان کرسيهاي آزاد انديشي در دانشگاهها و محيطهاي علمي با چالشهاي فراواني مواجه شده و نتوانسته شرايط کمال و مطلوبيت خود را به دست آورد.
ميتوان يکي از چالشهاي فراروي اين کرسيها را شيوه و قالب برگزاري آنهاعنوان کرد که اکثراً موجب به بيراهه رفتن و بي نتيجه ماندن آن ميشود. چرا که معمولاً تصور عامه در مورد اين نشستها اين است کهکرسيهايآزادانديشيميبايست با جنجال و هياهو، تشويق و هو کردن طرفين و يا سوت و کف زدن و يا سر دادن شعار و بعضاً بي احترامي همراه باشد. اين در حالي است که چنين محيطي نه تنها نميتواندزمينهاي براي رسيدن به مقصود غايي و مطلوب نهايي کرسيهاي آزاد انديشي باشد، بلکه ميتواند موجبات تقليل آن را به يک بحث سطحي در حد مجادلاتسطحي و عوامانه (گفتگوي نوع اول) فراهم آورد.
در نگاهي کلي ميتوان ويژگيهاي يکتحقيق علمي را در مورد يک بحث علمي نيز تعميم داد. موارديهمچون مشخص بودن موضوع، تحديد مسئله در چارچوب محدوديتهايي مانند زمان، سطح تخصص و معلومات طرفين و ساير امکانات و شرايط بحث، مستند بودن، پرهيز از پيشداوري، تعصب و سوگيري، مستند و علمي بودن ادعاها، آرامش، اعلام موضوع بحث از قبل و احراز آمادگي توسط طرفين مناظره و ساير حضار، مستندسازي مباحث، نتيجه گيري منطقي، ايجاد فضاي صميمت به جاي رقابت و احترام متقابل.
البته بايد توجه کرد که به راحتي ميتوانشرايط مطلوب يک مباحثه علمي را در ساير گفتگوهاي روزمره نيز رعايت کرد و امروزه که مخصوصاً نرم افزارهاي اجتماعي ضريب نفوذ فراوان و روبه رشدي در جامعه پيدا کرده اند. اين امر تبديل به يک ضرورت شده است.
اما چه بايد کرد؟
حتماً بسياري از ما به اين موضوع فکر کردهايم که چگونه ميتوان مذاکره کننده خوبي بود. و يا احتمالاً از اينکه در بحثي از کوره در رفته و دون شأن خود سخن گفتهايم احساس عذاب و ناراحتي کردهايم و با خود انديشيدهايم که چه بايد کنيم تا بتوانيم بحثي منطقي را با طرف مقابل پيش برده، در حالي که توان تأثير بر مخاطب خود را نيز داشته باشيم. رعايت نکات زير ميتواند ما را در رسيدن به اين مقصود ياري کند.
1. پيرامون يک موضوع مشخص بحث کنيم. بسياري از مناظرات ما به زمين فوتبالي مي ماند که دو يا چند توپ به صورت همزمان در آن در گردش بوده و هر تيمي توپ خودش را شوت ميکند. حتماً همه ما اين جمله را شنيدهايم که «تعريف درست و صحيح مسئله،پاسخ را نيز به دنبال خواهد داشت.»
2. تعريف جامع و مانع مفاهيم، اصطلاحات و موضوعات.
3. پرهيز از تعصب جاهلانه، يکجانبه نگري و پيشداوري.
4. رعايت ادب و احترام متقابل.
5. کنترل احساسات و عواطف، نه سرکوب کردن آنها.
6. احترام به تفاوتها و درک شرايط و تجارب طرف مذاکره.
7. مطالعه پيرامون موضوع و جمعآوري اطلاعات و مستندات.
8. گوش دادن فعالانه.
9. شمرده و با اطمينان سخن گفتن (نداشتن غلطهاي املايي و انشاييدر نوشتار، در مورد گروههاي مجازي)
10. پرهيز از مُغلقگويي و پيچيدهنويسي.
11. رويارويي با مسئله، به جاي رويارويي با اشخاص.
12. داشتن قاطعيت در عين انعطافپذيري.
13. استوار بودن در مورد مسئله و ملايم بودن در برابر افراد.
14. اعتقاد داشتن به فرضية برد - برد به جاي حالت برد – باخت.
15. محدود کردن تعداد مشارکت کنندگان در بحث.
نکته پاياني اينکه فضاي موجود هم ميتواند موجب افزايش وفاق اجتماعي و درک مشترکي از نظرات و آراء مختلف در جامعه ايراني باشد و هم باعث ايجاد تفرقه و مشکلات شديد اجتماعي و فرهنگي گردد. و در اين شرايط اين ما هستيم که يکي از اين دو راه را بر ميگزينيم.
نويسنده: اسفند کرم الهي
منیع : آریا نیوز