پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / آموزش های عمومی          22 اسفند 1389 - 13 March 2011


خیام دانشمند    
خیام دانشمند مقاله ایست که پیشتر در مجله دانشمند شماره فروردین ماه ۸۹ بچاپ رسیده است. این مقاله ضمن پرداختن به سرگذشت خیام، آثار و دستاوردهای این دانشمند ناشناخته را در شعب علم ریاضیات و فلسفه به دقت معرفی و بررسی میکند.    




● مقدّمه

عمر بن ابراهیم خیّامی دانشمند کم نظیری است که بدرستی شناخته نشده است. علاوه بر فقدان پاره ای اطلاعات تاریخی در شناخت خیّام، شخصیت این دانشمند برجسته تحت تأثیر اشعار وی مغفول مانده است. از اینرو نگارنده در مقاله حاضر به زوایای علم و فلسفه در این مرد چند دانشی پرداخته است؛ کتب و رسالات وی را معرّفی خواهد کرد و به مطالعه نوآوریها و پیشتازیهای این فیلسوف، ریاضیدان و منجّم کم نظیر خواهد پرداخت.

● زندگانی خیّام

غیاث الدّین ابوالفتح (ابوحفص) عمر بن ابراهیم خیّامی در نیشابور زاده شد و بنا به پیشه پدر و یا جدّش که خیمه دوزی می بود به خیّامی شهره گشت؛ خیّام در لغت عرب بمعنای دوزنده خیمه و سراپرده می باشد.

از زندگانی خیّام اطلاع چندانی در دست نیست از اینرو تاریخهای محتمل زاد و مرگ وی تفاوت بسیاری دارد. خلاصه زندگینامه علمی دانشمندان، ولادت خیاّم را بین سالهای ۴۲۷ و ۴۴۰ قمری و مرگ او را بین سالهای ۵۱۰ و ۵۳۶ قمری می داند (خلاصه زندگینامة ...، ۴۰۶)؛ استاد جلال الدّین همایی نیز خیّام را زاده سالهای بین ۴۳۰ تا ۴۴۰ قمری و مرگ وی را بین سالهای ۵۰۸ و ۵۳۰ قمری می داند. (خیّامی نامه، ۱/۳) البته سوامی گویندا تیرتهه، پژوهشگر هندی در کتابش بنام The Nectar of Grace: Omar khayyams Life and works زادروز خیّام را سی ام ماه ذیقعده سال ۴۳۹ قمری می داند. تیرتهه این تاریخ را از روی زایچه و یا طالع خیّام که در تتمّه صوان الحکمة نوشته ابوالحسن علی بن زید بیهقی آمده است و با استفاده از احتمالات دیگری بدست آورده است. مرگ خیّام نیز بنا به گفته جمعی از پژوهندگان احتمالاً بسال ۵۱۷ قمری رخ داده است.

خیّام نیشابوری سفرهای چندی نیز به شهرهای سمرقند، هرات، بلخ، بخارا، ری، اصفهان، مکّه و بغداد داشته است. ابن قفطی، تاریخ نگار مصری، سفر خیّام به مکّه و زیارت کعبه را از ترس جان می داند و می نویسد:

" بعد از آنکه اهل عصر، قدح در دین وی کردندی، و مکنون سرّ او آشکارا گردانیدندی، بر نفس خویشتن بترسید و عنان خامه و زبان از امثال آن سخنان بازکشید. و عازم حج بیت اله شد... و بعد از گزاردن حج، به بلد خود معاودت

نموده، و در کتمان اسرار به اظهار عبادت و شعار مردم دیندار، مبالغت فرمود. " ( تاریخ الحکماء، ۳۳۷)

برخلاف گفته قفطی، معاصران خیام در اعزاز و اکرام وی می کوشیدند و او را با القاب حجّت الحق، امام، دستور و حجّت الاسلام می ستودند.

خیّام همچنین با تنی چند از ادبا، فلاسفه و دانشمندان دیدار داشته است. جار اله زمخشری مفسّر و لغت دان عرب، نگارنده تفسیر کشّاف؛ ابوالحسن علی بن زید بیهقی عالم دینی، ریاضیدان و تاریخ نگار؛ و نظامی عروضی نویسنده کتاب چهار مقاله کسانی هستند که با خیّام دیدار و گفتگو داشته اند و به شرحی از این دیدار پرداخته اند و البتّه ابونصر محمد بن عبدالرّحیم نسوی از شاگردان بوعلی سینا و از قضات فارس دیگر کسی است که با خیّام ملاقات داشته است. گفتنی است که هیچیک از افراد یاد شده در شرح دیدارشان، خیّام را به الحاد، پوچ انگاری و باده گساری _ القابی که بعدها بدو داده شد _ نخوانده اند.

● ریاضیّات خیّام

عمر بن ابراهیم خیّامی در هر چهار شعبه علم ریاضی به پژوهش پرداخته است. بنا به تقسیم برخی قدما مانند بطلمیوس چهار شعبه علم ریاضی عبارتست از حساب، هندسه، هیأت و موسیقی که خیّام در هر یک پژوهشهایی چشمگیر و مثال زدنی داشته است.

▪ حساب و هندسه: بمنظور مطالعه جبر خیّام، دو شعبه حساب و هندسه را یکجا بررسی خواهم کرد چرا که برخی قدما، جبر را از فروع حساب و برخی دیگر بمانند خیّام، جبر را از فروع هندسه می دانند. اکنون به فهرست آثار خیّام در این دو شعبه می پردازم.

۱) رسالة فی براهین علی مسائل الجبر و المقابلة: خیّام نیشابوری این کتاب را بنا به درخواست ابوطاهر عبدالرّحمان ابن علک فقیه (۴۳۰ ۴۸۴ق) شافعی و قاضی القضات سمرقند نگاشته است. روانشاد دکتر غلامحسین مصاحب ریاضیدان و پژوهشگر، این رساله را در کتاب حکیم عمر خیام بعنوان عالم جبر با حواشی و مقدّمات بچاپ رسانده است.

۲) رسالة فی قسمة ربع دایرة: خیّامی در این رساله به حلّ معادله درجه سوم با رسم قطوع مخروطی پرداخته است. این رساله نیز بکوشش و اهتمام دکتر مصاحب و البّته با نام رساله در تحلیل یک مسئله بچاپ رسیده است.

۳) رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس : عمر ابن ابراهیم خیّامی در ضمن شرح پنج اصل اقلیدس به انتقاد از اصل توازی در هندسه اقلیدسی پرداخته است. خواجه نصیر طوسی آراء خیّام در این باره را در کتاب خود الرسالة الشّافیة عن الشّک فی الخطوط المتوازیه دنبال کرده است که با مطالعه ساکری هندسه دان ایتالیایی با منطق بهتری دنبال شد تا سرانجام لباچفسکی ، ریمان ، گاوس و بولیای هندسه نااقلیدسی را بنیان گذاردند.

۴) رسالة میزان الحکم فی الاحتیال لمعرفة مقداری الذّهب و الفضّة فی جسم مرکّب منهما: در شناخت نسبت ترکیب آمیزه های طلا و نقره با وزن مخصوص. همچنین در این باره خیّام به ساخت ترازوی آبی مطلق پرداخته است که درباره کارکرد آن می توان به جلد ششم از دانشنامه جهان اسلام، مدخل ترازو مراجعه کرد.

۵) قسطاس المستقیم : خیّام ترازویی به همین نام ساخته بود که می توانست از یک حبّه تا یک هزار دینار یا یک هزار درهم را وزن کند ( دانشنامه جهان اسلام،۶ / ترازو) و این رساله در شرح ساخت و شیوه استفاده آن ترازو می باشد. گفتنی است که ابوحاتم مظفّر اسفزاری و ابوالفتح عبدالرّحمان خازنی از دانشمندان معاصر خیّام نیز به ساخت ترازوهایی پرداخته اند.

۶) دو رساله دیگر بنامهای مشکلات الحساب و رساله در صحّت طرق هندی برای استخراج جذر و کعب که تنها نامی از ایندو بدست آمده است.

اگر چه حکیم خیّام نیشابوری در دیگر تقسیمات علم ریاضی و حتّی در فلسفه و ادب آثار ارزنده ایی را به انجام رساند امّا فضیلت خیّام در جبر وی می باشد چرا که در این حوزه خیّام به نخستینهای چشمگیری دست یازیده است. خیّام اگرچه در هندسه نیز پیشتازهایی داشته است چنانچه او را پیشگام هندسه نااقلیدسی و هندسه تحلیلی می خوانند اما بنا به داده هایی که در دست داریم، فضیلت خیّام در اهمیّت آثار جبری وی می باشد.

در حوزه علم جبر، خیّام نخستین کسی است که دریافت معادلات درجه سوّم دارای دو ریشه می باشد و بدین ترتیب یکی از نخستین اصول جبر را دریافت و همچنین نخستین کسی است که با رسم اشکال هندسی به حلّ معادلات درجه دوم و سوم پرداخت؛ علاوه بر این وی برای نخستین بار معادلات درجه اول، دوّم و سوم را طبقه بندی کرد. همچنین خیّام در کشف قانون بسط ضریب دو جمله ای پیشگام پاسکال و نیوتن می باشد. و خلاصه بنا به گفته پژوهشگران از جمله پژوهنده کم نظیر تاریخ علم، جورج سارتن در کتاب مقدّمه بر تاریخ علم ، رساله خیّام در علم جبر از برجسته ترین و چه بسا برجسته ترین آثار ریاضی در قرون وسطا می باشد.

▪ موسیقی: موسیقی نیز چنانچه گفته شد از تقسیمات ریاضیات می باشد که در این باره هم خیّام به نگارش پرداخته است. از آنجا که در ساخت یک قطعه موسیقی نیازمند نسبت و اندازه اصوات می باشیم، قدما این دانش را از شعبه های علم ریاضی انگاشته اند؛ بعبارت دیگر، قدما موسیقی را بمانند هندسه دارای < نسبت تألیفیّه > می دانستند از اینرو آنرا از تقسیمات علم ریاضی خوانده اند.

در این باره غیاث الدین خیّام نیشابوری به شرح کتاب موسیقی نگاشته اقلیدس پرداخته است. از این شرح که به نام شرح المشکل من کتاب الموسیقی خوانده می شود تنها بخشی بنام القول علی الاجناس الّتی بالاربعاء بازمانده است و گویا نخستین بار توسط استاد همایی در ذیل مصنّفات خیام شناخته شد.

▪ هیأت: علم هیأت را نیز برخی از قدما از علوم ریاضی شمرده اند؛ تنجیم (نجوم) و علم زیجات از فروع علم هیأت می باشد که در این باره هم خیّام تألیف و فعالیت داشته است؛ همچنین است در هواشناسی که از تقسیمات علم تنجیم می باشد.

پیرامون علم زیجات، خیّام به تهیّه زیج ملکشاهی و نگارش رساله ایی بهمین نام در این باره پرداخت. همچنین در نجوم، غیاث الدین عمر خیّام علاوه بر سرپرستی رصدخانه اصفهان به مدّت هجده سال و نگارش کتاب پیرامون هواشناسی، به اصلاح تقویم ایرانی پرداخت که تا به امروز بنام تقویم جلالی کاربرد داشته است. سیّد حسن تقی زاده که در تاریخ علم دوره اسلامی نیز به پژوهش پرداخته بر این باور است که درباره نقش خیّام در تقویم جلالی، دقّت این تقویم و ابتکار آن مبالغاتی شده است؛ وی حتّی تقویم جلالی را از تقویم مسیحیان، موسوم به گرگوری دقیقتر نمی داند ؛ تقویم گرگوری در اواخر قرن شانزدهم میلادی توسّط پاپ گرگوری سیزدهم تهیه شد که تاکنون هم نزد مسیحیان رایج است؛ پیش از این تقویم ژولیوسی معمول بود که در سال ۴۶ پیش از میلاد و با همکاری ژولیوس سزار و منجم یونانی سوس جونز سامان یافته بود.

تا زمان جلال الدوله ملکشاه سلجوقی، تقویم رایج ایرانیان همان تقویم یزگردی بود. اساس این گاهشماری بر دوازده ماه سی روزه بعلاوه پنج روز دیگر بود که < خمسه مسترقه > و یا < اندرگاه > گفته می شد ولی از آنجا که در این گاهشماری کسر سال که عبارت است از ۵۱/۴۵:۴۸: ۵ ساعت، بحساب نیامده بود؛ هر چهار سال، یک روز نوروز به عقب می افتاد و یا بعبارت دیگر هر چهار سال، یک روز تقویم از حرکت زمین به پیش می افتاد؛ بدین ترتیب در زمان ملکشاه سلجوقی، نوروز سال ۴۶۷ هجری به ۱۸ فروردین عقب افتاده بود پس به کوشش وزیر کاردان، خواجه نظام الملک طوسی جمعی که در اسامی ایشان اختلاف است گرد آمدند تا به سرپرستی حکیم ابوالفتح خیّامی به اصلاح تقویم ایرانی و مطابقت آن با < تقویم طبیعی > بپردازند که پس از گذشت چهار سال پایان گرفت و بدین ترتیب سال ۴۷۱ هجری مبدأ تقویم جلالی شد.

در این گاهشماری، شش ماه نخست سال هر یک ۳۱ روزه می باشد و پنج ماه دیگر هر یک ۳۰ روزه و ماه آخر، اسفند نیز ۲۹ روز می باشد که هر چهار سال، یک سال کبیسه و اسفند ۳۰ روزه می شود تا کسر سال نیز بحساب آمده باشد. البتّه طول سال بدرستی محاسبات امروزه بدست نیامده است از اینروز با گذشت ۳۷۷۰ سال از مبدأ تقویم جلالی یکروز در این تقویم اشتباه رخ خواهد داد.

در تقویم گرگوری در فاصله ۳۳۳۰ سال یکروز اشتباه حساب رخ خواهد داد زیرا طول سال در این تقویم به اندازه ۰۰۰۳/۰ روز از سال شمسی بلندتر است امّا در تقویم جلالی به ازای ۳۷۷۰ سال یکروز اشتباه پدید می آید چرا که در این تقویم، طول سال ۲۴۱۹۳۵/ ۳۶۵ روز بدست آمده است در حالیکه بنا به محاسبات دقیق ۲۴۲۲/ ۳۶۵ روز می باشد؛ و البتّه این اختلاف حساب هیچ از ارزش تقویم جلالی نمی کاهد.

درباره هواشناسی نیز که از تقسیمات علم نجوم می باشد، خیّام به تألیف رساله پرداخته است. در این باره خیّام بمانند ابوحاتم مظفّر اسفزاری که گویا از همکارانش در اصلاح حساب سال بوده است به نگارش کتاب پرداخته است. تألیف مظفر اسفزاری در این باره آثار علوی نام دارد و از عمر خیّام لوازم الامکنة. خیّام در این اثر به چگونگی پدید آمدن فصول و اختلاف هوای اقالیم پرداخته است.

همچنین خیّام به درخواست سلطان محمّد بن ملکشاه سلجوقی به پیش بینی وضع هوا پرداخته است. گفتنی است پس از مرگ جلال الدوله ملکشاه قلمرو سلجوقیان درگیر جنگهای جانشینی شد پس بناچار خیّام سلجوقیان را ترک کرد تا آنکه محمّد بن ملکشاه پس از برادرش برکیارق به سلطنت رسید. با روی کار آمدن سلطان محمّد چنانچه در مقاله سوم از چهار مقاله نظامی آمده است دوباره خیّام به دربار احضار شد تا پیش از عزیمت سلطان به نخجیرگاه به پیش بینی وضع هوا بپردازد.

● فلسفه خیّام

در این بخش به جایگاه فلسفی خیّام و فهرست آثار فلسفی وی خواهم پرداخت؛ و پرداختن به موضوعاتی نظیر الحاد، لذّت گرایی، شکّاکیت و پوچ انگاری را که به وی نسبت می دهند به ادبیات خیّام واگذار می شود چرا که این نسبتها بنا به شعرش به او اسناد شده است و در هیچیک از آثار فلسفی وی گرایشی به این مفاهیم حتی به طعن و کنایه دیده نمی شود.

درباره جایگاه حکمی و فلسفی خیام عدّه ای که در کسوت علمای دین می باشند به تحسین و تمجید پرداخته اند. علّامه محمود بن محمّد زمخشری در کتاب الزّاجر للصّغار عن معارضة الکبار ضمن شرح دیدارش با خیّام نیشابوری وی را < حکیم جهانی و فیلسوف گیتی > می خواند؛ و ابوالحسن علی بن زید بیهقی در تتمّه صوان الحکمه، خیّام را < مسلّط بر تمام اجزای حکمت و ریاضیات و معقولات> می داند. از دیگر ایشان که به تمجید خیّام پرداخته است، ابوعبدالله کاتب اصفهانی، فقیه شافعی و معروف به عماد کاتب می باشد. وی در کتاب خریدة القصر و جریدة اهل العصر به شرح حال و آثار برخی شعرا و ادبای معاصرش(قرن شش هجری) می پردازد و خیّام را < در جمیع فنون حکمت، خاصه ریاضیات > بی مانند می داند.

در مقابل، عدّه ای نیز به مشی عقلانی خیّام خرده گرفته اند. در منظومه الهی نامه، عطّار نیشابوری خیّام را در شناخت حقیقت، فریفته اندک دانش خود می داند و چنین می سراید:

یکی بینندة معروف بودی

که ارواحش همه مکشوف بودی

دمی چون بر سر گوری رسیدی

در آن گور آنچه می رفتی بدیدی

بزرگی امتحانی کرد خردش

به خاک عمّر خیّام بردش

بدو گفتا <چه می بینی درین خاک

مرا آگه کن ای بینندة پاک>

جوابش داد آن مرد گرامی

که <این مردی ست اندر ناتمامی

بدان درگه که روی آورده بوده ست

مگر دعویّ دانش کرده بوده ست

کنون چون گشت جهل خود عیانش

عرق می ریزد از تشویر جانش

میان خجلت و تشویر مانده ست

وزان تحصیل در تقصیر مانده ست.>

( الهی نامه، ۳۲۶)

همچنین امام فخر رازی و نجم الدّین رازی به انتقاد از خیّام پرداخته اند. فخر رازی در التّنبیه علی بعض الاسرار المودعة فی بعض سور القرآن العظیم و نجم الدین دایة رازی در کتاب مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد هر یک با ذکر چند رباعی خیّام به معانی فلسفی آنها خرده گرفته اند.

پیرامون جایگاه فلسفی خیّام، وی خود را شاگرد بوعلی سینا معرفی کرده است و در تتمّه صوان الحکمه نیز از قول امام محمّد بغدادی داماد خیّام می خوانیم که خیّام حتّی در دقایق پایان عمر به خواندن کتاب شفا پرداخته بود؛ همچنین خیّام یکی از آثار ابن سینا را به فارسی ترجمه کرده است و اینها همه نشان از گرایش خیّام به فلسفه سینوی می باشد.

نظر قریب به اتفاق پژوهندگان اینست که منظور خیّامی از شاگردی، پیروی می باشد بنابراین عمر بن ابراهیم خیّامی را می بایست پیرو ابن سینا دانست نه درس آموز وی، چرا که فاصله زمانی ایندو بسیار است (ابن سینا درگذشته بسال ۴۲۸ قمری). در این میان استاد عباس اقبال آشتیانی، شاگردی خیّام بوعلی را خالی از احتمال نمی داند. وی در این باره به ذکر شواهد و قراینی پرداخته است از آن جمله اینکه خیّام می بایست دانشمند بنامی بوده باشد تا در قرن پنجم هجری که می دانیم دوران طلایی تمدّن ایرانی _اسلامی می باشد؛ برای اصلاح تقویم دعوت شود مضافاً که وی سرپرست اعضای این طرح بوده است پس چنین دانشمندی که سرآمد دیگران هم باشد انسان مسنّی خواهد بود. همچنین خیّام در سال ۴۷۳ هجری با ابونصر محمد بن عبدالرّحیم نسوی از شاگردان ابوعلی سینا دیدار داشته است و این بدین معناست که شاید خیّام هم دیرزمانی زیسته باشد و زمانه بوعلی را دریافته باشد.

غیاث الدّین ابوالفتح خیّامی در حوزه فلسفه نیز آثاری را نگاشته است. خیّامی چه در < فلسفه مطلق > که به کلیّات وجود می پردازد و چه در < فلسفه مضاف > که به احکام کلّی علوم می پردازد، آثاری را نگاشته است که فهرست گزیده آن بدین شرح است:

۱) رسالة فی الکون و التّکلیف: موضوع این رساله چگونگی پیدایش هستی و تکلیفی است که آدمی در قبال خداوند بر عهده دارد. این اثر بسال ۴۷۳ هجری در پاسخ ابونصر محمد بن عبدالرحیم نسوی از شاگردان بوعلی سینا نگاشته شده است. خیّامی در این رساله، شیخ الرئیس را معلّم خویش گفته است. همچنین خیّام ضمن اینکه عقلا را در ادراک معنای زندگی متحیّر خوانده است، ابراز می دارد که در اندیشه معنای زندگی، او و بوعلی به پاسخی قانع کننده دست یافته اند.

۲) ترجمه خطبة الغرّا: این رساله، نیایش شیخ الرئیس بوعلی سینا است که توسط خیّام به فارسی ترجمه شده است.

۳) مختصر فی الطّبیعیات: این کتاب درباره فلسفه علوم طبیعی نگاشته شده است و به پیدایش طبیعت، معادن، سنگهای قیمتی و بعضی اجزای دیگر طبیعت می پردازد.

۴) رساله در کلیّات وجود: خیّامی در این رساله < طالبان شناخت خداوند > را چهار گروه متکلّمان، فلاسفه، اسماعیلیان و متصوّفه خوانده است و با روش شناسی این چهار، روش متصوّفه را منتهی به معرفت حقیقی می داند. این کتاب به زبان فارسی نگاشته و به فخر الملک بن مؤید الملک یکی از پسران نظام الملک اهدا شده است و بعضی در انتساب آن به خیّامی تردید می کنند.

۵) رسالة الوجود: این اثر بنام الاوصاف للموصوفات نیز خوانده می شود و نباید آنرا با رساله پیشین اشتباه گرفت.

و چند کتاب دیگر که در تعلیقات علّامه قزوینی بر چهار مقاله، فهرست شده است؛ همچنین به کوشش دکتر رحیم رضازاده ملک سیزده اثر منسوب به خیّام در دانشنامه خیّامی گردآمده است.

خبرنامه - شبکه های اجتماعی