اخبار دانشگاهی کشور / ارتباطات 09 اسفند 1389 - 28 February 2011
ارتباطات بینالملل عبارت از جریانهای ارتباطی است؛ كه به مرزهای سیاسی، جغرافیایی و نژادی خاصّی محدود نمیشود و فرایند ارتباط را در سطح جهان، براساس قراردادها، قوانین و حقوق بینالملل ممكن میسازند.[1]
در بررسی سیر تاریخی این پدیده بایستی انتشار اخبار در مطبوعات را سرآغاز نقش ارتباطات جمعی در روابط بینالملل و شكلگیری ارتباطات بینالملل دانست. گرچه نخستین نشریات چاپی، تجاری بودند، امّا دولتهای اروپایی از آنها بهرهبرداری سیاسی كرده و برای اولین بار، از حدود سال 1620، اخبار و اطلاعات سرزمینهای دور در نشریات چاپ شد و دولتهای اروپایی از راه انتشار و نظارت بر این اخبار و مقالات، بهترویج و ترغیب بهسمت و سوی سیاستهای مورد نظر خود پرداختند. ابداع تلگراف تصویری، در دوره انقلاب كبیر فرانسه و سپس تلگراف مورس، تأسیس راه آهن و استفاده از ماشین چاپ، ماشین بخار و بهره برداری سیاسی و تجاری از سایر انواع ارتباطات؛ مانند تلفن، تأثیری عمیق بر روابط بینالملل و ارتباطات بینالملل گذاشت و اینگونه از ارتباطات را وارد مرحله تحوّل جدیدی كرد. در این میان، تلگراف و تلفن با غلبه بر زمان و مكان در برقراری ارتباطات صوتی و مكتوب، ارتباطات را در عرصه بینالمللی، متحول كردند.
در سال 1895 با اختراع دستگاه ارتباط بیسیم و رادیویی و استفاده از امواج برای انتقال پیامهای گوناگون انسانی، انقلابی جدید در زمینه ارتباطات بهوجود آمد و موقعیت انحصاری وسایل ارتباطی چاپی را از بین برد. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با تكمیل فنّ عكاسی و فیلمبرداری، ساختن صفحات ضبط صوت و دستگاه گرامافون و تهیه وسایل نمایش و انتقال عكسها و تصویرهای متحرك از راههای دور، وسایل نوینی از جمله سینما و رادیو و تلویزیون برای ارتباطات بینالملل بهكار گرفته شدند و استعمارگران با بهكارگیری این وسایل نوین، به استعمار فكری و فرهنگی مستعمرهنشینان و مردم سایر كشورها پرداختند.
بشر در نیمهی دوم قرن بیستم، شاهد تحوّلات فنآورانهای در عرصه ارتباطات بود؛ كه با ورود رایانه بهعنوان جزء جداییناپذیر سیستمهای ارتباطی به انقلاب اطلاعات و ارتباطات منتهی گردید.
از جمله پژوهشگران عرصهی ارتباطات بینالملل در نیمه دوم قرن 20 میتوان به "ویلبر شرام" اشاره داشت. بهوقوع پیوستن دو رویداد جهانی در 1956 یعنی ورود تانكهای شوروی به خاك "بوداپست"، برای سركوب شورش مجارستانیها و حمله به خاك مصر توسط انگلیس، فرانسه و اسرائیل، موجب شد، تا یكی از تحقیقات عمدهی شرام در حوزه ارتباطات بینالملل شكل گیرد و كتاب "یك روز در جهان مطبوعات"، توسط وی منتشر شود. مطالعات شرام، موجب شد؛ تا حوزهی مطالعات و ارتباطات بینالملل، بهویژه جرایانات و رویدادهای جهانی، كه توجه بسیاری از پژوهشگران را در دههی 1980 بهخود جلب كرده بود، گسترش یابد.
در عصر حاضر، با انفجار اطلاعات و گردش سریع آن، در جزئیترین ابعاد روابط فراملّی، مولتیمدیا و بزرگراههای اطلاعاتی، بهمثابه اجزای جداییناپذیر ارتباطات بینالملل در عرصه روابط بینالملل بهشمار میروند.[2]
تحوّلات دو دههی اخیر، در این زمینه، بیسابقه بوده؛ بهطوریکه شركتهای ارتباطاتی بهطرز موفقیتآمیزی جهت افزایش قدرت خود در بازارهای رسانهای در یكدیگر ادغام شدهاند و از همین رو مجموعهای از شركتها از طریق همیاری بهوجود آمدهاند؛ كه مؤسسات ارتباطات جدید را بنیان نهادهاند. در كنار این روش، كه شركتهای ارتباطاتی را در طول هم قرار داده، شركتهای ارتباطاتی دیگری نیز وجود دارند؛ كه در رابطه با صنایع دیگر نیز باهم در ارتباطند و بهعبارت دیگر دارای انسجام عمودی و در عرض هم هستند.
شركتهای ارتباطات جهانی، بهموازات گسترش كمّی، راهبردهای بازاری خود را نیز در سطح جهانی گسترش میدهند. آنها با افزایش قدرت و با استفاده از منابع عظیم خود میتوانند، دولتهای ملّی را در جهت اجرای سیاستهایشان تحت فشار قرار دهند.[3]
ماهیت ارتباطات بینالملل
ارتباطات بینالمللی، محصول تكنولوژیهای جدید ارتباطی، انقلابی جهانی بهشمار میرود، كه بهنابودی یا كمرنگ شدن مرزهای ملّی و تقویت هویت جهانی و فرهنگ بینالمللی، انجامیده است. اینگونه از ارتباطات كه یك فراگرد بینالمللی بهشمار میرود، به مرزهای سیاسی، عرصههای جغرافیایی و سیستمهای اقتصادی محصور نشده و حركت و ترافیك اطلاعات، عقاید، ارزشها و مواد ارتباطی را در سطح جامعه بینالمللی دربرمیگیرد.
این فراگرد، كه بیتوجه به هرگونه مرزبندی سیاسی و چهارچوبهای جغرافیایی و تفاوتهای اقتصادی به انتقال پیام میپردازد؛ نه از نظر محتوا و نه از نظر محل، صرفاً یك پدیدهی ملی نیست و حتی سیاستها و برنامههای ارتباطی ملی را نمیتوان بدون توجه به مسائل و میثاقهای بینالمللی طرحریزی و اجراء نمود. بنابراین دولتها موظّفند، با توجه به پیوستگی آنها با پیوندهای بینالمللی، كه بخشی از پروسهی جهانیشدن بهشمار میرود، فعالیت خبرگزاریها و فرستندههای رادیو-تلویزیونی در سطح بینالملل، تناسبات فرهنگی بین ملتها در عرصههای گوناگون مانند سینما، مطبوعات و كتاب، ارتباطات ماهوارهای، امور پستی و مخابراتی و ... را شامل میشود.
البته، شكل سنتی ارتباطات بینالملل، بر ارتباطات میانفردی گروه كوچكی از نخبگان ملی استوار بود؛ اما فنّاوریهای نوین ارتباطی و ورود بازیگران غیر دولتی به عرصه دیپلماسی، باعث شده، شیوهی تازهای از دیپلماسی ایجاد شود؛ كه به افكار عمومی توجّه بیشتری نشان میدهد. این جریان نوین اطلاعاتی، تحت عنوان دیپلماسی عمومی، با كمك فنآوری نوین ارتباطی رشد یافته است.
با اینهمه، ارتباطات بینالمللی و جهانی، بهمعنای ارتباطات همگانی نیست؛ همچنانكه جهانی بودن بهمعنای همگانی بودن نیست. همه نمیتوانند از مزایای ارتباطات جهانی استفاده كنند؛ چراکه عنصر ثروت در این مسئله شرط لازم است.[4]
كاركردهای ارتباطات بینالملل
برخی از كاركردهای امروز ارتباطات بینالملل را میتوان اینگوه دانست:
1. اقناع افکار عمومی و توجیه سیاستها؛ ارتباطات بینالملل در عرصه روابط بینالملل نقش مهمی ایفا میكند. كشورها سعی میكنند با ابزار رسانهای و ارتباطی بینالمللی، به اقناع افكار عمومی و توجیه سیاستهای خارجی خود پرداخته و اینگونه منافع و اهداف ملی خود را در صحنهی بینالمللی دنبال کرده و جایگاه خود را در نظام بینالملل ارتقاء دهند؛ چراكه امروزه برخلاف گذشته، بهجای برتری نظامی، توانایی یك كشور در استفاده از رسانهها قدرت جهانی یك كشور را تعیین میكند.
2. وسیلهای در مسیر جهانیشدن؛ ارتباطات بینالملل در عین اینكه بارزترین و روشنترین وجه فرایند جهانی شدن محسوب میشود، بهعنوان یك ابزار در دست قدرتهای بزرگ در جریان پروژهی جهانیشدن و ایجاد نظم نوین جهانی، به انگیزهی سلطه بر جهان، ایفای نقش میكند. امروزه، آمریكا بهعنوان بزرگترین قدرت سیاسی سعی دارد، با در اختیار گرفتن رسانههای بزرگ دنیا، نظم جهانی را بهصورت یك قطبی و تحت كنترل خود رقم بزند.
3. دسترسی آسان به اطلاعات.[5]
اجزاء تشكیلدهنده ارتباطات بینالملل
سیستم ارتباطات بینالملل از زیرسیستمها و اجزائی ساخته شده، كه باهم متناسب، مرتبط و متعامل هستند. اندامهای اصلی این سیستم عبارتند از:
1. خبرگزاریهای بینالمللی؛ مراد، خبرگزاریهایی هستند كه اخبار خام را از سراسر جهان جمعآوری و بعد از پرورش آنها، مجدداً در سراسر جهان منتشر میكنند. امروزه چهار خبرگزاری آسوشیند پرس(آمریكا)، یونایتدپرس(آمریكا)، رویترز(انگلیس) و فرانس پرس(فرانسه) در چنین قلمرویی فعالیت میكنند.
اخبار فعلی جهان نیز غالباً از طریق این خبرگزاریها تأمین شده و خبرگزاریهای هر كشوری از جمله مشتركان این خبرگزاریها بهشمار میروند.
2. رسانههای ملی و محلی؛ مراد، رسانههایی هستند كه در سطح یك كشور یا بخشی از یك كشور فعالیت میكنند، اعم از خبرگزاریها، مطبوعات، رادیو و تلویزیون.
3. رسانههای منطقهای؛ مراد، رسانههایی هستند كه از نظر منشأ، متعلق به یك كشور خاص، ولی دارای حوزه نفوذ منطقهای هستند. مهمترین رسانههای منطقهای كنونی عبارتند از: خبرگزاری آلمان، كیودو(ژاپن) و اسپانیا.[6]
رهیافتهای ارتباط بینالمللی
چهار پذیره یا رهیافت اساسی، ویژگی فعالیتهای دانشمندان، حكومتها، دستاندركاران، رسانهها و یك یك شهروندان را در زمینه ارتباط بینالمللی در نیم قرن گذشته تشكیل داده است. مولانا بهعنوان متخصص این عرصه، چهار نگرش مذکور را اینگونه میداند:[7]
1. نگرش و رهیافت آرمانی، انسانی؛ این نگرش ایدهآلیستی، ارتباطات بینالمللی را ابزار نزدیك كردن مردم و ملتها و یاریگر سازمانهای بینالملل در جهت خدماتدهی به جامعه جهانی میداند. این رهیافت سعی در افزایش تفاهم میان ملتها و مردم، برای رسیدن به صلح جهانی دارد و ارتباط بینالملل را عامل ارتقای این تفاهم و دستیابی به صلح جهانی میداند.
2. نگرش نوآیینی سیاسی؛ این رهیافت به ارتباط بینالمللی بهچشم آوازهگری(پروپاگاندا)، رویارویی ایدئولوژیك، تبلیغ تجاری، آفرینش اسطورهها و تكرار مكررات مینگرد و از كاراكتری اقتدارگرا و توتالیتر برخوردار بوده و از ارتباطات، درك یك سویهای دارد. از همینرو بر حاكمیتهای متمركز و سازماندهنده تأكید میكند.
3. اطلاعات بهمثابهی قدرت اقتصادی در حوزه نظام بینالملل؛ این رهیافت بر اطلاعات موجود در بافت بینالملل، بهعنوان قدرت اقتصادی مینگرد. این نوع نگرش كه موجب غربزدگی كشورهای پیرامونی و كمتر توسعهیافته شده، ترغیبكنندهی اتكاء به توسعه بینالمللی، معاملات بازرگانی، بازاریابی، تجارت، نوسازی و انتقال فنآوری است.
4. اطلاعات بهمثابه قدرت سیاسی؛ رهیافت چهارم به اطلاعات به شكل اخبار و دادهها، بهعنوان كالایی خنثی و خالی از ارزش میپردازد. این در حالی است كه مضامین فرهنگی كشور انتقالدهنده اطلاعات نیز بههمراه اطلاعات منتقل میشوند.
گرایشهای ذكرشده نشان میدهند، كه چگونه حكومتها، دانشمندان و مسؤلان رسانهها به تعریف گنجایشهای رو به فزونی ارتباط بینالمللی در پنج دههی گذشته پرداختهاند.
اشكال ارتباط بینالمللی
برخی از مهمترین اشكال ارتباطات بینالملل را میتوان اینگونه دانست:
1. ارتباط سیاسی بینالمللی؛ جریان سیاسی اطلاعات، یكی از سنتیترین شكلهای ارتباط بینالمللی بوده است. در شكل سنتی، از ارتباطات میانفردی بهره میجستند؛ اما با ابداع فنآوری ارتباطی نوین و پیدایش بازیگران غیر سیاسی، روش سیاستمداری نوین، بیشتر به تودهها و عامه مردم گرایش داشت. پژوهشگران، این جریان نوین اطلاعات را بهعنوان سیاستمداری عمومی بازشناسی كردهاند؛ كه از ویژگیهای مهم آن، اهمیت دادن به آراء عمومی است. دولتها در سایهی پیشرفتهای تكنولوژیكی ارتباط قادر شدند، پیامهای خود را به مخاطبان ملی و بینالمللی هدایت كنند؛ بههمین جهت، به برپایی بنگاههای اطلاعرسانی و آوازهگری پرداختند. حكومتها سعی میكنند، با بهرهگیری از رسانهها، هویت برتر ملی خود را در عرصه جهانی نمایش دهند. در واقع میتوان گفت دولتها از دیپلماسی رسانهها در فرایند سیاست خارجی خود بهره میبرند.
2. ارتباط اقتصادی بینالمللی؛ در جهان امروز، فنآوری اطلاعات و فرآوردههای آن و خدمات مبتنی بر اطلاعات، بهعنوان محوری برای اقتصاد درآمده و ارتباطات دوربرد و بینالمللی، جزئی حیاتی از هر اقتصاد ملّی بهشمار میرود. اطلاعات، فنآوری اطلاعات و ارتباطات امروزه بهعنوان ثروت و یک منبع ملی بخش مهمی از تجارت فرامرزی را تدارک دیده و صبغه اقتصادی پیدا کرده است؛ چراکه در این نظام، اقتصاد، رو به جهانیشدن و بینالمللیشدن است.
3. ارتباط راهبردی بینالمللی؛ مراد از اینگونه ارتباط همان بعد راهبردی جریان اطلاعات و ارتباطات در سطح بینالملل است.
ارتباطات جهانی در عصر حاضر
جریان ارتباطات و اطلاعات بینالمللی عصر حاضر، معمولاً بهطور افقی، میان ساختار نخبگانی در سه سطح متمایز و تا حدودی بینالمللی رخ میدهد: 1) ارتباط نخبگانی داخلی، اجتماعیشدن و مجادله سیاست، 2) سیاستمداری نخبگانی قدرتهای بزرگ و همكاری، تنشزدایی یا تن دادن با اكراه 3) نخبگان بینالمللی و فرامرزی، اجتماعیشدن و فعالیتها.
این جریان ارتباطات و اطلاعات دروننخبگانیِ تا حدودی جهانی، به حركت عمودی و فرودی بهسمت همگان گرایش دارد. البته این سخن بدان معنا نیست كه میان نخبگان هیچ رقابتی وجود ندارد؛ بلكه اگر نظام بینالمللی فعلی را یك كل فرض كنیم، گرایش حفظ نظام محافظهكارانه رو به رشد این سطح از فعالیتهای نخبگان در ارتباط و روابط بینالملل، بهسوی ایجاد خط عمودی پیامهای بسیار مشابهی گرایش دارد؛ كه بهظاهر بیشتر در راستای خط عمودی جهانی رشد میكند. البته استثنائاتی معین در اینمورد و در سطح كاركردی خاص وجود دارد؛ اما بهطور كلی از میانهی دهه 1960، این نكته ویژگی عمدهی روابط بینالملل بوده است.[8]
در عصر كنونی، نظام ارتباطات و اطلاعات بینالمللی در اختیار قدرتهای بزرگ قرار دارد و این قدرتها با در اختیار داشتن خبرگزاریهای بینالمللی جهان و شبكههای تلویزیونی بینالمللی نظیر بیبیسی (BBC)، سیانان (CNN) و ماهوارههای ارتباطی جهان، قدرت تجزیه و تحلیل مسائل جهانی را در سطوح محلی، ملی، منطقهای و جهانی تحت تأثیر خود قرار میدهند. در این میان، كشورهای جهان سوم و در حال توسعه، كه از نظر خبری وابسته به سیستمهای خبری سه كشور غربی(آمریكا، فرانسه و انگلیس) میباشند، بهخاطر فقر آموزش، ضعف تجهیزات و كمبود بودجه، اطلاعات و نیروی انسانی كارآمد، اطلاعات پروردهی اولیه خیرگزاریهای بینالمللی را بدون تغییرات اساسی در اختیار پیامگیرندگان نهایی قرار میدهند و بدینوسیله سیاستهای نظامیافته و هدفمند سه قدرت مهم غربی، در بستری از تكثر، بهصورت یك جریان آزاد ارتباطی، تمام مردم جهان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. بنابراین در عصر حاضر، برای ارتباطات و اطلاعات میتوان یك نمودار عمودی در نظر گرفت، كه كشورهای بزرگ غربی در رأس آن قرار گرفته و نوعی امپریالیسم خبری را بهوجود آوردهاند.[9]
رابطه ارتباطات بینالملل و روابط بینالمللی
ارتباطات بینالملل كه ناظر به فعالیت رسانههای بینالمللی است، بهعنوان یك وسیله، مورد استفاده بازیگران حوزهی روابط بینالملل، كه عرصه امور سیاسی است، قرار میگیرد و بازیگران دولتی و غیردولتی این عرصه، با بهرهگیری از رسانههای بینالمللی، سعی در پیشبرد اهداف و منابع خود دارند.
تحوّلات سریع در حوزه ارتباطات، بر مطالعات و تحقیقات مربوط به ارتباطات، اثرات بسیاری در روابط بینالمللی گذارده و افقهای جدیدی را در مسائل آن گشوده است. از جمله عوامل اثرگذار در این تحولات، میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1. توسعه فنآوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات، بهكارگیری آنها و تأثیری كه بر ماهیت و محتوای اطلاعات و ارتباطات داشتهاند.
2. ازدیاد روزافزون بازیگران صحنه بینالمللی جریان فراملی در جهان اطلاعات، با انشعابات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، بهویژه در توجهی كه به زمینههای تجاری، بازاریابی، آموزش و فرهنگ آن داشتهاند.
3. علاقهی فزایندهای که در مطالعات مقایسهای؛ از قبیل افكار عمومی و تصویرها، بهمدد دقت ابزارها، پیشرفت و توسعه وسایل جمعآوری، تنظیم، بازیافت و تخصیص دادهها، وجود دارد.[10]
[1]. زورق، محمدحسن؛ ارتباطات و آگاهی، تهران، انتشارات دانشكده صداو سیما، 1386، چاپ اول، جلد اول، ص144.
[2]. میچل، راجرز اورت؛ تاریخ تحلیلی علم ارتباطات، غلامرضا آذری، تهران، دانژه، چاپ اول، 1387، ص770 و 771 و محكی، علیاصغر؛ رسانههای جهانگستر و روابط بینالملل، فصلنامه پژوهش و سنجش 25، تهران، 1380، ص192 تا 197.
[3]. ویلكن، پینز؛ اقتصاد سیاسی ارتباطات جهانی و امنیت انسانی، مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشكده مطالعات راهبردی، 1381، ص69 و 70.
[4]. فرونچی، ناصر؛ ارتباطات بینالملل و كشورهای جهان سوم، تهران، كنكاش دانشها، 1384، چاپ اول، ص10 و 11 و محكی، علیاصغر؛ ص189 و 202 و 200 و زورق، محمدحسن؛ ص144 و 145.
[5]. محكی، علیاصغر؛ ص201 و زورق، محمدحسن؛ ص147 و 131.
[6]. زورق، محمدحسن؛ ص150 تا 155.
[7]. اطلاعات و ارتباطات جهانی، ص13 و 14 و محكی، علیاصغر؛ ص199.
[8]. اطلاعات و ارتباطات جهانی، ص27 و 28.
[9]. زورق، محمدحسن؛ ص178و 160 و 155.
[10]. باهنر، ناصر؛ ارتباطات میانفرهنگی و روابط بینالمللی، فصلنامه رادیو و تلویزیون، پیششماره2، 1378، ص75 و 74.