پرتال دانشگاهی کشور پرتال دانشگاهی کشور
University Portal of Iran




کلمات مرتبط

    نتایج کارشناسی ارشد 1402 نتایج ارشد 1402 دفترچه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد امریه سربازی استخدام تامین اجتماعی استخدام شرکت نفت استخدام آموزش و پرورش استخدام بانک پذیرش بدون کنکور منابع کارشناسی ارشد منابع دکتری استخدام شهرداری آگهی استخدام پليس استخدام نیروی انتظامی لیست همایش های بین المللی لیست سمینار لیست کنفرانس سالن همایش مقاله ISI دانشگاه پيام نور استخدام بانک پاسارگاد سازمان سما استخدام بانک شهر استخدام بانک گردشگری آگهی استخدام بانک صادرات استخدام بانک پارسیان پودمانی علمی کاربردی 1402 استخدام دولتی استخدام استانداری استخدام آتش نشانی استخدام وزارت نيرو استخدام ديپلم استخدام برنامه نویس استخدام حسابدار نمونه سئوالات کارشناسی ارشد نمونه سئوالات دکتری ارزشیابی مدرک دانشگاه پیام نور فراگير دانشپذير مدرک دیپلم مدرک کارشناسی انتخاب رشته کنکور سراسری 1402 عدح.هق daneshgah پردیس دانشگاهی شهریه دانشگاهها آگهی استخدام تهران azad karshenasi arshad kardani peyvasteh azmoon konkoor mba مجازی mba یکساله مدرک mba
 اخبار دانشگاهی کشور / ارتباطات          09 اسفند 1389 - 28 February 2011


مجموعه اقدامات و كنش‌های متقابل واحدهای حكومتی و نهادهای غیر دولتی و همچنین روندهای سیاسی میان ملت‌ها را روابط بین‌الملل می‌گویند.[1]
نظریه‌پردازی درباره روابط بین‌الملل را می‌توان تا یونان و هند باستان و سپس در قرون وسطی و دوران مدرن(از رنسانس تا دوران روشنگری و بعد از آن) دنبال كرد. البته عده‌ای که روابط بین‌الملل را بر اساس روابط میان واحدهای ملی تعریف می‌كنند، این پدیده و مطالعه آن‌را به جهان "وستغالیایی"؛ یعنی از سال 1648 به‌بعد نسبت می‌دهند. پایه‌های اساسی روابط بین‌الملل، بعد از پیدایش سیستم كشوری در اروپا در قرن هفدهم و بعد از قرارداد 1648 وستغالیا ریخته شد و با انقلاب كبیر فرانسه در سال 1789 تكامل یافت.[2]
پدیده روابط بین‌الملل در دهه سوم قرن بیستم، ابتدا به‌عنوان یك رشته دانشگاهی در دانشگاه‌های آمریكا مثل هاروارد و كلمبیا و بعد از جنگ جهانی دوم شكل مشخص‌تری به‌خود گرفت. دانشمندان این رشته چهارچوب‌های مفهومی متفاوت خود را براساس مبانی فرانظری مختلف ارائه كردند. از اواخر دهه 1930، وجود تعارض در دیدگاه‌های نظری در این حوزه مورد توجه قرار گرفت و به یكی از مشخصه‌های پایدار رشته روابط بین‌الملل تبدیل شد.[3]
برخی صاحب‌نظران، كه تحت تأثیر متفكران علوم سیاسی و حقوق‌دانها قرار دارند، معتقدند كه عناصر نظریه‌پردازی در این رشته، در آثار حقوق‌دانانی چون "گروسیوس"، "پوفندرف" و محققانی همچون "اراسموس"، "سالی"، "ماكیاولی"، "هیوم" "روسو" و یادداشت‌های سیاستمدارانی مثل "بیسمارك" یافت می‌شوند.[4]
این‌گونه از روابط(بین‌الملل) تا قبل از جنگ جهانی اول، اغلب بر كادر اروپایی استوار بوده و قدرت‌های تعیین‌كننده جامعه بین‌المللی، دولت‌های بزرگ اروپایی بودند و عمده‌ترین مسائل آن عصر مثل "مستعمرات"، "جنگ و صلح"، "بلوك‌بندی و اتحادیه‌‌سازی"، "حل و فصل بحران‌ها" و "اقتصاد بین‌الملل" بستگی به اراده آنان داشت، اما بعد از جنگ جهانی اول زوال این ساختار آغاز شد و طی دو دهه، اروپا از دور خارج شد و نظم نوین دیگری بر جامعه بین‌الملل حكمفرما شد.[5]
تفاوت روابط بین‌الملل، سیاست بین‌الملل و سیاست خارجی در این است که روابط بین‌الملل مجموعه اقدامات حكومت‌ها در عرصه بین‌الملل و فعالیت‌های شركت‌ها و مؤسسات غیردولتی را شامل می‌شود؛ اما سیاست‌ بین‌الملل، به رفتار دولت‌ها و عكس‌العمل یا پاسخ دولت‌های دیگر اشاره دارد و در واقع تنها به عملكرد دولت‌ها محدود است و این در حالی است كه سیاست خارجی، دربرگیرنده تصمیم‌های یك دولت در عرصه روابط خارجی است.[6]
انواع روابط بین‌الملل
روابط بین‌الملل كه رشته‌ای از علوم اجتماعی است، شامل روابط موجود بین دولت‌ها و حكومتهای جامعه بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی است. روابط بین‌المللی كه دربردارنده تمامی داد و ستدها و تعاملات بین واحدهای سیاسی(دولتها) و سازمان‌های بین‌المللی و مؤسسات غیردولتی است، را می‌توان این‌گونه برشمرد:
1.  روابط موجود سیاسی و خارجی بین دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی جهان؛
2.  روابط موجود اجتماعی، اقتصادی و بازرگانی بین دولتها و سازمان‌های بین‌المللی جهان؛
3.  روابط موجود نظامی و دفاعی بین دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی جهان؛
4.  روابط موجود فرهنگی بین دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی جهان؛
5.  روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دفاعی بین سازمان‌های بین‌المللی، سازمان‌های ملل متحد و سازمان‌های وابسته به آن و سازمان‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی جهان؛
6.  سایر روابط و همكاری‌های متقابل، كه بین بازیگران صحنه بین‌المللی موجود بوده یا به‌وجود می‌آید.
عناصر و عوامل روابط بین‌الملل
روابط بین‌الملل توسط عناصر و عوامل بین‌المللی به‌وجود می‌آیند. اهمّ بازیگران صحنه بین‌الملل كه در این جریان نقش دارند از این قرارند:
1.  امپراطوران، پادشاهان، رهبران، رؤسای جمهور، نخست‌وزیران و سایر مقامات عالی هر كشور، برابر قانون اساسی، با قبول ملت آن سرزمین به‌عنوان رئیس كشور صاحب اختیار و قدرت مافوق سیاسی و نظامی هستند؛
2.  دولت‌ها و هیئت حاكم كه بعد از رئیس كشور، مقامات و مناصب بعدی را دارا هستند؛
3.  سازمان‌های عالی وزارت‌خانه‌ها، مسئولین و مقامات اقتصادی، بازرگانی، سیاسی و دیپلماسی صاحب اختیار و گروه‌های ذی‌نفوذ دول و ملل كه عامل اجرایی اراده ملی هر كشور هستند؛
4.  رهبران ادیان و مذاهب؛
5.  سازمان ملل متحد و اركان اصلی و سازمان‌های وابسته آن؛
6.  شركت‌های چندملیتی و واحدهای عظیم بازرگانی جهانی و حمل و نقل بین‌المللی.[7]
انگیزه‌های ایجاد روابط بین‌الملل
برخی از مهم‌ترین انگیزه‌های به‌وجودآورنده روابط بین‌الملل كه بر اثر اراده و تصمیم عوامل، عناصر و بازیگران صحنه بین‌المللی ناشی می‌شود، را می‌توان اینگونه ذكر كرد:
1.  دوقطبی شدن صحنه بین‌الملل و رقابت‌های جهانی تسلیحاتی و اتمی دو ابرقدرت(آمریكا و شوروی سابق)؛
2.  ایدئولوژی‌های مذهبی، سیاسی، نژادی، ناسیونالیزم و مكاتب مختلف سیاسی؛
3.  پیشرفت و توسعه تكنولوژی؛
4.  اتكاء، همبستگی و وابستگی اقتصادی، سیاسی، نظامی فرهنگی سازمان‌ها و دول بین‌المللی به همدیگر؛
5.  پیشرفت خارق‌العاده علوم الكترونیك و ارتباطات؛
6.  افزایش عضویت تعداد كشورهای مستقل در سازمان ملل متحد و سایر سازمان‌های بین‌الملل؛
7.  تزاید جمعیت كره زمین و عمیق‌تر شدن شكاف زندگی جوامع بین‌المللی؛
8.  ایجاد نهضت‌های آزادی‌خواه و استقلال‌طلب در جوامع تحت سلطه؛
9.  توازن قوای سلاح‌های اتمی دو ابرقدرت و توسعه و پیشرفت تسلیحات نظامی بین قدرت‌های بزرگ دیگر جهان و ترس متقابل از جنگ‌ جهانی سوم؛
10.  وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم، جنگ‌های منطقه‌ای و سایر اختلافات بین‌الملل
11.  نابرابری‌های وضع زندگی مردم كشورهای پیشرفته با وضع ناهنجار مردم كشورهای فقیر و عقب‌مانده.[8]
الگوهای مطالعه روابط بین‌الملل
چهار الگوی كلیدی و مهم در حوزه‌ی مطالعه روابط بین‌الملل به‌چشم می‌خورد:
1.    سنت لیبرالیسم انگلوساكسون؛ این الگو كه مرحله‌ی آرمان‌گرای مطالعات روابط بین‌الملل است، بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد و تقریباً یك دهه ادامه داشت. مرحله‌ی ایده‌آلیستی در مطالعات روابط بین‌الملل كه در تفكر روشنفكرانه "وودر و ویلسون" در پیدایش جامعه ملل و دیوان بین‌المللی دادگستری تجسّم یافت، نظریه مردم‌سالارانه دموكراتیك غربی را عامل صلح و صورت‌های استبدادی و نظام‌های دیكتاتور را عامل جنگ می‌داند. این مرحله نسبت به‌معادله پدیده روابط بین‌الملل، رهیافتی تاریخی و قانونی دارد.
2.    الگوی مارکس و لنین؛ این ره‌یافت به تبیین قدرت سیاسی، علل جنگ و مناقشه و كل پدیده روابط بین‌الملل، برحسب نیروهای اقتصادی زیربنایی پرداخت. اساس این الگو را جبر اقتصادی و هسته‌ی اصلی آن‌را اقتصاد سیاسی تشكیل می‌دهد. نظریه اقتصاد سیاسی، قدرت سیاسی را عامل جنگ و مناقشه معرفی كرده و كل پدیده روابط بین‌الملل را پدیده‌ای اقتصادی می‌داند.
3.    سنت واقع‌گرا(معطوف به قدرت)؛ این سنّت، حاصل مستقیم جنگ جهانی دوم بود؛ كه می‌كوشید با نقد آرمان‌گرایی و آرمان‌شهرگرایی دهه‌های قبل از خود، میان آرزو و واقعیت، مرز روشنی بكشد، درواقع قدرت را به‌عنوان هسته اصلی در كانون اندیشه خود قرار می‌دهد. معتقدین به این نظریه، با تمایز قائل شدن میان سیاست داخلی و بین‌المللی(خارجی)، دولت‌های ملّی و تصمیم‌گیران آن‌ها را مهم‌ترین بازیگران روابط بین‌الملل انگاشتند و روابط بین‌المللی را به‌منزله تلاشی برای كسب قدرت در نظر گرفتند.
4.    رویكرد پست رئالیست؛ این الگو از دهه 1960 به بعد معمول شد و به انتقاد از رویكرد رئالیستی پرداخت. مضامین اصلی این الگو را، مدل‌های علوم رفتاری مانند مدل‌های تحلیل رویدادها، تعامل و جریان اطلاعات، تحلیل تصمیم‌گیری، تئوری بازی، استراتژی بازدارندگی و ارتباط سیاست خارجی یا داخلی تشكیل می‌دهد.
پروفسور مولانا، در بررسی این چهار الگو، معتقد است كه هنوز الگویی جایگزین الگوهای موجود نشده و به‌جز الگوی اول، سه الگوی دیگر دارای اشتراكاتی هستند؛ از جمله:
1.    هرسه الگو در مطالعه روابط بین‌الملل قدرت‌مدارند.
2.    ارتباطات و عوامل فرهنگی را تابع و روساخت سیاست، اقتصاد و فن‌آوری می‌دانند.
3.    به دولت-ملت(یا دولت-جامعه) به‌عنوان یك دولت سیاسی اعتقاد دارند.
4.    به موارد قابل اندازه‌گیری، تجربی و ملموس توجه داشته و اساس عمل بازیگران عرصه روابط بین‌الملل را دست‌یابی به منابع ملموس و ناملموس قدرت می‌دانند.
منابع ملموس قدرت عبارتند از: اقتصاد، فن‌آوری، سیاست، محصولات فرهنگی و آموزشی و امكانات نظامی و منابع ناملموس عبارتند از: سیستم‌‌های ارزشی و اعتقادی، ایدئولوژی، دانش و مذهب.[9]
البته الگوی حاكم بر نظم جهان در روابط بین‌الملل اغلب برپایه‌ی ملاحظات هابزی روابط دولت و جامعه(بعنی امكان تأسیس جامعه با حضور قدرت نهادهای دولتی)، استوار است.[10]
تئوری‌های مهم روابط بین‌الملل
نظریه‌های روابط بین‌الملل را به‌طور كلی می‌توان تحت سه مقوله دسته‌بندی كرد:
الف) نظریه‌های همكاری؛ شامل تبیین روابط و رفتار دولت‌ها براساس فرضیه همكاری. در این مقوله، تئوری‌های هم‌گرایی، كاركردگرایی، وابستگی متقابل، تحقیقات صلح، ارتباطات و ... قرار می‌گیرند.
ب)نظریه‌های منازعه و كشمكش؛ دربرگیرنده تئوری‌های تحلیل منازعات، بازدارندگی، توازن قوا و بازی‌هاست.
ج) نظریه‌های نظام بین‌الملل؛ که تئوری‌های سیستم‌ها و وابستگی، ذیل آن قرار می‌گیرند.[11]
در اینجا به شرح مختصر برخی از مهم‌ترین این نظریات می‌پردازیم:
وابستگی متقابل
این نظریه كه درصدد تبیین كاهش كارآیی قدرت نظامی در روابط بین‌الملل و گسترش همكاری بین دولت‌ها برای رسیدن به دنیایی باثبات بود، ریشه در طرز تفكر بین‌الملل‌گرایانه یا انترناسیونالیستی داشت؛ كه بر مبنای آن، امور دنیا به‌طور عینی در جهت جهانی شدن است و این جریان عینی در روندهای سیاسی به‌شكل همكاری بین دولت‌ها منعكس می‌شود و در عین حال جریانی مثبت و در راستای صلح و رفاه بیشتر جهانی است. تئوری وابستگی متقابل بر این نكته اساسی مبتنی است، كه در سیستم بین‌المللی معاصر، مسائل اقتصادی و رفاهی، جایگزین مسائل سیاسی و امنیّتی شده و از این‌رو زور و خشونت نمی‌تواند كارآیی مناسب در روابط اقتصادی بین دولت‌ها داشته باشد؛ بلكه برعكس، مذاكره و چانه‌زنی و ارتباطات متقابل می‌تواند، منافع اقتصادی و تكنولوژیكی طرفین را تأمین كند.[12]
نظریه بازی‌ها
براساس این نظریه عرصه روابط میان دولت‌ها مانند صفحه شطرنج است و دولت‌ها و دولتمردان به‌مثابه بازیگرانی هستند، كه در مقابل یكدیگر قرار گرفته‌اند و برد و باخت در این‌بازی، بستگی به مهارت، حدس نزدیك به‌واقع، اطلاعات و ... دارد. این نظریه درصدد است تا با بیان استراتژی و سیاست‌های مختلف در یك شرایط مشخصی، منطقی‌ترین و عقلانی‌ترین سنجش را انجام دهد.
هم‌گرایی
این تئوری درصدد تبیین هم‌گرایی به‌ویژه هم‌گرایی منطقه‌ای در اروپاست. این تئوری، ضمن تجربه و تحلیل پدیده‌گرایی(هم‌گرایی به‌معنای وحدت و ادغام نهادهای ملی در مراكز فراملی، كه پدیده‌ای رایج در اروپای بعد از جنگ جهانی دوم بوده) چگونگی توسعه و گسترش آن‌را در سطح بین‌الملل نشان می‌دهد.[13]
نظریه ارتباطات دویچ
نظریه ارتباطات كارل دویچ برآنست كه شاخصه همه اجتماعات، وجود حجم چشم‌گیری از مبادلات میان اشخاص است. وی جوهره مردم را وجود ارتباطات دانسته و معتقد است، علاوه‌بر ارتباطات اجتماعی، تبادلات اقتصادی نیز مردم را به‌هم پیوند می‌دهد.[14]
وابستگی
این نظریه در حوزه اقتصاد سیاسی بین‌الملل مطرح است و درصدد است ساختار قدرت، وابستگی پیچیده میان بازیگران بین‌المللی را تجزیه و تحلیل كند و ضمن رد نظریه نوسازی، نظر ماركس(كه معتقد بود سرمایه‌داری در همه‌جا ممكن است توسعه یابد) را به چالش طلبید. براساس این تحلیل وابستگی، وضعیّتی است، كه از خارج، به دولت‌های جهان سوم تحمیل می‌شود و علّت توسعه‌نیافتگی این كشورها، وابستگی ساختاری آن‌ها در درون نظام سرمایه‌داری است. بنابراین در چهارچوب این نظریه، فرایند پیرامونی‌شدن جنوب، در نظام سرمایه‌داری جهان، تحت كنترل كارگزاران شمال و همكاری نخبگان جنوب است؛ كه طی آن توسعه و توسعه‌نیافتگی، فرایند تجمّع سرمایه به‌شمار می‌رود.[15]
اصول روابط بین‌الملل
در روابط بین‌الملل، اصولی وجود دارد كه هرگاه از طرف دول و جوامع بین‌المللی رعایت و اجرا شوند، صلح و امنیت و آسایش جهان برقرار می‌شود. برخی از این اصول عبارتند از:
1.  احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل؛
2.  احترام متقابل و رعایت نزاكت بین‌المللی دولت‌ها؛
3.  احترام به استقلال سیاسی دولت‌ها و حاكمیت ارضی كشورها؛
4.  عدم دخالت دولت‌ها در امور داخلی همدیگر؛
5.  توسعه همكاری دوستانه بین‌المللی دولتها به‌منظور حل مشكلات؛
6.  همكاری دوستانه دولت‌ها با سازمان ملل متحد و سازمان‌های بین‌المللی وابسته به آن؛
7.  احترام به ادیان، مذاهب، عقاید بشردوستانه و آزادی‌های اساسی و طبیعی افراد بشر.[16]
قواعد و مقررات مهم روابط بین‌الملل
قواعد پایه روابط بین‌الملل را تشكیل می‌دهند؛ که عبارتند از:
1.  قراردادها و عهدنامه‌های دوران باستان قبل از میلاد؛
2.  عهدنامه و پیمان‌های قرون وسطی؛
3.  قراردادهای بعد از قرون وسطی؛
4.  منشور ملل متحد و اساسنامه دیوان دادگستری بین‌المللی لاهه؛
5.  حقوق بشر و كنوانسیون‌های بین‌المللی مربوط به سازمان ملل متحد و ملل جهان؛
6.  معاهدات و پروتكل‌های دوجانبه و چندجانبه بین‌المللی؛
7.  حقوق دیپلماسی و روابط خارجی؛
8.  سایر قراردادها و كنوانسیون‌هایی كه مورد قبول سازمان ملل و سازمان‌ها و تشكیلات عظیم بین‌المللی هستند.[17]


[1]. جمالی، حسین؛ تاریخ و اصول روابط بین‌المللی، قم، پژوهشكده تحقیقات اسلامی، 1385، چاپ پنجم، ص208.
[2]. محكی، علی اصغر؛ رسانه‌های جهان‌گستر و روابط بین‌الملل، فصلنامه پژوهش و سنجش، تهران، 1380، ش 25، ص190.
[3]. مشیرزاده، حمیرا؛ تحول در نظریه‌های روابط بین‌الملل، تهران، سمت، 1385، چاپ دوم، ص1و2.
[4]. قوام، عبدالعلی؛ روابط بین‌الملل نظریه‌ها و رویكردها، تهران، سمت، 1384، چاپ اول، ص4.
[5]. جمالی، حسین؛ ص17.
[6]. جمالی، حسین؛ ص210.
[7]. امیری، حشمت؛ كلیات روابط بین‌الملل، تهران، هاد، ص16-13.
[8]. امیری، حشمت؛ ص18-17.
[9]. محكی، علی اصغر؛ ص190 و 191 و مولانا، حمید؛ اطلاعات و ارتباطات جهانی، محمد حسن‌زاده و دیگران، تهران، كتابدار، چاپ اول، 1384، ص 8 و9.
[10]. ویلكن، پیتر؛ اقتصاد سیاسی ارتباطات جهانی و امنیت انسانی، مرتضی بحرانی، تهران، پژوهشكده مطالعات راهبردی، 1381، ص14.
[11]. جمالی، حسین؛ ص 215.
[12] . مشیرزاده، حمیرا؛ ص51- 46 و جمالی، حسین؛ ص221-218.
[13]. جمالی، حسین؛ ص233-221-215.
[14]. مشیرزاده، حمیرا؛ ص 41.
[15]. قوام، عبدالعلی؛ ص114-113.
[16]. امیری، حشمت؛ ص15-14.
[17]. همان، ص19-18.



منبع : پژوهه

خبرنامه - شبکه های اجتماعی